بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 197الْوَصْفِ الْجَمِيلِ، والتَّعْدَادِ (1) الْكَثِيرِ).آرى تمام صفات نيك در ذات پاكت جمع است، «تو كريمى، تو رحيمى، تو نماينده فضلى، تو سزاوار ثنايى». و به همين دليل: «اگر به تو آرزومنديم به خاطر آن است كه تو بهترين آرزوى مايى و اگر به تو اميدواريم تو بهترين مايه اميد و رجايى» (إِنْ تُؤَمَّلْ فَخَيْرُ مَأْمُول، وَ إِنْ تُرْجَ فَخَيْرُ مَرْجُوٍّ).سپس مىافزايد: «بار الها! تو به من، توان دادى كه به مدحى بپردازم كه غير تو را با آن، مدح نمى گويم و به ثنايى روى آورم كه بر غير تو نمى خوانم و روى سخنم را به كسانى كه كانون نوميدى و محلّ ترديد هستند، متوجه نمى سازم; (آرى) تو زبانم را از مدح و ستايش انسان ها و ثناخوانى مخلوقات (در پرتو معرفت و ايمان به ذات پاكت) باز داشته اى». (الَّلهُمَّ وَ قَدْ بَسَطْتَ لي فِيمَا لاَ أَمْدَحُ بِهِ غَيْرَكَ، وَ لاَ أُثْنِي بِهِ عَلَى أَحد سِوَاكَ وَلاَ أُوَجَّهُهُ إِلَى مَعَادِنِ الْخَيْبَةِ وَ مَوَاضِعِ الرِّيبَةِ، وَ عَدَلْتَ بِلِسَاني عَنْ مَدَائِحِ الآدمِيِّينَ; وَ الثَّنَاءِ عَلَى الْمَرْبُوبِينَ الْمَخْلُوقِينَ).جالب اينكه امام (عليه السلام) مدح و ستايش پروردگار را با شكر مىآميزد و از اينكه خداوند، توفيق عنايت كرده كه زبانش به مدح و ثناى انسانها و مخلوقات - در برابر خالق - به گردش در نيايد، اظهار مسرّت مىكند و چه كارى از اين بهتر كه انسان چشم بر عالم اسباب ببندد و در ماوراى آن تنها ذات «مسبّب الأسباب» را ببيند و تمام حمد و ثناى خود را به پيشگاه او نثار كند.سپس در يك نتيجه گيرى زيبا و دلنشين به پيشگاه خدا چنين عرضه مىدارد: «خداوندا! هر ثناخوانى از سوى كسى كه ثنايش را مىگويد پاداش و عطايى دارد و من اميدوارم كه مرا به سوى ذخاير رحمت و گنج هاى مغفرت، رهنمون كردى». 1. «تَعداد» (به فتح تاء) به گفته ارباب لغت معناى مصدرى دارد; و به معناى شمارش چيزى است. (بعضى آن را مصدر ثلاثى مجرّد مىدانند و بعضى مصدر باب تفعيل، كه نخست تعديد بوده و ياى آن تبديل به الف شده است) و تلفّظ «تعداد» (به كسر تاء) بسيار كم است.