پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) - جلد 2

آیة الله العظمی مکارم شیرازی با همکاری: جمعی از فضلاء و دانشمندان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دوران آمادگى براى رسالت را مىگذراند، صداى فرشتگان را مىشنيد و نور عالم بالا را مشاهده مىكرد.

«ابن ابى الحديد» در شرح «نهج البلاغه» خود نقل مىكند كه در روايتى آمده است: آن سالى كه على (عليه السلام) در آن تولّد يافت همان سالى است كه مقدمات رسالت پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) در آن سال شروع شد، صداى زمزمه (توحيد را از) سنگها و درختان مىشنيد، پرده ها از مقابل چشم او كنار رفت، نورهاى تازه و افراد تازه اى را مشاهده مىكرد (اشاره به فرشتگان است) ولى هنوز دستور خاصّى به آن حضرت داده نشده بود.

پيامبر آن سال را سال بركت شمرد و آن را به نام «سنة الخير و سنة البركة» ناميد و در آن شب ولادت على (عليه السلام) وقتى كه قدرت الهى و كرامات بى سابقه پروردگار را مشاهده نمود چنين فرمود: «لَقَدْ وُلِدَ لَنا اللَّيْلَةَ مَوْلُودٌ يَفْتَحُ اللهُ عَلَيْنا بِهِ اَبْواباً كَثيرَةً مِنَ النِّعْمَةِ وَ الرَّحْمَةِ; امشب فرزندى براى ما ديده به جهان گشود، كه خداوند به بركت او درهاى بسيارى از نعمت و رحمت را بر ما باز كرد.» (1)

ديگر اين كه: «من سبقت در ايمان داشتم» (وَ سَبَقْتُ اِلَى الاِْيمانِ).

امت اسلامى متّفقند كه از ميان زنان نخستين كسى كه ايمان آورد «خديجه كبرى» بود و در ميان دانشمندان اسلامى اعمّ از سنّى و شيعه مشهور و معروف اين است كه نخستين كسى كه از ميان مردان ايمان آورد على (عليه السلام) بود، بلكه به گفته «ابن ابى الحديد» هيچكس از علماى اسلام در اين مسأله ترديد ندارد (2).

با توجه به اين كه در شرح و تفسير خطبه 71 شواهد و قرائن لازم براى اين مسأله ذكر خواهد شد فعلا از آن صرفنظر مىكنيم.

و سومين دليل اين كه: «من پيشگام در هجرت بودم» (وَالْهِجْرَةِ).

در اينجا اين سؤال پيش مىآيد كه چگونه امام پيشگام در هجرت بود; زيرا اگر

1 ـ شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، جلد 4، صفحه 115 به بعد.

2 ـ همان مدرك، صفحه 122.

/ 665