بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 212مورّخ معروف، «ابن اثير» در «كامل» در اين زمينه چنين مىگويد: «هنگامى كه مصريان كه در شورش بر ضدّ عثمان، نقش اصلى را داشتند بعد از واقعه قتل عثمان به مردم مدينه اصرار كردند كه بايد حتماً خليفه اى براى مسلمين تعيين گردد، مردم به سوى على (عليه السلام) هجوم آوردند و گفتند: «آمده ايم با تو بيعت كنيم; مىبينى كه چه بر سر اسلام و مسلمين آمده است». على فرمود: «مرا رها كنيد! و به دنبال ديگرى برويد چرا كه ما به سوى چيزى مىرويم كه چهره ها و رنگ هاى مختلف دارد و دل ها و عقل ها بر آن استقرار نمى يابد (مسئله اى است بسيار پيچيده و غامض)». مردم گفتند: «تو را به خدا سوگند مىدهيم! مگر نمى بينى در چه شرايطى قرار داريم؟ مگر اسلام را (تنها) نمى بينى؟ مگر آشوب و فتنه ها را مشاهده نمى كنى؟ مگر از خدا نمى ترسى؟». فرمود: «من پاسخ شما را گفتم و بدانيد اگر من پيشنهاد شما را اجابت كنم (به سنّت هاى غلط پيشين تن نمى دهم و) شما را به راهى مىبرم كه مىدانم (عين حقّ و عدالت است) و اگر مرا رها كنيد من فردى مانند شما خواهم بود (و مسئوليّتى بيش از مسئوليّت يك نفر ندارم)».سپس ابن اثير بيعت عامّه مردم با على (عليه السلام) به طور مشروح، شرح مىدهد. (1)به يقين - همان گونه كه عبارت هاى فوق گواهى مىدهد - على (عليه السلام) مىدانست كه حكومت حق و عدالت بر مردمى كه عادت به ظلم و ستم كرده اند، بسيار مشكل است و با مخالفت هاى شديد سران دنياپرست روبرو خواهد شد; ولى با اين همه مىدانست حفظ اصول، هرچند به قيمت مخالفت ها، كارشكنى ها و سرانجام شهادتش تمام شود، كار بسيار پرارزشى است.هدف امام حكومت كردن به هر قيمت نبود، بلكه حكومت را براى حفظ اصول و ارزش ها لازم مىدانست، هرچند موقعيّت و حتّى جان او در اين راه قربانى شود و 1. كامل ابن اثير، جلد 3، صفحه 193.