بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 154برق، در اطراف آن درخشيدن گرفت و از درخشندگى آن، در ابرهاى سفيد كوه پيكر و متراكم چيزى كاسته نشد; (و همچنان ادامه يافت) اين در حالى بود كه ابرها (از شدّت سنگينى) به زمين نزديك شده بودند; در اين هنگام باد جنوب، باران را همچون شيرى از پستان حيوان بدوشيد و به شدّت بر زمين فرو ريخت هنگامى كه ابرها سينه بر زمين نهادند و آبهاى فراوانِ سنگينى را كه بر دوش داشتند، فرو ريختند، خداوند به وسيله آن از زمين هاى خشك و بى گياه، نباتات فراوانى رويانيد و از دامنه كوههاى كم گياه، سبزه بسيار خارج ساخت و زمين به زيور باغهايش غرق نشاط و شادى شد و با لباس نازك گلبرگها كه بر خود پوشيده بود به ناز آمد، و از زينت و زيورى كه از گردنبند گل هاى گوناگون يافته بود در وجد و شادى فرو رفت! و همه اينها را غذا وتوشه انسانها، و روزى چهارپايان قرار داد، در اطراف زمين (و در ميان كوهها) درّه ها و راههاى وسيعى شكافت و نشانه ها - براى آنان كه بخواهند از شاهراه هاى وسيعش بگذرند - قرار داد.
شرح و تفسير
ابرهاى باران زا و حيات زمين هاى مرده
امام (عليه السلام) در اين بخش از خطبه به يكى ديگر از مهم ترين نعمت هاى الهى كه بدون آن حيات و زندگى بر صفحه زمين غير ممكن است اشاره مىفرمايد و با تعبيراتى بسيار زيبا و جالب و روح پرور آن را شرح مىدهد; مىگويد: «سپس خداوند هيچ يك از بلندى هاى زمين را كه آب چشمه ها به نقاط مرتفع آن نمى رسد، و جدولهاى نهرها به آن راه ندارد، به حال خود وانگذاشت; بلكه (براى آبيارى آنها) ابرهايى آفريد تا قسمت هاى مرده آن را زنده كند و گياهان آن را