بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
نكردند، بلكه به ايثار و فداكارى بزرگى دست زدند.از اين سخن، به خوبى روشن مىشود كه اگر انسان با ايمانى از سوى دشمن هتّاك و بى ايمان، مورد هتك قرار گيرد، يا مردم را اجبار به هتك او كند، نه تنها از مقامات او كاسته نمى شود، بلكه خداوند به جبران اين اهانت بر كرامت و عظمت مقام او مىافزايد و او را از هر نظر پاك و پاكيزه مىكند.در اينجا اين سؤال پيش مىآيد كه چه تفاوتى ميان سب (دشنام) و برائت (بيزارى جستن) است كه امام على (عليه السلام) اوّلى را اجازه مىدهد و دومى را به سه دليل اجازه نمى دهد: نخست تولّد بر فطرت اسلام و ايمان، دوم پيشگام بودن در پذيرش اسلام و ايمان به رسول خدا (صلّى الله عليه وآله وسلّم) ، و سوم پيشگام شدن در هجرت از مكّه به مدينه و پيوستن به پيغمبر خدا (صلّى الله عليه وآله وسلّم) و يارى او.«مفسّران نهج البلاغه» در تفاوت ميان اين دو (سب و ناسزا، و برائت جستن) سخنان بسيارى دارند كه قسمت قابل ملاحظه اى از آن تكلّف است و قانع كننده نيست; آنچه در تفسير اين تفاوت نزديكتر به نظر مىرسد يكى از دو چيز است:نخست اين كه سب و دشنام يك انسان، مىتواند اشاره به بدى او باشد، ولى مفهوم آن كفر و شرك و بى ايمانى نيست، اما بيزارى جستن (هر چند با زبان باشد) مفهومش بيزارى از دين و آئين اوست همان گونه كه در آغاز سوره برائت مىخوانيم: «بَراءَةٌ مِنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ اِلَى الَّذينَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكينَ»: «اين اعلام بيزارى از سوى خدا و پيامبرش به كسانى از مشركان است كه شما با آنها عهد بسته ايد (و عهدشان را شكسته اند)».بنابراين، مفهوم برائتِ از امام (عليه السلام) ، برائت از دين و اسلام بود، لذا امام (عليه السلام) اجازه نداد حتّى به زبان از او برائت جويند و به اسلام و قرآن اهانت كنند، در واقع اجازه اهانت به شخص خود را داد ولى اجازه اهانت به مكتبش را نداد (هر چند با لفظ باشد!)ديگر اين كه بسيارى از مردم تصوّرشان اين است كه اگر مجبور به سخنى شدند