بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 26اوست، در اين راه گام نهد و به جوار قرب او بشتابد)». (وَ نَهَجَ سَبِيِلَ الرَّاغِبِينَ إِلَيْهِ، وَ الطّالِبِينَ مَالَدَيْهِ).به اين ترتيب، تمام اسباب سعادت انسانها را در جنبه هاى مادّى و معنوى، فراهم ساخته است و راه را از چاه نشان داده، بى آنكه كسى را اجبار به پيمودن، يا ترك سلوك اين راه كند; اين انسانها هستند كه با تصميم و اراده خويش، از اين منابعِ نعمت، مىتوانند بهره بگيرند.در آخرين جمله در رابطه با همين نعمت ها به يكى ديگر از اوصاف خاصّ حضرتش مىپردازد و مىفرمايد: «چنان نيست كه سخاوت خداوند در آنجا كه از وى چيزى بخواهند بيشتر از موقعى باشد كه از او نخواهند» (وَ لَيْسَ بِمَاسُئِلَ بِأَجْوَدَ مِنْهُ بِمَالَمْ يُسْأَلْ).اين تعبير اشاره لطيفى به اين حقيقت است كه جود و بخشش خداوند بر اساس لياقت ها و شايستگى هاست، نه بر حسب اصرارها و تقاضاها و اگر دعا يكى از اسباب نعمت هاى الهى است، به خاطر آن است كه دعا كننده اگر شرايط دعا را فراهم سازد، شايستگى و لياقتش فزون مىگردد; چرا كه دعاى صحيح، انسان را به توبه و انابه و اصلاح خويشتن و ذكر خدا وا مىدارد، كه هر كدام سبب شايستگى بيشترى مىشود.«ابن ابى الحديد» در تفسير جمله «وَ لَيْسَ مَاسُئِلَ بِأَجْوَدَ...» مىگويد: «در آن معناى لطيفى نهفته شده، زيرا اين از ويژگى هاى بشر است كه وقتى مورد درخواست قرار بگيرند و به آنها اصرار كنند، بيشتر اقدام به بخشش مىكنند و اگر كسى سؤال نكند، يا كمتر مىبخشند، (و يا اصلا نمى بخشند) ولى جود و سخاى الهى عام و فراگير است و در همه حال شامل حال بندگان مىشود، (چه درخواست كنند و چه نكنند. هر چند دعا و ذكر خدا و توجّه به ذات پاك او، شايستگى بيشترى براى عطا