پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) جلد 4

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) - جلد 4

آیة الله العظمی مکارم شیرازی با همکاری: جمعی از فضلاء و دانشمندان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 29

خداوند است; ذاتى كه بى نهايت است حركتى در آن تصوّر نمى شود و به همين دليل تحت سيطره زمان واقع نخواهد شد و نيز به همين دليل حالات مختلف و حركت به سوى كمال يا نقصان در آن راه ندارد; او جسم نيست، تا مكان بخواهد; محدود نيست، تا جاى معيّنى داشته باشد و به همين دليل، جابه جايى براى او متصوّر نيست.

بار ديگر امام (عليه السلام) به وصف جود و بخشش خداوند باز مىگردد و سخن از درياى بى كران جود و سخايش مىگويد تا حسّ شكرگزارى بندگان را برانگيزد و به ذات پاكش اميدوار سازد و به معرفت صفات جلال و جمالش رهنمون گردد. مىفرمايد: «اگر آن چه از درون سينه معادن كوهها بيرون مىريزد يا از دهان صدفهاى دريا خارج مىشود، از نقره خالص و طلاى ناب و دانه هاى درّ و شاخه هاى مرجان (و در يك كلمه تمام ذخاير جهان) را ببخشد، در جود و سخايش كمترين اثرى نمى گذارد و از وسعت نعمت هايش نمى كاهد و آنقدر نزد او از ذخاير نعمتهاست كه تقاضاهاى مردم آن را از ميان نمى برد; چرا كه او سخاوتمندى است كه پاسخ گويى به درخواست سائلان چيزى از او كم نمى كند; و اصرار اصرار كنندگان او را به بخل وا نمى دارد». (وَلَوْ وَهَبَ مَا تَنَفَّسَتْ عَنْهُ مَعَادِنُ الْجِبالِ، وَ ضَحِكَتْ عَنْهُ أَصْدَافُ الْبِحَارِ، مِنْ فِلِزِّ اللُّجَيْنِ (1) وَ الْعِقْيَانِ، (2) وَ نُثَارَةِ (3) الدُّرِّ، وَ حَصِيدِ الْمَرْجَانِ، مَا أَثَّرَ ذلِكَ فِي جُودِهِ، وَ لاَأَنْفَدَ سَعَةَ مَا عِنْدَهُ، وَ لَكَانَ عِنْدَهُ مِنْ ذَخَائِرِ الأَنْعَامِ، مَا لاَ تُنْفِدُهُ مَطَالِبُ الأَنَامِ، لاَِنَّهُ الْجَوَادُ الَّذِي لاَ يَغِيضُهُ (4) سُؤَالُ السَّائِلِينَ، وَ لاَيُبْخِلُهُ إِلْحَاحُ الْمُلِحِّيَنَ).


1. «لُجين» (بر وزن حسين) به معناى نقره است.

2. «عِقْيان» به معناى طلاى خالص است.

3. «نُثاره» از مادّه «نثر» (بر وزن نصر) به معناى پراكندن است و از آنجا كه دهانه صدفها در درياها شكافته مىگردد و دانه هاى درّ به هر سو پراكنده مىشود، اين تعبير به كار رفته است.

4. «يغيض» از ماده «غيض» (بر وزن فيض) به معناى نقصان يافتن و فرورفتن آب در زمين است و در جمله بالا اشاره به اين است كه چشمه جوشان فيض پروردگار، بابخشش ها هرگز نقصان نمى يابد.

/ 627