بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
داستان جنگ خيبر و ناتوانى ديگران از فتح آن دژهاى مستحكم و گشوده شدن آنها به دست على (عليه السلام) و نيز داستان احزاب و مبارزه آن حضرت با عمرو بن عَبْدُوَدْ، در حالى كه هيچ كس حاضر نشد به نبرد با او برود و امثال آن را، تاريخ فراموش نكرده و نمى كند.اين احتمال نيز و جود دارد كه منظور از قيام به امر و بقيه جمله هاى چهارگانه دفاع از اسلام، در ايّام خلفا باشد; چرا كه همه مورّخان اسلامى نوشته اند، وقتى كه مشكلِ مهمّى براى مسلمانان پيدا مىشد، كسى كه براى گشودن مشكل قيام مىكرد على (عليه السلام) بود.جمله معروف خليفه دوم، عمر بن الخطاب، «أَللّهُمَّ! لاتَبْقَنى لِمُعضِلَة لَيْسَ لَها أَبُوالْحَسَنْ; (1) خداوندا! آن روز كه مشكلى پيش آيد و ابوالحسن، على بن ابى طالب، براى حل آن حاضر نباشد، مرا زنده مگذار»، يا جمله هاى مشابه آن ـ كه در كتب شيعه و اهل سنّت، به طور گسترده نقل شده ـ گواه زنده اين مدّعا است. اين مطلب، به قدرى شايع و مشهور است كه بعضى از ارباب لغت، جمله «مُشكِلَةٌ لَيْسَ لَها أَبُوالْحَسَنْ»، را به عنوان يك ضرب المثل معروف عرب ذكر كرده اند.در اينجا احتمال سومى نيز وجود دارد و آن اين كه ممكن است جمله ها، اشاره به قيام آن حضرت در امر خلافت، بعد از شكست برنامه هاى خليفه سوم و آن طوفانهاى مرگبارى كه جهان اسلام را در اواخر زمان او و بعد از كشته شدنش فراگرفت بوده باشد.آرى، در آن زمان به تمام معنا شيرازه جامعه اسلامى از هم گسسته بود و در آن آشفته بازار، منافقان و بازماندگان عصر جاهليت و مشركان عرب به تكاپو در آمده بودند.مسلمانان راستين، تنها نقطه اميدشان على (عليه السلام) بود. آرى او بود كه در آن هنگام1 ـ اين حديث، با تعبيرات متفاوتى، در بسيارى از كتب معروف اهل سنّت نقل شده است. براى آگاهى از اين منابع وسيع و گسترده، مىتوانيد به كتاب الغدير، جلد 3، صفحه 97، مراجعه كنيد.