بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 168به وسيله پيامبر ما محمّد (صلّى الله عليه وآله) حجّتش تمام شد (و سلسله پيامبران ختم گرديد) و بيان احكام و انذار (و بشارت) به آخر رسيد». (و لَمْ يُخْلِهِمْ بَعْدَ أَنْ قَبَضَهُ، مِمَّا يُؤَكِّدُ عَلَيْهِمْ حُجَّةَ رُبُوبِيَّتِهِ، وَ يَصِلُ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ مَعْرِفَتِهِ، بَلْ تَعَاهَدَهُمْ بِالْحُجَجِ عَلَى أَلْسُنِ الْخِيَرَةِ مِنْ أَنْبِيَائِهِ، وَ مُتَحَمِّلِي وَدَائِعِ رِسَالاَتِهِ، قَرْناً (1) فَقَرْناً; حَتَّى تَمَّتْ بِنَبِيِّنَا مُحَمَّد (صلّى الله عليه وآله) حُجَّتُهُ، وَ بَلَغَ الْمَقْطَعَ (2) عُذْرُهُ وَ نُذُرُهُ (3)).از بعضى از آيات قرآن استفاده مىشود كه توبه قبلا بوده و از بعضى استفاده مىشود كه توبه بعد صورت گرفته است و جمع ميان آنها كاملا ممكن است، كه آدم (عليه السلام) توبه از خطاى خود را مكرّر انجام داد: هم قبل از هبوط و هم بعد از هبوط; و بسيار مىشود كه انسان خطايى مرتكب مىشود و ساليان دراز هر زمان به يادش مىآيد، استغفار مىكند.جمله «لَمْ يُخْلِهِمْ بَعْدَ أَنْ قَبَضَهُ» نشان مىدهد كه آدم يكى از پيامبران الهى و از حجّت هاى او بوده است و بعد از رحلت او، خدا پيامبران ديگرى در هر زمان فرستاد و همچنان ادامه يافت تا به خاتم انبيا رسيد. (4)در اينجا اين سؤال پيش مىآيد كه اگر اتمام حجّت در هر عصر و زمان لازم است چرا با ظهور پيامبر اسلام، سلسله پيامبران پايان گرفت و آن حضرت خاتم انبياء بود؟ 1. «قَرْن» به معناى يك زمان طولانى است كه گاه به صد سال اطلاق مىشود و گاه به معناى جماعتى است كه در يك عصر با هم زندگى مىكنند.2. «مَقْطع» به معناى پايان است.3. «عُذْرُهُ وَ نُذُرُهُ» تعبير به «عُذر» در اينجا به معناى اتمام حجّت بر بندگان است به گونه اى عذرى براى آنها در مخالفت باقى نماند. و «نُذُر» جمع «نذير» در اينجا به معناى انذار است; يعنى: ذكر عواقب سوئى كه بر چيزى متّرتب مىشود.4. جمله «لِيُقِيَمَ الْحُجَّةَ بِهِ عَلَى عِبَادِهِ» (بنابراين كه ضمير «به» به آدم بر گردد)، نيز دليل ديگرى بر نبوّت آدم است و تعبير به «عِبَادِهِ» اشاره به حوّا و فرزندان آدم است. به علاوه سرنوشت آدم و خروج از بهشت بعد از ارتكاب خطا، حجّتى براى همه بندگان تا روز قيامت مىتواند باشد.