شرح و تفسير:
من از شما خسته شدم!
در سومين و آخرين فراز اين خطبه، امام، با قلبى مملوّ از غم و اندوه، روى به درگاه خدا مىآورد. و آنها را نفرين مىكند، ولى نفرينى بيدار كننده و هشدار دهنده براى كسانى كه هنوز جرقّه اى از بيدارى وجدان در آنان وجود دارد، باشد كه از اين طريق، به آنها آگاهى دهد و آن گمگشتگان وادى ضلالت را، به راه خدا آورد; چرا كه نفرين هاى امام هم اندرز و موعظه و درس بيدارى است.حضرت، مىفرمايد: «خداوندا! (از بس نصيحت كردم و اندرز دادم و آه گرم من در آهن سردِ دل آنها اثر نگذاشت) از آنها خسته شده ام و آنها نيز از من (كه هماهنگى با نيّات شوم و اخلاق زشتشان ندارم) خسته شده اند. من، از آنان ملول گشته ام و آنان نيز از من، ملول شده اند; (أَللَّهُمَّ إِنِّي قَدْ مَلِلْتُهُمْ وَ مَلُّوني وَ سَئِمْتُهُمْ وَسَئِمُوني (1)).روشن است، هنگامى كه ميان رهبر و پيروانش، هماهنگى در اهداف و اخلاق و نيّات نباشد، اين مشكل عظيم، بروز مىكند كه پيشوايى عادل و آگاه و شجاع، در برابر پيروانى دنياپرست و زبون و ناتوان و جاهل قرار بگيرد و اندرزهاى او سودى نبخشد، و اين سبب مىشود كه هم پيشوا از آنها خسته شود و هم پيروان از آن پيشوا. به گفته سعدى:«صد چندان كه دانا را از نادان نفرت است، نادان را از دانا وحشت.
گر ملولى ز ما تُرُش منشين
كه تو هم در ميان ما تلخى!»
كه تو هم در ميان ما تلخى!»
كه تو هم در ميان ما تلخى!»
>1 ـ توجه داشته باشيد كه«ملّ ملالا» به معناى «خسته و زده شدن از كسى يا چيزى» است، نه «خسته كردن كسى را»، و«سئم سآمة» نيز مترادف با آن است و همان معنا را مىبخشد; (به مفردات و صحاح و لسان العرب) مراجعه شود.