پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) جلد 4

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) - جلد 4

آیة الله العظمی مکارم شیرازی با همکاری: جمعی از فضلاء و دانشمندان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 244

رهبرى مرا بپذيرد) هر چند زمان آن كوتاه باشد، به اندازه كشتن شترى، تا چيزى را از آن ها بپذيرم كه امروز كمى از آن را مىخواهم ولى نمى دهند». (فَعِنْدَ ذلِكَ تَوَدُّ قُرَيْشٌ بِالدُّنْيَا وَ مَا فِيهَا - لَوْ يَرَوْنَني مَقَاماً وَاحِداً، وَ لَوْ قَدْرَ جَزْرِ جَزُور (1)، لاَِ قَبْلَ مِنْهُمْ مَا أَطْلُبُ الْيَومَ بَعْضَهُ فَلاَ يُعْطُونِيهِ!).

گر چه ظاهر عبارات بالا به خوبى نشان مىدهد كه پيش بينى امام (عليه السلام) مربوط به نابود شدن بنى اميّه به وسيله بنى عبّاس است، ولى بعضى از «مفسّران نهج البلاغه» اين احتمال را تقويت كرده اند كه اين جمله ها ناظر به حكومت حضرت مهدى (عليه السلام) مى باشد، كه با ظهورش بساط ظلم و ستم برچيده مىشود; ولى اين احتمال بسيار بعيد به نظر مىرسد; زيرا: اوّلا، بنى اميّه در آن زمان به صورت يك گروه مشخّص نخواهند بود و ثانياً، با ظهور حضرت مهدى (عليه السلام) كه برنامه هاى علوى را به طور كامل اجرا مىكند، ديگر جايى براى اين باقى نمى ماند كه آنها آرزوى حكومت على (عليه السلام) را كنند و به تعبيرى ديگر: اين آرزو از قبيل تحصيل حاصل است.

به هر حال، تاريخ به خوبى نشان مىدهد كه آنچه امام (عليه السلام) فرموده بود، به طور كامل واقع شد; از جمله حدود هشتاد سال بعد هنگامى كه «مروان بن محمّد» آخرين خليفه «بنى اميّه» سالهاى پايانى حكومت خود را مىگذرانيد، باخبر شد كه «عبدالله بن على» از نوادگان «ابن عبّاس» و از فرماندهان لشكر «بنى عبّاس» به سرزمين «موصل» آمده; او براى مقابله با آنها با لشكرش حركت كرد، هنگامى كه پرچم لشكر دشمن را ديد، اين جمله را بر زبان جارى ساخت: «اى كاش علىّ بن ابى طالب زير اين پرچم بود نه اين جوان عباسى!» (2)


1. «جَزور» ازمادّه «جَزر» (بر وزن جذب) به معناى سر بريدن و نحر كردن حيوان است و «جزور» به شترى گفته مىشود كه آن را نحر كرده باشند. اين واژه به معناى فروكش كردن آب دريا و مانند آن نيز آمده است.

2. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، جلد 7، صفحه 57.

/ 627