بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
اشتباه ابن ابى الحديدابن ابى الحديد در آغاز سخنش در شرح اين خطبه مىگويد: «اين سخن نصّ صريح آن حضرت درباره وجوب نصب امام است، در حالى كه اين مسأله در ميان مردم مورد اختلاف واقع شده، گروهى از متكلّمان (علماى عقايد) مىگويند امامت و حكومت واجب است. تنها از ابوبكر اصمّ از قدماى معتزله نقل شده است كه اگر امت انصاف را رعايت كند، و ظلم به يكديگر نكند نيازى به حكومت و امامت نيست!»ابن ابى الحديد سپس مىافزايد: «گفتار ابوبكر اصمّ در واقع مخالف سايرين نيست، زيرا چنين فرضى كه مردم رعايت عدالت را بدون حكومت بكنند وجود خارجى ندارد.»نام برده در ادامه اين سخن مىافزايد: «ظاهراً گفتار امام (عليه السلام) در اين خطبه شبيه چيزى است كه علماى معتزله مىگويند كه امامت به معنى رياست بر مكلّفين از نظر مصالح دنيوى به حكم عقل واجب است، و امورى كه امام در اين خطبه به آن اشاره كرده، همه از مصالح دنيوى است، سپس به خود ايراد مىكند كه شما مىگوييد: همه علماى اسلام معتقد به وجوب نصب امام هستند (با اين تفاوت كه گروهى آن را بر خداوند لازم مىشمرند و گروهى بر امّت) پس چگونه اميرمؤمنان على (عليه السلام) در اين خطبه از خوارج نقل مىكند كه آنان نصب امير را لازم نمى دانستند؟سپس پاسخ مىگويد كه خوارج در آغاز كار چنين سخنانى را مىگفتند و معتقد بودند كه نياز به وجود امام نيست، ولى بعداً از اين عقيده بازگشتند و «عبدالله بن وهب راسبى» را به عنوان امير بر خود برگزيدند. (1)اشتباه ابن ابى الحديد از اينجا سرچشمه مىگيرد كه امور هفتگانه اى را كه مولى على (عليه السلام) به عنوان هدف براى نصب امير ذكر كرده، منحصر به مصالح مادى دانسته، در حالى كه جمله «يَعْمَلُ فى أَمْرَتِهِ الْمُؤمِنُ;» ناظر به مسائل معنوى است، چرا كه1 ـ شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، جلد 2، صفحه 308.