بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْسپس حضرت رو به طلحة كرد و فرمود: اى طلحة، زنان شما همراهتان هستند! گفت: نه، فرمود: شما سراغ زنى (يعنى عايشه همسر پيامبر اكرم صلّى الله عليه وآله) رفتيد كه در كتاب خدا جاى او نشستن در خانه اش است (85) و او را در معرض ديد مردم قرار داده ايد و همسران خود را در خيمه ها و حجله ها حفظ كرده ايد؟ شما با پيامبر صلّى الله عليه وآله به انصاف رفتار نكرده ايد كه زنان خود در خانه ها نشانده ايد و همسر پيامبر صلّى الله عليه وآله را بيرون آورده ايد، با آنكه خداوند دستور داده كه همسران آن حضرت جز از پشت پرده سخن نگويند.(86)سپس فرمود: به من خبر بده چرا عبدالله بن زبير امام جماعت شماست آيا يكى از شما به ديگرى راضى نمى شود، چرا عربهاى بيابانى را به جنگ من دعوت كرده ايد؟طلحة گفت: اى مرد، ما در شورا(ى شش نفره كه به دستور عمر براى تعيين خليفه از ميان خود بر پا شده بود) شش نفر بوديم كه يك نفرمان (عبدالرحمن) مرد و ديگرى (عثمان) كشته شد و امروز ما چهار نفريم كه همگى نسبت به تو بى رغبتيم.حضرت فرمود: در اين مطلب چيزى بر عليه من نيست (زيرا) هنگامى كه ما در شورا بوديم كار به دست غير ما بود (ما مجبور بوديم يكنفر را انتخاب كنيم) و اكنون در دست من است) (حاكم مشخص شده است) آيا اگر من مىخواستم بعد از بيعت عثمان (دوباره) امر خلافت را بصورت شورى درآورم (همچنانكه شما مىگوئيد) آيا چنين حقى داشتم طلحة گفت: نه، حضرت فرمود: چرا؟ گفت: چون تو با اختيار بيعت كردى.حضرت فرمود: چطور با اختيار بيعت كردم در حاليكه انصار با شمشيرهاى برهنه (طبق دستور عمر) مىگفتند: اگر شما مشورت را تمام كرديد و با يكى از خودتان بيعت كرديد وگرنه گردن همه شما را خواهيم زد!آيا هنگامى كه شما با من بيعت كرديد كسى چيزى از اين گونه سخنان را به تو و اصحابت گفتدليل من بر مجبور بودن در بيعت، واضح تر است از دليل تو، تو و رفيقت به اختيار خود و بدون اجبار با من بيعت كرديد و شما اولين كسانى بوديد كه اينكار را انجام داديد و كسى به شما نگفت: بايد بيعت كنيد وگرنه شما را مىكشم.طلحة برگشت و جنگ درگرفت، طلحة كشته شد و زبير فرار كرد.(87) (گر چه در ميان راه كشته شد)