نهج البلاغه پر است از پيشگويى هايى كه امام درباره حوادث آينده دارد و گاه چنان جزئيّات آن را شرح مىدهد كه گويى با چشم، همه آنها را در برابر خود مىبيند.«ابن ابى الحديد» در ذيل خطبه مورد بحث نكته جالبى دارد و آن اينكه مىگويد: «امام (عليه السلام) در اين خطبه، به خدا سوگند ياد مىكند كه از هر حادثه اى تا قيامت از او سؤال كنند، از تمام آنها خبر مىدهد و حتّى جزئيّات آن را بازگو مىكند». سپس مىافزايد: «اين سخن از آن حضرت نه به معناى ادّعاى ربوبيّت است، نه به معناى ادّعاى نبوّت; بلكه امام مىفرمود اينها را با تعليم پيامبر فرا گرفته است» و بعد مىگويد: «ما اين سخن را بارها آزموده ايم و كاملا مطابق واقعيّت ديده ايم و به صدق دعوى آن حضرت پى برده ايم; مانند اِخبار از ضربت خوردن آن حضرت به گونه اى كه محاسن مباركش با خون سرش خضاب شود و اِخبار از قتل امام حسين (عليه السلام) و سخنى را كه هنگام عبور از كربلا فرمود و اخبار به حكومت «معاويه» و جريان «حجّاج» و سرانجامِ كار «خوارج» در «نهروان» و اخبارى كه درباره بعضى از يارانش داد كه بعضى كشته مىشوند و بعضى به دار آويخته مىشوند و خبرهاى مربوط به جنگ با ناكثين و قاسطين و مارقين و اِخبار از عدّه لشكرى كه از كوفه به يارى او مىآيد، در آن هنگام كه مىخواست براى خاموش كردن فتنه طلحه و زبير و عايشه به بصره برود و خبرى كه درباره آينده «عبدالله بن زبير» داد و ماجراى ويران شدن «بصره» با غرقاب و رفتن به زيرِ آب و هلاك شدن مردم در فتنه «زنج» و نيز پرچم هاى سياهى كه از سوى خراسان حركت مىكند (جريان ابومسلم و عبّاسيان)...» (و اخبار فراوان ديگرى كه ابن ابى الحديد مشروحاً آن را ذكر كرده و ما به خاطر پيش گيرى از اطاله