پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) - جلد 2

آیة الله العظمی مکارم شیرازی با همکاری: جمعی از فضلاء و دانشمندان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شاميان عمروعاص را براى اين كار برگزيدند و اشعث بن قيس ـ كه از سران اهل نفاق بود ـ و گروه ديگرى از همفكرانش ابوموسى اشعرى را ـ كه مردى نادان و متظاهر به اسلام و در عين حال، بى خبر از حقيقت اسلام بود ـ براى اين كار برگزيدند.

امام (عليه السلام) بعد از آن كه مجبور شد به حكميّت تن در دهد، فرمود: «لااقل عبدالله بن عباس را براى اين كار برگزينيد; زيرا او مىتواند خدعه عمروعاص را خنثى كند.» ولى اشعث و همدستانش نپذيرفتند.

امام فرمود: «مالك اشتر را انتخاب كنيد» آنها شجاعت اشتر را بر او عيب گرفتند و گفتند: «او آتش جنگ را شعلهور ساخته است، ما هرگز تن به حكميت او نمى دهيم».

امام مجبور شد كه حكميت ابوموسى را بپذيرد و صلح نامه اى بين دو گروه، تنظيم شد.

عمروعاص كه از همان آغاز، نقشه فريب ابوموسى را كشيده بود، در همه جا او را مقدم مىداشت و به هنگام سخن گفتن اظهار مىكرد: «حق سخن ابتدا با تو است; زيرا تو همنشين رسول خدا بودى. افزون بر اين سنّ تو از من بيشتر است».

عمرو او را در صدر مجلس مىنشاند و تا ابوموسى دست به غذا نمى برد و شروع به خوردن غذا نمى كرد و او را با لقب «يا صاحب رسول الله» خطاب مىكرد.

مجموعه اين كارها ابوموساى خام را، خام تر كرد تا آنجا كه احتمال خيانت عمروعاص را از سرش بيرون برد.

سرانجام عمروعاص به ابوموسى گفت: «آخرين نظرت براى اصلاح اين امّت، چيست؟»

ابوموسى گفت: «به نظر من هر دو (على (عليه السلام) و معاويه) را از خلافت عزل كنيم و مسلمانان را براى انتخاب خليفه به شورا دعوت كنيم».

عمروعاص گفت: «به خدا سوگند! كه اين نظر، نظر بسيار خوبى است».

/ 665