بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 75حتّى اشياى متضاد، با يكديگر همكارى دارند و از جمع ميان ضدّين نتايج عالى برمى خيزند! اشباه و نظاير به هم مىپيوندند و مجموعه كاملى را به وجود مىآورند و تنوّع عجيبى كه در ميان موجودات از نظر حدود و اندازه ها و غرايز و هيئت ها وجود دارد، مجموعه بديع و شگفت انگيزى ايجاد كرده، كه عالى ترين دليل بر قدرت خالق و علم بى پايان اوست.جمعى از «مفسّران نهج البلاغه» «قرائِن» را در عبارت فوق به معناى نفوس آدمى گرفته اند، كه خداوند آنها را با بدن ها كه در ظاهر با هم متضادّند - يكى از عالم مادّه و ديگرى از عالم مجرّدات است - پيوند داده است.گر چه يكى از معانى «قرينه» (كه جمع آن قرائن است)، در لغت، «نفس انسانى» شمرده شده; ولى دليلى ندارد كه جمله فوق را محدود به نفوس انسانى كنيم; بلكه هدف، بيان جمع ميان اضداد و وصل قرينه ها و همگون ها در سرتاسر جهان آفرينش است كه وجود انسان يكى از مصاديق آن مىباشد و اصولا اطلاق «قرينه» به نفس انسان، به خاطر مقرون بودن آن با بدن انسان است.امام (عليه السلام) در پايان اين سخن، در يك نتيجه گيرى روشن مىفرمايد: «اينها مخلوقات شگفت انگيزى است كه خداوند آفرينش آنها را استوار و توأم با حكمت ساخت و آن سان كه مىخواست ايجاد و ابداع فرمود». (بَدَايَا خَلاَئِقَ أَحْكَمَ صُنْعَهَا، وَ فَطَرَهَا عَلَى مَا أَرَادَ وَ ابْتَدَعَهَا) ! (1)
نكته
روشن ترين راه خداشناسى
تاكيد امام بر اين نكته كه به كنه ذات خدا نينديشيد! بلكه در جهان آفرينش و 1. جمله بالا از نظر تركيب نحوى چنين است: «بَدَايَا» خبر است براى مبتداى محذوفى كه «هذِهِ» باشد و اضافه «بَدَايَا» به «خَلاَئِق» از قبيل اضافه صفت به موصوف است كه در اصل به معناى «خَلاَئِقَ بَدَايَا» است، «بدايا» جمع «بديئه» به معناى موجود بديع وشگفت انگيز است.