کلمات قصار حضرت علی (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

کلمات قصار حضرت علی (علیه السلام) - نسخه متنی

گردآورنده: عبدالمحمد آیتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

61

و فرمود(ع):زن كژدمى است كه گزيدنش شيرين است.

62

و فرمود(ع):چون تو را درود گفتند،در پاسخ،درودى بهتر گوى و چون دستى ازسر احسان به سوى تو دراز شد،به احسانى بيشتر،پاداشش ده و فضيلت از آن كسى است كه آغاز كرده است.

63

و فرمود(ع):شفاعت كننده،براى كسى كه طالب چيزى است،چونان بال است براى پرنده.

64

و فرمود(ع):مردم دنيا چون كاروانيانى هستند كه مى برندشان و آنها در خواب اند.

65

و فرمود(ع):فقدان دوستان به مثابه غربت است.

66

و فرمود(ع):از دست شدن حاجت،آسانتر است از خواستن آن از نااهلان.

67

و فرمود(ع):از بخشش اندك شرمنده مباش،زيرا نوميد ساختن،اندكتر از آن است.

68

و فرمود(ع):پاكدامنى،زيور بينوايى است و سپاسگزارى،آرايش توانگرى است.

69

و فرمود(ع):اگر آنچه مى خواستى ميسرت نشد،به هر حال كه هستى،قانع باش.

70

و فرمود(ع):جاهل ديده نشود مگر در افراط يا تفريط.

71

و فرمود(ع):چون عقل به كمال باشد،سخن اندك گردد.

72

و فرمود(ع):روزگار بدنها را فرسوده سازد و آرزوها را تازه گرداند و مرگ را نزديك و اميدها را دور كند.هر كه بر آن ظفر يابد به رنج افتد و هر كه از دستش بدهد،سختى كشد.

73

و فرمود(ع):هر كه خود را پيشواى مردم خواهد،بايد كه پيش از ادب كردن ديگران به ادب كردن خود پردازد و بايد كه ادب كردن ديگران به كردار باشد،نه به گفتار.كسى كه آموزگار و ادب كننده خويش است،سزاوارتر به تعظيم است،از آنكه آموزگار وادب كننده مردم است.

74

و فرمود(ع):نفسهاى آدمى،گامهاى اوست به سوى مرگ.

75

و فرمود(ع):هر چه شمردنى است به پايان رسد و،هر چه چشم به راه آن هستى،فرا مى رسد.

76

و فرمود(ع):چون كارها به هم شبيه گردند آخرشان را به اولشان قياس كن.

77

در خبر آمده است كه چون ضرار بن ضمرة الضبابى بر معاويه داخل شد،معاويه او را ازامير المؤمنين(ع)پرسيد.ضرار گفت:شهادت مى دهم كه او را در جايى كه عبادت مى كرد ديدم.

شب پرده برافكنده بود و او در محراب خود ايستاده بود.محاسن خود را به دست گرفته، چون مار گزيده به خود مى پيچيد و چون اندوهگينان مى گريست و مى گفت: اى دنيا،اى دنيا، از من دور شو.آيا خود را به من مى نمايانى؟يا به من مشتاق شده اى؟هنگام فريبت نزديك مباد. هيهات!ديگرى را بفريب،مرا به تو نيازى نيست.تو را سه طلاق گفته ام كه ديگر در آن بازگشتى نباشد.زندگيت كوتاه است وآرزويت حقير است.آه،از اندك بودن راه توشه و درازى راه و دورى سفر و سختى منزلگاه.

78

هنگامى كه كسى از او پرسيد آيا رفتن ما به شام،قضا و قدر خداوند است؟پاسخى درازفرمود كه گزيده اش چنين است:

واى بر تو،گويا به قضاى لازم و قدر حتمى گمان مى برى؟اگر چنين باشد ديگر ثواب و عقاب باطل شود و وعد و وعيد ساقط گردد.خداوند بندگانش را امر كرده با اختيار ونهى كرده تا بترسند.آنان را به آسان مكلف ساخته و به دشوار مكلف نساخته.در برابرعمل اندك،پاداشهاى بسيار داده است.نبايد مغلوبش پندارند و نافرمانيش كنند و نبايداز روى اكراه اطاعتش نمايند.او پيامبران را به بازيچه نفرستاد و،بعبث،كتابهاى آسمانى را نازل ننمود و آسمان و زمين را و آنچه ميان آنهاست به باطل نيافريده.«اين گمان كسانى است كه كافر شده اند و واى بر كسانى كه كافر شده اند از آتش.» (1)

79

و فرمود(ع):حكمت را در هر جا كه باشد فراگير كه گاه در سينه منافق باشد و درآنجا آرام نگيرد تا بيرون آيد و،با همانندان خود در سينه مؤمن جاى گيرد.

80

و فرمود(ع):حكمت گمشده مؤمن است.پس حكمت را فراگير،هر چند،از زبان منافقان باشد.



1.سوره 38،آيه 27.

/ 27