بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 382تعبيرات اين بخش نشان مىدهد كه امام (عليه السلام) قبلا هم پيشگويى هايى كرده است و بعضى از منافقان كوردل، يا مؤمنان ضعيف و ناآگاه با ديده انكار به آن نگريستند.مى فرمايد: «اى مردم! دشمنى و مخالفت با من، شما را وادار به گناه نسازد و نافرمانى نسبت به من شما را به پيروى از هواى نفس نكشاند. و به هنگام شنيدن سخنانم، با ديده انكار به يكديگر نگاه نكنيد!».(أَيُّهَا النَّاسُ، لاَ يَجْرِ (1) مَنَّكُمْ شِقَاقِي (2)، وَ لاَ يَسْتَهْوِيَنَّكُمْ (3) عِصْيَانِي، وَ لاَ تَتَرَامَوْا بِالأَبْصَارِ، عِنْدَ مَا تَسْمَعُونَهُ مِنِّي).اشاره به اينكه: كينه توزى ها و لجاجت ها و حسادت ها در بسيارى از موارد، انسان را به گناه مىكشاند و پرده اى در مقابل چشم او مىافكند و چهره حقيقت را نمى بيند.سپس مىافزايد: «سوگند به آن كس كه دانه را (در دل خاك) شكافت و بشر را آفريد! آنچه را كه به شما خبر مىدهم، از پيامبر امّى (صلّى الله عليه وآله) است. نه آن كس كه (اين حقايق را) به من ابلاغ كرده دروغ گفته است و نه شنونده; جاهل بوده، (كه نتواند سخنان رسول خدا را به درستى حفظ كند)». (فَوَالِّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ، وَ بَرَأَ (4) النَّسَمَةَ، (5) إِنَّ 1. «يَجرمَنَّ» از مادّه «جَرم» (بر وزن جهر) (جُرم بر وزن ظلم، اسم مصدر است) در اصل به معناى قطع كردن و بريدن است و از آنجا كه افراد گنهكار پيوند خود را با خدا قطع مىكنند، اين كلمه به گناه نيز اطلاق شده است، بنابراين، «لاَ يَجْرِمَنَّكُمْ» به معناى «شما را وادار به گناه نكند» مىباشد.2. «شقاق» در اصل به معناى شكاف است و به جنگ و منازعه و اختلاف نيز اطلاق مىشود; چرا كه طرفين صفوف خود را از يكديگر جدا مىسازند و در جمله بالا به معناى مخالفت و منازعه است.3. «يَستهوينّ» از مادّه «هوى» (هواى نفس) گرفته شده و مفهومش اين است كه شما را به پيروى هواى نفس وادار نكند.4. «بَرأ» از مادّه «برء» (بر وزن نرم) گاه به معناى آفريدن و ايجاد كردن آمده و گاه به معناى دورى جستن و برائت از چيزى و در خطبه بالا به معناى اوّل است و اطلاق «بُرأ» (بر وزن ظلم) به معناى بهبودى و سلامتى به جهت آن است كه شخص از حالت اوّل كه بيمارى است، جدا مىشود.5. «نَسمه» در اصل به معناى وزش ملايم باد است و گاه به معناى نفس كشيدن آمده و به همين مناسبت، به خود انسان هم كه داراى تنفّس است، اطلاق مىشود.