تبيين رابطه دين با محبت اهل بيت (عليهم السلام) - پندهای امام صادق (علیه السلام) به ره جویان صادق نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پندهای امام صادق (علیه السلام) به ره جویان صادق - نسخه متنی

محمد تقی مصباح یزدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تبيين رابطه دين با محبت اهل بيت (عليهم السلام)

اصولا دين براى ايجاد رابطه بين انسان و خدا آمده است. ارتباط انسان با خدا نيز حداقل تحت تأثير دو عامل شكل مى گيرد: يكى عامل شناختى و معرفتى، و ديگرى عامل عاطفى. ابتدا انسان نسبت به اين كه اين عالم آفريدگار و خدايى دارد شناخت پيدا مى كند؛ نسبت به اين كه اين جهان ولى نعمتى دارد كه تمام نعمت هاى انسان از او است. پس از اين و در مرحله دوم، بايد در دلش محبتى نسبت به اين آفريدگار و ولى نعمت پيدا شود. اگر اين شناخت و اين محبت در وجود انسان شكل گرفت، آن گاه زمينه لازم براى ارتباط انسان با خدا كه هدف دين است، فراهم مى گردد.

اما نكته مهم اين است كه اين حد از شناخت و عاطفه، براى آن كه انسان زندگى اش را بر اساس پرستش صحيح خدا و صراط مستقيم بنا كند كافى نيست. در طول تاريخ بسيار بوده اند كسانى كه هم خدا را شناخته بوده اند و هم محبت او در دلشان بوده است، اما افكار و عقايد و راه و رسم انحرافى و باطل داشته اند. به تصريح قرآن كريم، حتى بت پرست ها نيز به خدا توجه داشته اند و خواهان تقرب به خداوند بوده اند: ما نَعْبُدُهُمْ إِلاّ لِيُقَرِّبُونا إِلَى اللّهِ زُلْفى؛(1) ما آنها را جز براى اين كه ما را هرچه بيش تر به خدا نزديك گردانند، نمى پرستيم. هم چنين از زبان مشركان چنين نقل مى كند: هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَ اللّهِ؛(2) اينها بت ها شفيعان ما نزد خداوند هستند.

بنابراين صرف اين كه انسان خدا را بشناسد و علاقه و محبتى از او در دل داشته باشد و بخواهد خود را به او نزديك كند، براى قرار گرفتن در راه راست و رسيدن به سعادت كافى نيست و لازم است راه اين نزديكى و تقرب را نيز بدانيم. از همين جا است كه بعد از مسأله «توحيد» مسأله «نبوت» مطرح مى شود. خداوند پيامبران را فرستاده تا از طريق آنان راه صحيح تقرب به خودش را به بشر نشان دهد.

اما با آمدن انبيا به تنهايى باز هم مسأله هدايت تمام نمى شود. ما مى بينيم كسانى كه مدعى پيروى از انبيا هستند؛ مذاهب، فرقه ها، مرام و مسلك هاى مختلفى دارند. در اسلام، هفتاد و دو ملت با آرا و عقايد و راه و رسم هاى مختلف و گاه متضاد و متناقض داريم كه همگى ادعاى مسلمانى و پيروى از نبى خاتم را دارند. بنابراين براى اتمام كار هدايت، تكمله اى لازم است و از همين رو است كه خداوند پس از هر پيامبرى، اوصيا و جانشينانى براى او قرار داده تا ملجأ و مرجع مردم پس از آن پيامبر باشند. در اسلام نيز خداى متعال براى پيغمبر اكرم (صلّى الله عليه وآله) جانشينانى قرار داده كه گفتار و رفتار آنان راهنما و سرمشق مسلمانان پس از آن حضرت باشند. اين جا است كه روشن مى شود چرا اساس اسلام محبت اهل بيت (عليهم السلام) قرار داده شده و چه رابطه اى «ثبوتاً» بين بقاى اسلام و محبت اهل بيت وجود دارد.


(1). زمر (39)، 3.

(2). يونس (10)، 18.

/ 123