بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 155بروياند». (ثُمَّ لَمْ يَدَعْ جُرُزَ (1) الأَرْضِ الَّتِي تَقْصُرُ مِيَاهُ الْعُيُونِ عَنْ رَوَابِيهَا، (2) وَ لاَ تَجِدُ جَدَاوِلُ الأَنْهَارِ ذَرِيعَةً إِلى بُلُوغِهَا، حَتَّى أَنْشَأَ لَهَا نَاشِئَةَ سَحَاب تُحْيِي مَوَاتَهَا، وَ تَسْتَخْرِجُ نَبَاتَهَا).جالب اينكه امام (عليه السلام) به اقسام سه گانه آبيارى ها در اين بحث كوتاه اشاره كرده: آبيارى هايى كه به طور طبيعى به وسيله چشمه هاى پر آب صورت مىگيرد و آبيارى هايى كه از طريق كشيدن جدولهاى مختلف و هدايت آبِ نهرهاى طبيعى، از طريق اين جدولها، به مناطقى كه آب از دسترس آن بيرون است، صورت مىگيرد و آبيارى از طريق باران كه از همه مهم تر است; چرا كه در زمين مناطقى وجود دارد كه جز به وسيله آب باران آبيارى نمى شود و اين مناطق بسيار زياد است; اگر ابرها مأموريّت آبيارى اين مناطق را نداشتند. قسمت عمده روى زمين خشك و مرده بود. اضافه بر اين، شكّى نيست كه نهرها و چشمه ها نيز از آب باران مايه مىگيرند كه «اگر باران به كوهستان نبارد بسالى دجله گردد، خشك رودى».به هر حال، خداوند اين مأموريت مهم را بر دوش ابرها نهاده است.امام (عليه السلام) در ادامه اين سخن شرح اين مطلب را به زيباترين وجهى بيان فرموده است. مىگويد: «خداوند قطعات درخشنده و پراكنده و جداى ابرها را به هم پيوست، تا درياهايى از آب كه در ابرها نهفته بود، سخت به حركت درآمد (و آماده نزول شد) و برق در اطرافش درخشيدن گرفت و از درخشندگى آن در ابرهاى سفيد كوه پيكر و متراكم، چيزى كاسته نشد (و همچنان ادامه يافت) در حالى كه (از شدّت سنگينى) به زمين نزديك شده بود. در اين هنگام، باد جنوب باران را همچون شيرى از پستان 1. «جُرز» به زمينى گفته مىشود كه گياه از آن قطع شده و در اصل از «جزر» (بر وزن غرض) به معناى قطع كردن و بريدن گرفته شده است.2. «رَوابى» جمع «رابيه» از مادّه «ربوّ» (بر وزن غلوّ) به معناى افزايش و نموّ است و در اينجا به معناى بلندى هاى زمين (تپه ها) مىباشد.