بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 470در آن نيست) و آن كس را كه دوست قرآن است از خدا جدا نمى سازد.شما در ميان خود بر خيانت و حسد و كينهورزى توافق كرده ايد، و گياهان متعفن بر مزبله (افكار) شما روييده. در محبّت و دلبستگى به آرزوها هماهنگ شده ايد، ولى در كسب اموال به دشمنى پرداخته ايد. شيطان شما را سرگردان ساخته (و راه سعادت و نجات را گم كرده ايد و) اين فريبكار شما را به هلاكت افكنده است!از خدا براى (نجات خويش) و شما يارى مىطلبم.
شرح و تفسير
امام (عليه السلام) در اين بخش به مسائل مهم و نكات مختلفى اشاره مىكند كه ظاهراً چندان ارتباط ميان آنها نيست، و به همين دليل بعضى از شارحان نهج البلاغه معتقدند اين جملات گزيده هايى است كه مرحوم «سيّد رضى» از سخن طولانى امام (عليه السلام) كه پيوند مطالب در آن، محفوظ بوده، برگرفته است; چرا كه در آن فصاحت و بلاغت بيشترى يافته و اگر رابطه روشنى در ميان آنها نمى بينيم، به همين دليل است ولى به هر حال هر نكته اى گوهر گرانبهايى است، و حكمت والايى در آن نهفته است.نخست براى نشان دادن اهميّت علم و دانش كه حياتِ قلب آدمى است، به سراغ تشبيهى مىرود ومى فرمايد: بدانيد در دنيا انسان ممكن است از هر چيزى سير شود جز از حيات و زندگى (كه انسان هرگز از آن سير نخواهد شد) چرا كه در فقدان آن احساس راحتى نمى كند». (وَاعْلَمُوا أَنَّهُ لَيْسَ مِنْ شَيْء إلاَّ وَيَكَادُ صَاحِبُهُ يَشْبَعُ مِنْهُ وَيَمَلُّهُ إلاَّ الْحَيَاةَ فَإنَّهُ لاَ يَجِدُ فِي الْمَوْتِ رَاحَةً).