بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
قيام به امر كرد و اسلام و مسلمانان را از خطر پراكندگى و بازگشت به عقب، رهايى بخشيد.البتّه، منافاتى بين تفسيرهاى سه گانه بالا نيست، و ممكن است همه آنها در تعبيرهاى جامع و پرمحتوى بالا جمع باشد.تعبير به «كُنْتُ أَخْفَضَهُمْ صَوْتاً»، ممكن است اشاره به تواضع امام (عليه السلام) با آن همه پيروزى و موفّقيت بوده باشد، و با اشاره به اين كه من هرگز اهل تظاهر و جار و جنجال نبوده ام و يا اشاره به اين كه من در همه حال ثابت قدم بوده ام; زيرا سر و صدا و جار و جنجال از آنِ افراد ضعيف و ناتوان است.به همين دليل، به دنبال آن جمله «وَ أَعلاهُمْ فَوتاً» آمده است كه به معناى «پيشى گرفتن بر ديگران» است; پيشى گرفتن در ايمان و هجرت، پيشى گرفتن در مبارزه و جهاد، و پيشى گرفتن در همه فضايل اخلاقى.جمله «فَطِرْتُ بِعِنانِها وَ اسْتَبْدَدْتُ بِرِهانِها»، نيز تأكيدى بر همين مطلب است، به ويژه اين كه «فَاء تَفريْعَ» در ابتدا به صورت نتيجه برنامه هاى پيشين آمده است، يعنى اين كه من بر مركب پيروزى سوار شدم و گوى سبقت را از ديگران ربودم، و اين به خاطر آن بود كه لحظه اى سستى به خود راه ندادم، از حوادث بزرگ نهراسيدم فرصت ها را از دست ندادم و در عين حال جار و جنجال به راه نينداختم.حضرت در جمله بعد خود را به كوه عظيمى تشبيه مىكند كه هرگز تندبادها و طوفان ها نمى توانند آن را از جا حركت دهند.جالب اين كه نخست مىگويد «قواصف آن را حركت نمى دهد» سپس مىافزايد: كه «عواصف آن را ريشه كن نمى سازد».و اين به خاطر آن است كه قواصف به معناى «تندبادهاى شكننده» است و عواصف به معناى «بادهاى بسيار سريعى است كه اشياء را با خود مىبرد» و اين به دليل آن است كه گاه حادثه در حدّى است كه انسان را در جاى خود مىشكند و از كار مىاندازد و گاه از آن هم شديدتر است كه او را مانند برگى با خود مىبرد و در