بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 205(وَ إِنَّ الآفَاقَ قَدْ أَغَامَتْ (1)، وَ الْمَحَجَّةَ (2) قَدْ تَنَكَّرَتْ).چرا كه هوا و هوس هاى شيطانى و زرق و برق فريبنده دنيا چنان فضاى افكار و قضاوت جامعه را تيره و تار كرده كه اجازه نمى دهد راه صحيح را از چاه بشناسد و از پرتگاههايى كه در مسير آنهاست، بپرهيزد و به گفته دانشمند مصرى محمّد عَبْدُه: «طمعهايى كه در بسيارى از مردم در عهد عثمان به خاطر بخششهاى بى دريغ از بيت المال و انواع تبعيضهاى ناروا حاصل شده بود، به آسانى به آنها اجازه نمى داد كه بعداً با ديگران مساوات داشته باشند و هرگاه عدل على (عليه السلام) به سراغ آنها مىآمد، از آن مىگريختند و به سراغ برپا ساختن فتنه ها مىرفتند تا به مقصود خود برسند و اين در اغلب رؤسا و سردمداران قوم وجود داشت و امام بر سر دو راهى قرار داشت; اگر همان امتيازات را به آنها مىداد مرتكب ظلم عظيم و مخالفت با شرع شريف مىشد (و اگر تسليم آنها نمى شد فتنه گرى ها آغاز مىگشت) و از سوى ديگر، توده مردم كه بر ضدّ مظالم عثمان به پا خاسته بودند، خواهان عدل و داد بودند و مىبينيم كه آنچه را على (عليه السلام) پيش بينى مىكرد، بعد از قبول بيعت مردم رخ داد (و فرياد مخالفت دنيا پرستان از هر سو بلند شد)». (3)سپس در تأكيد بيشترى نسبت به اين موضوع، كه اگر من زمام امور را بدست گيرم روش هاى نادرست پيشين را ادامه نخواهم داد; بلكه همچون زمان پيامبر اكرم به سراغ حقّ و عدالت خواهم رفت، مىافزايد: «بدانيد اگر من دعوت شما را بپذيرم، 1. «أغامت» از مادّه «غَيْم» گرفته شده كه به معناى ابر است; بنابراين، جمله «إِنَّ الآفَاقَ قَدْ أَغَامَتْ» يعنى: افق ها را ابر پوشانده است; كه در اينجا كنايه از تاريك بودن اوضاع سياسى و اجتماعى مسلمين در آن زمان است.2. «مَحجّه» در لغت به معناى طريقه واضح و راه روشن و مستقيم است، خواه ظاهرى باشد يا معنوى، و در اصل از مادّه «حجّ» به معناى «قصد» گرفته شده; زيرا هميشه انسان قصد دارد از راه روشن و مستقيم برود، تا به مقصود برسد.3. شرح نهج البلاغه شيخ محمّد عبده، ذيل خطبه 92، صفحه 233.