ظاهر شدن كوهها و چشمه ها - پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) جلد 4

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) - جلد 4

آیة الله العظمی مکارم شیرازی با همکاری: جمعی از فضلاء و دانشمندان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 146

شرح و تفسير

ظاهر شدن كوهها و چشمه ها

امام (عليه السلام) در اين بخش از خطبه - كه بعد از شرح پيدايش زمين بيان فرموده - اشاره به مسأله پيدايش چشمه ها و آثار مهم كوه ها در آرامش زمين و زمينيان كرده است و در واقع مهم ترين اسباب حيات و زندگى را در زمين بر شمرده كه اوّل «آب» است و دوم «آرامش». مىفرمايد: «هنگامى كه هيجان آب در اطراف زمين فرو نشست، و زمين كوه هاى سخت و مرتفع را بر دوش خود حمل كرد، چشمه هاى آب را از بينى كوه ها جارى ساخت; و آن را در دشت هاى گسترده و گودال ها (و بستر رودخانه ها) پراكنده و جارى نمود». (فَلَمَّا سَكَنَ هَيْجُ الْمَاءِ مِنْ تَحْتِ أَكْنَافِهَا، وَ حَمْلِ شَوَاهِقِ (1) الْجِبَالِ الشُّمَّخِ (2) الْبُذَّخِ (3) عَلَى أَكْتَافِهَا، فَجَّرَ يَنَابِيعَ الْعُيُونِ مِنْ عَرَانِينِ (4) أُنُوفِهَا، وَ فَرَّقَهَا فِي سُهُوبِ (5) بِيدِهَا (6) وَ أَخَادِيدِهَا (7)).

اين تعبير نشان مىدهد كه نخست كوه ها بر صفحه زمين آشكار شدند و سپس چشمه ها; اين سخن با مطالعات زمين شناسى هماهنگ است كه نخست پوسته زمين بر اثر سرد شدن، چين خوردگى هايى پيدا كرد و در اين چين خوردگى ها حفره هاى عظيمى بود كه آب آسمان را در خود جاى مىداد و سپس از گوشه اى به صورت چشمه ها جارى مىشد.

تعبير به «عَرَانِينِ أُنُوفِهَا» كه به معناى قسمت هاى بالاى بينى است، در اينجا كنايه زيبايى است از قله هاى كوهها; و اساساً تشبيه برآمدگى كوه ها به بينى تشبيه


1. «شَواهق» جمع «شاهق» به معناى بلند و مرتفع مىباشد.

2. «شُمخ» جمع «شامخ» و «بُذّخ» جمع «باذخ» هر دو به معناى بلند و مرتفع است.

3. «شُمخ» جمع «شامخ» و «بُذّخ» جمع «باذخ» هر دو به معناى بلند و مرتفع است.

4. «عَرانين» جمع «عرنين» (بر وزن عشرين) به معناى قسمت استخوانى بالاى بينى مىباشد.

5. «سُهوب» جمع «سهب» (بر وزن فهم) به معناى دشت است.

6. «بيد» جمع «بيداء» به معناى دشت هاى گسترده است.

7. «أخاديد» جمع «اُخدود» (بر وزن خشنود) به معناى گودال بزرگ است.

/ 627