بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 546حكّام خودكامه بيدادگر و پيامدهاى آن در بخش هاى سابق خطبه بيان فرمودند، در بخش آخر، به قسمت هاى مهمّ ديگرى از آثار شوم اين حكومت ها، و وضع اخلاقى و اجتماعى و اقتصادى مردم در چنين حكومتهايى اشاره مىفرمايد.نخست مىگويد: «در آن هنگام، فرزندان سبب خشم (پدران و مادران) مىشوند و باران، گرمى مىافزايد; فرومايگان همه جا را پر مىكنند و نيكانِ بزرگوار، كمياب مىشوند!» (فَإِذَا كَانَ ذلِكَ كَانَ الْوَلَدُ غَيْظاً (1)، وَالْمَطَرُ قَيْظاً (2)، وَ تَفِيضُ اللِّئِامُ فَيْضاً (3)، وَ تَغِيضُ الْكِرَامُ غَيْضاً (4)).اشاره به اينكه صفات سوء حكّام ظالم، به درون خانواده ها نيز نفوذ مىكند و فرزندانى كه بايد نور چشمان پدر و مادر و مايه بركت و شكوفايى زندگى آنان باشند، مبدّل به يك عامل ناراحتى و بدبختى مىشوند.از سوى ديگر، آثار وضعى اين اعمالِ ناروا در جهان طبيعت و نعمت هاى الهى نيز آشكار مىشود و بارانى كه بايد در زمستان ببارد و مايه برودت و لطافت هوا شود، در تابستان مىبارد و سبب گرمى و ناراحتى و ضايع شدن محصولات كشاورزى مىگردد.و از سوى سوم، به خاطر دگرگون شدن ارزش ها، فرومايگان صحنه اجتماع را جولانگاه خود قرار مىدهند و به همين دليل، پاكان و نيكان از صحنه طرد مىشوند و اين ويژگى هاى چهارگانه، در هر حكومت خودكامه ظالمى ديده مىشود.در ادامه اين سخن به ويژگى هاى چهارگانه ديگرى اشاره فرموده و گروههاى اجتماعى آن زمان را به چهار دسته تقسيم مىفرمايد و مىگويد: «مردم آن زمان 1. «غيض» به معناى غضب است و بعضى گفته اند: حالتى است شديدتر از غضب.2. «قيض» به معناى وسط تابستان و به اصطلاح «قلب الأسد» است و هنگامى كه اين واژه به معناى مصدرى به كار رود، به معناى حرارت شديد يافتن است.3. «فيض» به معناى سيلان آب، يا باران، يا اشك و مانند آن است.4. «غيض» به معناى نقصان يافتن و در زمين فرو رفتن است.