شرح و تفسير:
قربانى بايد كامل باشد
در اين خطبه (يا در اين بخش از خطبه) امام وارد بيان بعضى از جزئيات و ريزه كاريهاى قربانى شده، گويى مىخواهد بحثهاى كلّى خطبه گذشته را با بحث در جزئيات، تكميل كند و نشان دهد مردان خدا تنها به كلّيات نمى پردازند، بلكه به تمام دستورهاى شرع، از كوچك و بزرگ توجّه دارند. مىفرمايد: «از شرائط كمال قربانى آن است كه گوشهايش صاف و برافراشته و چشمانش سالم باشد، بنابراين هرگاه گوش و چشم قربانى سالم باشد، قربانى كامل و سالم است» (وَ مِنْ تَمَامِ الاُْضحِيَةِ (1) اسْتِشْرَافُ (2) أُذُنِهَا، وَ سَلاَمَةُ عَيْنِهَا، فَإِذَا سَلِمَتِ الاُْذُنُ وَ الْعَيْنُ سَلِمَتِ الاُْضْحِيَةُ وَ تَمَّتْ).سپس در ادامه اين سخن مىفرمايد: «هر چند شاخش شكسته باشد و با پاى لنگ به قربانگاه آيد» (وَلَوْ كَانَتْ عَضْبَاءَ (3) الْقَرْنِ تَجُرُّ رِجْلَهَا إِلَى المَنْسَكِ).اين سخن با آنچه در ميان فقها معروف است و از ساير روايات معصومين استفاده مىشود كه قربانى بايد از رأس جهات نيز سالم باشد منافاتى ندارد، چرا كه آنچه مضر به سلامت قربانى است آن است كه شاخ داخلى آن شكسته باشد و شكسته بودن شاخ بيرونى ضرر ندارد همچنين مختصر لنگى كه مانع از حركت نبوده باشد مضر نيست.در بعضى از نسخه هاى اين خطبه جمله اى در ذيل عبارت (تَجُرُّ رِجْلَها اِلَى الْمَنْسَكِ) آمده و آن جمله «فَلا تَجْزِى» است بنابراين مفهوم جمله اين مىشود كه1 ـ «أضحية» به معنى قربانى و در اصل از«ضُحى» (بر وزن هُما) به معنى ظهور و بروز است و صبحگاهان را از اين رو«ضحى» مىگويند كه آفتاب بالا مىآيد و ظاهر و آشكار مىشود و قربانى را از اين رو «اضحيه» مىگويند كه پس از بالا آمدن آفتاب روز عيد، انجام مىگيرد.2 ـ «استشراف» از ماده«شرف» در اصل به معنى بلندى ظاهر يا بلندى مقام آمده است و منظور از «استشراف اذن» اين است كه گوشهاى حيوان بلند و برافراشته باشد كه نشانه سلامت آن است.3 ـ «عضباء» از ماده«عضب» (بر وزن عزم) به معنى قطع كردن است و «عضباء القرن» به معنى حيوانى است كه شاخش شكسته يا قطع شده باشد و گاه به شترى كه گوشش را شكاف داده باشند «ناقه عضباء» گفته مىشود.