بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْسدير گويد: من و ابوبصير و يحيى بزاز و داود بن كثير در منزل امام صادق عليه السلام بوديم كه ديديم حضرت با حالت خشم آمد وقتى نشست فرمود:شگفتا از كسانى كه مىپندارند ما علم غيب داريم، جز خدا كسى غيب نمى داند، من مىخواستم خدمتكار را تنبيه كنم، گريخت و من نمى دانم در كدام اتاق رفته است!سدير گويد: وقتى حضرت از مجلس برخاست و به داخل منزل رفت، من و ابوبصير و ميسر به دنبال حضرت رفتيم و گفتيم: فدايت گرديم از شما چنين سخنانى شنيديم در مورد آن خدمتكار، ما مىدانيم كه شما دانشى فراوان دارى و علم و غيب را هم به شما نسبت نمى دهيم.(28)حضرت (براى اينكه حقيقت امر روشن گردد) فرمود: اى سدير آيا قرآن نخوانده اى عرض كردم: آرى. فرمود: در قرآن يافته اى اين آيه را «قال الذين عنده علم من الكتاب انا آتيك به قبل ان يرتد اليك طرفك ؛ كسى كه از علم كتاب بهره اى داشت گفت من آن تخت را قبل از بهم خوردن چشم تو نزد تو حاضر مىكنم.»سدير گويد: عرض كردم: فدايت شوم خوانده ام. فرمود: آيا آن مرد را مىشناسى و مىدانى چه مقدار از علم كتاب نزد او بود؟ عرض كردم: شما مرا آگاه كنيد. فرمود: به مقدار يك قطره در مقابل درياى سبز! اين مقدار در مقابل علم كتاب چقدر خواهد بود؟ عرض كردم: فدايت شوم اين خيلى كم است. حضرت فرمود: اى سدير چقدر زياد است (اگر بدون مقايسه در نظر گرفته شود) وقتى خداوند صاحب آن را به علم نسبت مىدهد. اى سدير آيا در كتاب خداى عزوجل خوانده اى: «قل كفى بالله شهيدا بينى و بينكم و من عنده علم الكتاب ؛ بگو خداوند و كسى كه علم كتاب نزد اوست، ميان من و شما به عنوان گواه كافيست.»عرض كردم: فدايت شوم خوانده ام. فرمود: كسى كه تمامى علم كتاب نزد اوست فهمش بيشتر است يا كسى كه برخى از دانش كتاب را دارد؟عرض كردم: نه، كسى كه تمامى علم كتاب را دارد (برتر است) آنگاه حضرت در حالى كه با دست خود به سينه اش اشاره مىكرد دو بار فرمود: «علم الكتاب و الله كله عندنا؛ به خدا سوگند همه علم كتاب نزد ماست.»(29)