بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 234سختى رفتار مىكنند). تا كسى باقى نماند مگر اينكه در مسير منافع آنها قرار گيرد; يا لااقل، ضررى به آنها نرساند». (لاَيَزَالُونَ بِكُمْ حَتَّى لاَيَتْرُكُوا مِنْكُمْ إِلاَّ نَافِعاً لَهُمْ، أَوْ غَيْرَ ضَائِر بِهِمْ).همه صداهاى حق طلبان را در گلوهايشان خفه مىكنند و هر مخالفى را در هر جا باشد، از روى زمين بر مىدارند و به هيچ كس حق حيات و زندگى نمى دهند، جز كسانى كه در خدمت آنها باشند، يا كمترين ضررى به منافع آنها نرسانند. براى آنها تفاوت نمى كند اين حق طلب و عدالت جو، فرزند رسول خدا باشد، يا صحابه پيامبر، يا عالم و دانشمند بزرگ دينى و يا زاهد و عابد! و به اين ترتيب، عموميت و گسترش فتنه را كه امام (عليه السلام) در آغاز كلام اشاره فرمود، در عمل به طور كامل پياده مىكنند.در ويژگى چهارم به اين نكته اشاره مىفرمايد كه مشكل عظيم در اين حكومت اين است كه هيچ پناهگاهى براى در امان ماندن از ظلم آنها وجود نخواهد داشت و هيچ دادرسى در برابر ستم هاى آنها پيدا نمى شود و مردم ناچارند از ظلم اين ظالمان به خودشان شكايت برند و تكليف چنين شكايت و شاكيان روشن است. مىگويد: «بلا و ستم هاى آنها نسبت به شما همچنان ادامه خواهد يافت، تا آنجا كه (هيچ پناهگاهى نيابيد و) استمداد شما از آنها به استمداد برده اى مانَد كه در برابرِ ظلمِ مالك، از او كمك بطلبند; يا همچون دوستى كه (از تعدّى و احجاف دوست خود،) به او پناه برد». (وَ لاَ يَزَالُ بَلاَؤُهُمْ عَنْكُمْ حَتَّى لاَ يَكُونَ انْتِصَارُ أَحَدِكُمْ مِنْهُمْ إِلاَّ كَانْتِصَارِ الْعَبْدِ مِنْ رَبِّهِ، وَ الصَّاحِبِ مِنْ مُسْتَصْحِبِهِ).و چنين است سرنوشت مردمى كه حكومت جائر و ظالمشان تمام زبان حق گويان را قطع كند; عالمان را خانه نشين سازد; عزيزان را ذليل و خوار كند و تمام قدرت هاى مردمى را درهم بكوبد و همه را به استخدام خود درآورد.در پنجمين و آخرين ويژگى - كه در واقع تأكيدى است بر ويژگى هاى قبل -