پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) جلد 4

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) - جلد 4

آیة الله العظمی مکارم شیرازی با همکاری: جمعی از فضلاء و دانشمندان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 412

است و سبب بيدارى و هشيارى انسانها. و واضح است كسى كه عبرت گيرد و پند بياموزد، بينا مىشود و به جاى ظواهر اشيا و حوادث، باطن آنها را مىنگرد و به ريشه ها و نتيجه ها فكر مىكند و راه نجات را در سايه اين تفكّر و عبرت و بينايى پيدا مىكند و به تعبير ديگر: انسان با تفكّر و انديشه در حوادث امروز و ديروز، با يك سلسله حقايق آشنا مىشود و با منطبق ساختن آنها بر امورى كه در پيش دارد، راه صحيح را پيدا مىكند.

در حديثى از امام صادق (عليه السلام) مىخوانيم كه شخصى سؤال كرد: «آيا اين روايت صحيح است كه «إِنَّ تَفَكُّرَ سَاعَة خَيْرٌ مِنْ قِيَامِ لَيْلَة; ساعتى انديشيدن بهتر است از يك شب بيدار بودن و عبادت كردن؟» فرمود: آرى! پيامبر اكرم (صلّى الله عليه وآله) فرمود: «تَفَكُّرُ سَاعَة، خَيْرٌ مِنْ قِيَامِ لَيْلَة» راوى سؤال مىكند: «كَيْفَ يَتَفَكَّرُ; چگونه فكر كند؟» حضرت فرمود: «يَمُرُّ بِالدُّورِ الْخَرِبَةِ، فَيَقُولُ: أَيْنَ بَانُوكِ؟ أَيْنَ سَاكِنُوكِ؟ مَالَكِ لاَ تَتَكَلِّمِينَ؟; از كنار خانه هاى ويران شده مىگذرد (رو به آنها كرده) مىگويد: سازندگان شما كجا رفتند، ساكنان شما چه شدند، چرا سخن نمى گوييد؟!» (1)

و اگر گوش شنوايى در كار باشد پيام ها و گفتگوهاى اين ويرانه ها را به خوبى مىشنود:

هر شكاف خرابه اى دهنى است كه به معموره جهان خندد! در ادامه اين سخن مىفرمايد: «آنچه هم اكنون از دنيا موجود است پس از مدّت كوتاهى فكر مىكنيد اصلا وجود نداشته و آنچه از آخرت به زودى فرا مىرسد، همواره بوده است!» (فَكَأَنَّ مَا هُوَ كَائِنٌ مِنَ الدُّنْيَا عَنْ قَلِيل لَمْ يَكُنْ، وَ كَأَنَّ مَا هُوَ كَائِنٌ مِنَ الآخِرَةِ عَمَّا قَلَيل لَمْ يَزَلْ).

اشاره به اينكه دنيا به قدرى سريع مىگذرد، و آخرت به قدرى سريع مىآيد، كه


1. بحارالانوار، جلد 68، صفحه 324، حديث 16.

/ 627