اى ارواح پر اختلاف! واى دل هاى پراكنده! شما كه بدنهايتان حاضر و ظاهر است، وعقلهايتان پوشيده و پنهان! من پيوسته شما را متوجه حق مىسازم ولى شما از آن فرار مىكنيد همچون بزهايى كه از غرّش شير مىگريزند! هيهات كه من بتوانم به وسيله شما ظلمت و تاريكى را از چهره عدالت برگيرم يا كژى حق را راست نمايم.
شرح و تفسير
شما ياران خوبى نيستيد!
از حوادث دردناك تاريخ اسلام، اين است كه پيشواى آگاه و مدير و مدبّرى همچون على (عليه السلام) گرفتار گروهى از مردم نادان، هواپرست، پراكنده و متشتّت شد كه ابزار بسيار بدى براى اقامه حكومت حق و عدالت بودند و از آغاز كتاب تاكنون در خطبه هاى مختلف نهج البلاغه ديديم كه امام (عليه السلام) سخت از اين معنا ناراحت و گله مند است و از طرق مختلف براى درمان اين بيماريهاى اخلاقى آنان تلاش مىكند.