بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 410در حديث ديگرى مىخوانيم كه على (عليه السلام) «جابربن عبدالله» را ديد كه آه مىكشد! فرمود: «يَا جَابِرُ! عَلَىمَ تَنَفَسُّكَ؟! أَعَلَى الدُّنْيَا؟; براى چه آه كشيدى؟ بر دنيا؟» جابر عرض كرد: «آرى!»در اينجا امام (عليه السلام) تحليل جالبى درباره لذّت هاى دنيا بيان فرموده كه لذّاتش يا در خوردنى است، يا نوشيدنى، يا لباس فاخر، يا لذّت جنسى، يا مركب، يا بوى خوش، يا نغمه ها.سپس در تشريح آنها فرمود: «بهترين غذاها عسل است و آن چيزى جز (شيره گل هاى آميخته با) آب دهان مگسى نيست و شيرين ترين نوشيدنى ها آب است كه چيزى است كم ارزش كه بر سطح زمين جارى است و برترين لباس ها حرير است كه از لعاب كرمى تهيّه مىشود و بهترين لذّات جنسى در زنان است و آن هم در محلّى از بدن او كه آلوده ترين محل هاست و بهترين مركب ها اسب است كه در بسيارى از موارد قاتل انسان است و بهترين بوى خوش، مُشك است كه از خون ناف حيوانى (آهوى خُتَن) گرفته مىشود جالب ترين نغمه ها، نغمه غناست كه انسان را به گناه مىكشاند.اى جابر! چيزى كه بهترين لذّاتش چنين است، از دست رفتنش جاى تأسف نيست.»جابر مىگويد: «بعد از شنيدن اين سخن، هرگز زرق و برق دنيا به فكر من خطور نكرد!» (1) 1. بحارالانوار، جلد 75، صفحه 11.