صحیفه سجادیه به روایت ابن مالک نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

صحیفه سجادیه به روایت ابن مالک - نسخه متنی

علی صدرایی خویی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

صحيفه سجاديه به روايت ابن مالك

علوم حديث ـ شماره29 ،پاييز1382

على صدراى خويى

صحيفه سجاديه، كتاب معرفت و توحيد، كتاب انسانيت و اخلاق و مجموعه دعاهايى است كه حضرت امام على بن الحسين(ع) انشاد فرموده و دو فرزند بزرگوار آن حضرت، امام باقر(ع) و زيد شهيد آن را روايت كرده اند. اين نوشتار نظرى بر روايتها و سندهاى اين كتاب ارزشمند دارد و با تأمل بيشترى به روايت ابن مالك ـ كه نسخ آن در دو دهه اخير شناسايى و عرضه شده است ـ مى پردازد.

كهن ترين نسخه موجود از صحيفه سجاديه

در اينكه كهن ترين نسخه موجود صحيفه سجاديه كدام نسخه است، تاكنون بحثى نشده است. در اينجا آنچه نگارنده تاكنون از تفحص در كتابها و يادداشتهاى دانشمندان به دست آورده ذكر مى نمايد.

الف. نسخه واتيكان

حضرت آيت اللّه سيدمرتضى نجومى در زندگى خودنوشتى كه مرقوم فرموده، خبرى درباره يكى از نسخه هاى اصل صحيفه به دست داده كه از بيانات ايشان، خبر ديگرى از آن نداريم. در اينجا عين عبارت ايشان را جهت اطلاع و تفحص بيشتر از آن تقديم مى داريم.

وى مى نويسد:

چندسالى بعد از ايام تجرد و مدرسه به مرحوم علامه امينى عرض كردم. چيز عجيبى را در مجله اى خواندم و آن اينكه در كتابخانه پاپ در واتيكان كتابى خطى است كه در تمام دنيا براى آن نظيرى نتوان يافت.

چون هر كتاب مخطوطى نظير و مشابهى دارد، جز اين كتاب و آن نسخه اصل صحيفه سجاديه است كه به انشاى امام همام سيدالساجدين و زين العابدين حضرت على بن الحسين(ع) و به خط زيد شهيد، پسر آن حضرت است و شايد همان نسخه اى بوده است كه در مقدمه صحيفه حضرت امام صادق(ع) بسيار مضطرب و نگران بوده است كه مبادا آن نسخه در جنگ يحيى بن زيد با لشگر خليفه عباسى در گرگان از بين رفته باشد.

مرحوم علامه امينى فرمودند: در كجا ديده ايد. گفتم: قطع دارم كه جايى ديده ام و شايد در فلان مجله ماهانه ديده باشم. دوره تمام آن مجله را گشتيم و پيدا نكرديم.

احتمال دادم شايد مجله ديگرى بوده است. آن مجله را هم تمام گرديديم، باز هم اين مطلب را نيافتيم و تا هم اكنون هم نيافته ام، و ليكن بعدها فرزند مرحوم علامه امينى به بنده فرمود:

فلانى، محتاج به گشتن نيست، پسر عمومى ما كه عازم ايتاليا بود، من پيشنهاد به ايشان كردم كه برو در كتابخانه پاپ در واتيكان سؤالى از اين گمشده گران قدر بكن، شايد او را ببينى.

ايشان گفتند: رفتم و از آنان چنين سؤالى كردم، گفتند اين كتاب در كتابخانه است؛ اما شما نمى توانيد او را ببينيد، ولى شما را به اتاق مخصوص اين كتاب و جايگاه اين والاترين نسخه مخطوط جهان مى بريم.

مرا به اطاقى كوچك مثلاً 3 در 4 بردند كه فرش بسيار گرانبهايى در آن انداخته بودند. وسط فرش ميز آبنوسى گران قيمت گذاشته شده بود و بالاى ميز، جعبه اى آبنوس و ميان آن جعبه، جعبه اى از طلا بود كه كتاب در آن محفظه طلا نهاده شده بود و روى جعبه آبنوس هم سرپوشى شيشه اى نهاده بودند.

مقصود، يك اتاق كوچك را به اين اشياى گرانبها ويژه اين كتاب مقدس قرار داده بودند.

اثبات مطلب بالا نيازمند به تحقيق و تفحص و كسب اطلاع دقيق است؛ نگارنده با مراجعه به كتاب فهرست نسخه هاى خطى واتيكان اثرى از آن نيافته است. در آن كتاب، پنج نسخه از صحيفه سجاديه معرفى شده بود كه همه متعلق به قرن يازدهم يا دوازدهم قمرى است.

ب. نسخه آستان قدس رضوى

پس از نسخه واتيكان (اگر صحت آن اثبات گردد)، دومين نسخه كهن از صحيفه سجاديه، متعلق به كتابخانه بارگاه ملكوتى امام الانس والجان، هشتمين اختر پر فروغ آسمان ولايت، امام على بن موسى الرضا(ع) است.

داستان اين نسخه چنان است كه در جريان توسعه حرم مطهر رضوى در سال 1348ش، از زير يكى از ستونهاى آن حرم منور، صندوقى حاوى نسخه هاى خطى ظاهر مى گردد كه همه آنها متعلق به قرن پنجم هجرى بوده است.

از جمله اين نفايس، مجموعه اى تحرير شده در سال 416ق، بوده كه يكى از رساله هاى آن صحيفه سجاديه به روايت ابن مالك است. اين نسخه هم اكنون كهن ترين نسخه از صحيفه سجاديه است كه موجود بوده و در دسترس محققان قرار دارد.

مشخصات نسخه آستان قدس رضوى

اين نسخه به شماره 12045 در كتابخانه آستان قدس رضوى نگهدارى مى شود و حاوى اين رساله هاست:

1. كتاب في قوارع القرآن و ما يستحب أن لا يخل بقراءته كل يوم و ليلة، تأليف حافظ محمد بن يحيى بن حسن خورى نيشابورى (427ق) و در 31 ورق؛

2. صحيفه سجاديه، تحرير سال 416 ق؛

3. رسالة في التذكير و التأنيث؛

4. جزء فيه آيات الرُقية والحِرز، تأليف ابى عمرو ابن يحيى، در شش ورق.

مجموع برگهاى اين مجموعه 101 برگ است و در فهرستهاى آستان قدس معرفى شده است.

روايتهاى صحيفه سجاديه

تمام روايتها و اسناد صحيفه سجاديه به عمير بن متوكل ختم مى شود كه او آن را از پدرش و او از يحيى بن زيد و امام صادق(ع) روايت مى كند.

كسانى كه صحيفه را از عمير روايت مى كنند عبارت اند از:

1. على بن نعمان اعلم، مشهور به ابن اعلم،

2. محمد بن احمد بن مسلم مطهرى، مشهور به ابن مطهر،

3. محمد بن صالح (چون ابن مالك تنها راوى اوست، روايتش به روايت ابن مالك مشهور شده است)،

4. حسين بن اشكيب مروزى، مشهور به ابن اشكيب.

اما سرنوشت اين روايتها و آنچه از آنها تاكنون به دست ما رسيده، بدين قرار است:

1. روايت ابن اعلم و ابن مطهر

اين روايت، همان است كه در صحيفه هاى مشهور و در دسترس به چشم مى خورد؛ بدين ترتيب كه در آغاز صحيفه هاى مشهور، بهاء الشرف صحيفه را از استاتيد خود روايت مى كند تا اينكه آخر سند به ابن اعلم منتهى مى شود. و تفصيل آن چنين است:

حدثنا السيد الأجل، نجم الدين بهاء الشرف أبوالحسن محمد بن الحسن بن أحمد بن على بن محمد ابن عمر بن يحيى العلوى الحسينى(9) قال: أخبرنا الشيخ السعيد أبوعبداللّه محمد بن أحمد بن شهريار الخازن لخزانة مولانا أميرالمؤمنين علي بن أبى طالب(ع) في شهر ربيع الأول من سنة ست عشرة و خمسمائة قرائةً عليه، و أنا اسمع(8) قال: سمعتها على الشيخ الصدوق أبى منصور محمد بن محمد بن أحمد بن عبدالعزيز العكبرى المعدل (7)، عن أبى المفضل محمد بن عبداللّه بن المطلب الشيبانى (6) قال: حدثّنا الشريف أبو عبداللّه جعفر بن محمد ابن جعفر بن الحسن بن جعفر بن الحسن بن الحسن بن اميرالمؤمنين على بن ابى طالب(ع) (5) قال: حدثنا عبداللّه بن عمر بن خطاب الزيات (4) سنة خمس و ستين و مأتين قال: حدثنى خالى: على بن النعمان الأعلم (3) قال: حدثنى عمير بن متوكل الثقفى البلخى(2)، عن أبيه متوكل بن هارون(1).

همچنان كه ملاحظه مى شود راوى ششم اين سند، ابى المفضل است كه در سند بالا از ابن أعلم روايت مى كند. در ادامه سند صحيفه مشهور، سندى ديگر از ابن المفضل نقل شده كه به ابن مطهر ختم مى شود كه چنين است:

حدثنا أبوالمفضل (6) قال: وحدثنى محمد بن الحسن بن روزبه أبوبكر المدائنى الكاتب نزيل الرحبة في داره(5) قال: حدثنى محمد بن أحمد بن مسلم المطهرى(4) قال: حدثني أبى(3)، عن عمير بن متوكل البلخى(2)، عن أبيه المتوكل بن هارون(1).

الف. نسخه هاى موجود از روايت أبى المفضل

آنچه تاكنون از صحيفه سجاديه به روايت أبى المفضل شيبانى منتشر شده، همان روايت بهاءالشرف است كه به واسطه، از وى نقل مى كند؛ اما نسخه هاى چندى از صحيفه سجاديه موجود است كه سند اول آنها از أبى المفضل شروع مى شود و تفاوتهايى با صحيفه بهاء الشرف دارد.

آنچه نگارنده از نسخه هاى روايت ابى المفضل تاكنون شناخته است، عبارت اند از:

يكم (روايت ابن اعلم). نسخه ممتاز و بسيار نفيس موجود در كتابخانه كاخ گلستان، اين نسخه به خط خطاط بى نظير جهان اسلام، ياقوت مستعصمى در سال 694 ق، تحرير شده و سند اول آن چنين است:

حدثنا الشيخ أبوالمفضل محمد بن عبداللّه بن المطلب الشيبانى، و أملأ علينا أوله في مسجد الشرقية يوم الثلثاء لست ليال خلون من ذى الحجة سنة خمس و ثلثمائة و قرأنا عليه باقيه في داره بمرتعه خاقان و نسخته من كتابه، قال حدثنا الشريف ابو عبداللّه جعفر بن محمد بن الحسن ابن الحسن بن أمير المؤمنين ـ عليهم السلام ـ....

چنان كه ملاحظه مى شود، اين سند، همان روايت ابن اعلم است؛ لكن به سندى جلوتر از سند بهاءالشرف.

دوم (روايت ابن مطهر). نسخه نفيس موجود در كتابخانه حضرت آيت اللّه مرعشى ـ قدس سرّه ـ ، اين نسخه را حسين بن محمد حسينى شيرازى در موصل تحرير نموده و در ربيع الاخر سال 695ق، به پايان رسانيده و سند آغاز آن چنين است:

قال أبوالمفضل: حدثنا محمد بن الحسن بن روزبه ابن أبوبكر المدائنى الكاتب نزيل الرحبة في داره، قال حدثنى محمد بن أحمد بن مسلم المطهرى، قال: حدثنى أبى، عن عمير بن متوكل بن هارون البلخى، عن ابيه المتوكل بن هارون.

ويژگى اين دو نسخه آن است كه نسخه «الف»، روايت ابوالمفضل از ابن اعلم و نسخه «ب»، روايت ابوالمفضل را از ابن مطهر در بردارد، و ضمن آنكه روايت ابوالمفضل از اين دو در ضمن صحيفه مشهور مندرج است، اما در اين دو نسخه، اين دو روايت به صورت جداگانه قابل دسترسى است.

2. روايت ابن اشكيب

حسين بن اشكيب مروزى از ياران امام حسن عسكرى(ع) است و ياد وى در رجال الطوسى و رجال النجاشى مندرج است؛ اما در هر دو مصدر اشاره اى به روايت صحيفه توسط وى نشده است.

اولين شخصى كه متذكر روايت ابن اشكيب از صحيفه سجاديه شده، عالم متتبع ميرزا عبداللّه افندى است. او در مقدمه كتاب خود (الصحيفة الثالثة) در ذكر اسناد و روايتهاى صحيفه سجاديه از ابن اشكيب و روايت وى چنين ياد مى كند:

...كرواية محمد بن الوارث، عن الحسين بن اشكيب الثقة الخراسانى من أصحاب الهادى و العسكرى، عن عمير بن هارون المتوكل البلخى التى راينا نسخة عتيقة منها بخط ابن مقلة الخطاط المشهور، الذى هو واضع خط النسخ في زمن الخلفاء العباسية و ناقله عن الخط الكوفى.

تاكنون نسخه اى از اين روايت در دست نبود تا اينكه در سال گذشته نسخه اى از آن از كتابخانه دانشمند معظم حضرت آيت اللّه سيد محمدعلى روضاتى در اصفهان به دست آمد و استاد معظم سيد محمدرضا جلالى مشغول تصحيح و تحقيق آن است. (نيت خير مگردان كه مبارك فالى است).

3. روايت على بن مالك، مشهور به ابن مالك

اولين كسى كه به ترجمه ابن مالك پرداخته، شيخ طوسى است كه در رجال خود مى نويسد:

على بن مالك، روى عنه ابن همام دعاء الصحيفة.

شيخ طوسى بدون اينكه اشاره اى به توثيق يا ضعف وى بكند، نام على بن مالك را در بخش كسانى كه از ائمه(ع) مستقيماً روايت نمى كنند، ذكر نموده و پس از وى، ديگران نيز عبارت شيخ طوسى را بدون زياده و كمى نقل نموده اند.

محقق گرانقدر سيدمحمد حسين جلالى با استناد به تاريخ بغداد، وى را همان عطار مخرومى دانسته كه شرح حالش در تاريخ بغداد، بدين عبارت مندرج است:

على بن مالك بن يزيد العطار المخومى، حدّث عن الحكم بن موسى و محمد بن بشار بُندار و عبدالعزيز بن منيب المروزى و محمد بن احمد بن صالح الاصطخرى، روى عنه محمد بن عبدالواحد، حدثنا محمد بن العباس قال: قرى ء على ابن المنادى و أنا اسمع، قال و مات من ناحيتنا على بن مالك العطار لأربع خلون من شعبان سنة تسع و سبعين، كان صالح المعرفة بالحديث.

البته اين حدس، جز مطابق بودن نام و نام پدر و مطابقت عصر زندگى، مؤيد ديگرى ندارد.

ابن مالك صحيفه را از احمد بن عبداللّه و او از محمد بن صالح و او از عمير بن متوكل و او از متوكل بن هارون بلخى و او از امام صادق(ع) روايت مى كند ؛ اما كسى كه صحيفه را از ابن مالك روايت مى كند، محمد بن همام اسكافى بغدادى (258 ـ 332ق) دانشمند شهيد شيعى است.

تاكنون صحيفه روايت شده ابن مالك در هيچ مصدرى معرفى نگرديده و بعد از شيخ طوسى هيچ كس خبرى از آن به دست نداده است تا اينكه در چند دهه اخير دو نسخه معتبر از آن به دست آمده و در اختيار اهل تحقيق قرار گرفته است.

در اينجا مشخصات آن دو نسخه به دليل اهميت آنها ذكر مى گردد:

اولين نسخه شناخته شده روايت ابن مالك

نسخه ذكر شده متعلق به آستان قدس رضوى، اولين نسخه شناخته شده از روايت ابن مالك است. اين نسخه در سال 416ق ، تحرير شده و در اول خود سندى دارد كه به ابن مالك متصل مى شود، بدين ترتيب:

قال الأستاذُ أبوبكر محمد بن على الكرمانى ـ رضى اللّه عنه ـ : أخبرنا بُندار بن يحيى بزوزن، قال: اخبرنى محمد بن يحيى بن سهل الدهنى، قال: حدثنا أبو على محمد بن همام بن سهيل الإسكافى، قال: حدثنا على بن مالك، قال: حدثنا أحمد بن عبداللّه، قال: حدثنا محمد بن صالح، عن عمير بن المتوكل بن هارون، قال: حدثنى أبى المتوكل....

كاتب اين صحيفه (حسن بن ابراهيم بن محمد الزامى در شوال 416ق) در ظهر نسخه، سند ارتباط خود تا ابوبكر محمد بن على كرمانى را چنين يادداشت نموده است:

أجازلى أبوالقاسم عبداللّه بن محمد بن سلمه الفرهاذجودى ـ سلمه اللّه ـ أن أروى الصحيفة بتمامها عنه، عن ابى بكر الكرمانى ـ رحمه اللّه ـ بروايته، عن رجاله، كما كتبناه.

در پشت برگ اول نسخه، تاريخ وقف نسخه موجود است، بدين عبارت:

وقفه الأستاذ الإمام أبو عبداللّه أحمد بن عمر الزاهد على مدرسة شيخه حامد بن أحمد بباب غرره(؟) والتولية لعمر بن محمد الحامدى.

و در ورقه آخر چنين آمده است:

سبّله صاحبه الخادم الجليل أبوالحسن على بن أبراهيم البوزجانى على الأستاذ الإمام الزاهد أبي بكر محمد بن الحسن ـ رضى اللّه عنه ـ و على أولاده و على كل منهم ـ أكرمهم اللّه بمرضاته ـ.

شخصيتهاى ذكر شده در اين نسخه عبارت اند از:

1. حسن بن ابراهيم بن محمد الزّامى (كاتب نسخه)؛ زام معرب جام است كه از توابع نيشابور است. جامى اين نسخه را در سال 416ق ، تحرير نموده است.

2. ابوعبداللّه احمد بن عمر الزاهد (470ق)؛ وقف نسخه بر مدرسه استادش حامد بن احمد و شرح حال وى در تاريخ نيشابور (المنتخب من السياق) مسطور است.

3. عمر بن محمد الحامدى (516ق): (متولى وقف نسخه)؛ در كتاب تاريخ نيشابور شرح حال وى مسطور است.

4. أبوالحسن على بن ابراهيم البوزجانى (واقف ديگر نسخه)؛

5. الأستاذ الإمام الزاهد أبى بكر محمد بن الحسن

دانشمند فقيد استاد كاظم مدير شانه چى اين نسخه را تصحيح و در سال 1413ق/ 1371ش، از سوى بنياد پژوهشهاى آستان قدس رضوى منتشر نموده اند.

همچنين اين نسخه در فهرستهاى آستان قدس رضوى معرفى شده است.

دومين نسخه از روايت ابن مالك

دومين نسخه شناخته شده از روايت ابن مالك متعلق به كتابخانه حضرت آيت اللّه مرعشى نجفى است. اين نسخه نزد شهيد ثانى تصحيح شده و علامت بلاغ در برگ اول آن به چشم مى خورد.

محقق ارجمند سيد محمدجواد حسينى جلالى اين نسخه را تصحيح و با مقدمه اى از سيد محمدحسين جلالى در سال 1422ق /1380ش، در قم از سوى انتشارات دليل ما منتشر نموده است.

تفاوتها دو نسخه موجود از روايت ابن مالك

دو نسخه موجود از ابن مالك تفاوت چندانى با يكديگر ندارند و تفاوت اين دو نسخه اضافه شدن كلمه «عليه السلام» در عنوان دعاها در نسخه مرعشى و جابه جا شدن يك دعاست كه دعاى بيست و نهم (من دعائه في الشكوى) در نسخه آستان قدس، در نسخه مرعشى دعاى سى و هفتم قرار گرفته است.

براى مزيد اطلاع، عنوان خطبه ها و ترتيب آنها در هر دو نسخه با ذكر شماره خطبه ها در صحيفه مشهور درج مى گردد:

5/3 ـ تفاوتهاى روايت ابن مالك و روايت ابن اعلم و ابن مطهر

صحيفه سجاديه به روايت ابن مالك (كه تاكنون دو نسخه از آن شناسايى و هر دو نسخه منتشر شده است) با روايت ابن اعلم و ابن مطهر (همان صحيفه مشهور) دو تفاوت اساسى دارد: يكى در سند و ديگرى در تعداد دعا و اين دو تفاوت موجب گشته كه عالمان شيعى به اين روايت توجهى نكنند و نسخه هاى آن تكثير نگردد.

الف. تفاوت در سند

سند صحيفه در روايت ابن اعلم به دو بخش تقسيم مى شود: بخش اول، حاوى گفت وگوى متوكل بن هارون با يحيى بن زيد و گرفتن صحيفه خط زيد از يحيى و رساندن آن صحيفه پس از شهادت يحيى به امام صادق(ع) و دستور امام صادق(ع) به سپردن آن به عموزادگان يحيى.

بخش دوم، حاوى پاسخ امام صادق(ع) به ادعاى يحيى بن زيد كه شيوه آن حضرت را راحت طلبى دانسته است. امام در اين بخش با توضيح كافى در مورد قيام يحيى و زيد و همچنين تبيين حركت اصولى را خويش بيان مى نمايد.

روايت ابن مالك با روايت ابن اعلم در بخش اول برابر است و جز چند كلمه نسخه بدل، اختلافى در آن به چشم نمى خورد؛ اما بخش دوم آن به كلى از روايت ابن مالك ساقط است و چون اين بخش متضمن نقد قيامهاى زيديان است و با مذاق زيديه موافق نيست، لذا اين بخش در آن روايت حذف شده و اين صحيفه، به صحيفه زيديه مشهور، گرديده است. و همين امر موجب عدم رغبت عالمان شيعه اماميه به اين روايت شده است.

ب. تفاوت در تعداد دعاها

روايت ابن مالك، در هر دو نسخه موجود تنها 38 دعا را دربر دارد، درحالى كه تعداد دعاها در روايت ابن اعلم به 54 دعا مى رسد؛ اما دعاهايى كه در روايت ابن مالك به چشم نمى خورند ، عبارت اند از:

دعائه عليه السلام:

1. في ذكر آل محمد(ص)، 2. في الصلاة على حملة العرش، 3. في الصلاة على اتباع الرسل، 4. عند الاستسقاء بعد الجدب، 5. إذا حزنه أمر اهمّه، 6. عند الشدة والجهد و تعسّر الأمور، 7. إذا سأل العافيه و شكرها، 8. لأولاده، 9. عند ختم القرآن، 10. في يوم عرفه، 11. في يوم الأضحى و يوم الجمعه، 12. في دفاع كيد الأعداء و رد بأسهم، 13. في الرهبة، 14. في الإلحاح على اللّه، 15. في التذلل للّه عزوجل، 16. في استكشاف الهموم.

ج. تفاوت در جمله «اللهم صل على محمد و آله»

در دعاهايى كه روايت ابن مالك با ابن اعلم مشترك هستند، اين تفاوت وجود دارد كه در روايت ابن اعلم در موارد متعدد در متن دعاها كلمه دعائيه «اللهم صل على محمد و آله» به چشم مى خورد كه در روايت ابن مالك وجود ندارد و اين نيز دليل ديگرى بر بى توجهى عالمان شيعه به اين روايت بوده است.

در پايان، شايان ذكر است كه اكنون دو نسخه موجود از روايت ابن مالك منتشر شده، لذا جا دارد كه محققان، نسخه هاى موجود از روايتهاى ابن المفضل را (روايت ابن علم و روايت ابن مطهر) ـ كه اساس صحيفه مشهورند ـ منتشر سازند.

/ 1