بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْاشاره ششم حضرت در اين جملات كوتاه و پرمغز، به عدم تاءثير تبليغات سوء در نابودى نام آن بزرگوار است، فرمود: اگر شما را به ناسزاگوئى من وادار كردند مرا ناسزا گوئيد كه اين كار براى من (نه تنها منقصت نيست بلكه سبب) زيادى شرف و بلنداى مقام من و (منتشر شدن ياد من) خواهد شد.آرى اين جمله حضرت پيشگوئى بزرگ، و معجزه عظيم الهى است كه خداوند متعال در مورد آن حضرت ارائه داده است و چه بسيار است اين معجزه ها.همان خداوندى كه سقوط در چاه را كه برادران يوسف مىخواستند سبب فراموشى يوسف از ذهن پدر قرار دهند، همان چاه را نردبان ترقى و حكومت و عزت يوسف قرار داد و با افتخار در قرآن فرمود: «و الله غالب على امره (145)؛ خدا هميشه پيروز است.»آرى حضرت حق، اين معجزه را بطور واضح تر در مورد ولى خود على بن ابيطالب انجام داد، تلاش همه جانبه دشمنان از نظر سياسى و نظامى و فرهنگى و تبليغاتى را نردبان عظمت حضرت و اسباب نشر فضائل او در شرق و غرب عالم قرار داد.و امروز از معاويه و بنى اميه با آن همه عزت و عظمت جز به خوارى و لعنت ياد نمى شود، اما حضرت على و خاندان او، بر دلها حكومت مىكنند.و شاهد آشكار آن، بارگاه با شكوه دختر سيدالشهداء، حضرت رقيه است كه در شام در مركز حكومت اموى درس عبرت تاريخ است و در كنار كاخهاى اموى، قبر معاويه است كه به زباله دان تبديل گشته است.زمانى بر اين امت گذشت كه نام على بردن جرم بود و امروز افتخار اسلام و انسانيت است.زمانى راه على متروك بود و گمراهى تلقى مىشد و امروز راه هدايت است و شاهراه حقيقت و افتخار و سعادت.زمانى شيعيان و پيروان و دوستداران او در بدترين شرائط در زندانها قتل عام مىشدند و امروز سربلند و با عزت بنام على و پيروى از او بر دلها حكومت مىكنند.آن روز اگر مسلمان نماها قدرشان را ندانستند، امروز حتى مسيحيان و حتى بى دينان به عظمتش اعتراف مىكنند و در مورد شخصيت او مقاله و كتاب مىنويسند و سخنرانى مىكنند.«يريدون ليطفئوا نور الله باءفواههم و الله متم نوره و لوكره الكافرون.»(146)اى عمر سعد چگونه اى وقتى ميان بهشت و جهنم قرار گيرىبِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْاميرالمؤمنين عليه السلام روزى به عمربن سعد فرمود:چگونه اى آن زمان كه در موقعيتى قرار بگيرى كه ميان بهشت و جهنم مخير شوى و تو جهنم را انتخاب كنىعمر سعد گفت: به خدا پناه مىبرم از اين مطلب (يعنى هرگز چنين نمى كنم)، حضرت فرمود: ولى بدون شك اين كار خواهد شد.(147)