پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) - جلد 2

آیة الله العظمی مکارم شیرازی با همکاری: جمعی از فضلاء و دانشمندان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آميخته با شراب بود تا آنجا كه لفظ «تجارت» در عرف آنها در معناى «شراب فروشى» تفسير مىشد. شجاعت را به معناى آدم كشى، و غيرت و عفت را به معناى پنهان كردن نوزادان دختر در زير خاك تفسير مىكردند. آنها، به سه چيز عشق مىورزيدند: زن و شراب و جنگ.

يكى از شعراى آنها مىگويد:




  • اذا متُّ فادْفِنّى الى جنبِ كرمة
    و لاتدفنّنى فى الفلات فاِنَّنى
    أخافُ اذا مامِتُّ أَلاّ أذوقها



  • تروّى عَطامى بعد موتى عروقها
    أخافُ اذا مامِتُّ أَلاّ أذوقها
    أخافُ اذا مامِتُّ أَلاّ أذوقها



هنگامى كه مُردم، مرا، در كنار درخت انگورى دفن كنيد، تا ريشه هاى آن استخوان مرا (از شرابش) سيراب كند!

مرا، هرگز در بيابان دفن نكنيد; از اين مىترسم كه بعد از مردن، آن را بچشم!

آنها معتقد بودند كه بايد دوستان و هم پيمانان خود را يارى كنند، خواه حق بگويند يا باطل.

قمار، در ميان آنها، چنان گسترش يافته بود كه گاه، زنانِ خود را در قمار مىباختند.

زنان آلوده، در ميان آنها به قدرى زياد بود و آشكارا افراد را به سوى خود دعوت مىكردند كه گروهى از آنها، بر در خانه خود، پرچمى نصب مىكردند تا مردان هوسباز را به سوى خود بكشانند. اينها را، ذوات الاعلام (زنان صاحب پرچم) مىناميدند.

و از اين گونه مفاسد، در ميان آنها، بسيار بود كه ذكر همه آنها به طول مىانجامد. (1)

آرى، عرب جاهلى، چنين بود و خداوند به بركت اسلام، آنها را نجات داد. نه تنها از خرافات و بت پرستى و عقايد منحط رهايى يافتند، بلكه وضع اجتماعى و اقتصادى و عاطفى آنها نيز دگرگون شد و از اين انسان هاى نيمه وحشى، افرادى ساخته شد كه نمونه اتمّ انسانيت بودند، همانند ابوذرها و مقدادها و عمارها و

1 ـ براى آگاهى بيشتر مىتوانيد به كتاب هاى بلوغ الادب و اسلام وجاهليت و تاريخ الكامل، (جلد 1) و سيد المرسلين و شرح علامه خويى بر نهج البلاغه، مراجعه كنيد.

/ 665