امام زمان (ع) وارث همه ویژگیهای پیامبران است نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

امام زمان (ع) وارث همه ویژگیهای پیامبران است - نسخه متنی

علی اکبر حسنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

امام زمان(ع) وارث همه ويژگيهاي پيامبران
است

مكتب اسلام- شماره 11 ، بهمن 1365

علي‌اكبر حسني

ويژگيهاي حكومت امام زمان(ع)

چرا بايد امام زمان(ع) وارث ويژگيهاي
انبياء باشد؟

در بررسي علل و عوامل پيروزي آن حضرت نكات
زيادي از جمله ويژگيهاي آن حضرت منصور
بالرعب و قيام بالسيف بود كه از خصوصيات
حضرت رسول‌الله (ص) بوده است.

ميدانيم كه هر پيامبري ويژگيها و
معجزه‌اي مخصوص به خود داشت كه عامل
پيروزي و برتري او بر مردم ديگر و حكومت
زمانش بوده است كه خواه عامل برتري منطق و
برهان، حجت و دليل يا قدرت ظاهري و باطني. و
اين عوامل تماما در وجود امام زمان(ع)
متمركز است.

زيرا آن حضرت، آخرين حجت خدا و ذخيره الهي
و بقيه‌الله است و خداوند او را طبق مصلحت
خود ذخيره كرده است براي اصلاح مردم و
اداره زمان و جهان، آنهم براي قرون و
اعصاريكه علوم و فنون در حد اعلاي پيشرفت و
تكامل خود قرار گرفته است اگر هر پيامبري
برتري در آخرين جنبه پيشرفت عصرش داشت و
نمي‌بايد در آن شكست بخورد و معجزه‌اش
معمولاً در راستاي علم و فني بود كه در آن
عصر به حد كمال رسيده بود، معجزه و كرامت
امام زمان(ع) قهرا بايد در حد اعلا و برتر
از علوم و فنون زمانش باشد، زيرا اگرچه او
پيامبر نيست و دين جديدي نمي‌آورد، ولي
چون پياده‌كننده هدفهاي همه پيامبران از
آدم تا خاتم است و كاري كه توسط آنان در حد
كمال و جهاني، انجام نگرفته او به
تنهائي بايد انجام دهد و از پس همه مشكلات
برآيد و توحيد و عدالت را در سراسر زمين
گسترش دهد.

به يملاءالله الارض قسطا و عدلا بعد ما
ملئت ظلما و جورا

چنانكه بحث شد اين
ماموريت عظيم الهي با اين گستردگي آنهم در
عصر و زماني كه مشكلات بمراتب بيشتر و
جنگ‌افزار نظامي و وسائل غلبه در دست
دشمنان، زيادتر و متنوعتر و قدرت طاغوتها
و مخالفان دين فوق‌العاده است و نياز به
كرامت معجزه براي اثبات حقانيت آخرين حجت
خداوند بيشتر است، پس طبيعي است كه بايد
چنين حجتي از طرف خدا مجهز به عوامل پيروزي
بيشتر و كرامتي زيادتر باشد و پياده‌كننده
اهداف انبياء بايد ويژگيهاي آنان را داشته
باشد تا هيچ كس نتواند در ميدان علمي و فني
و... برتر و بالاتر از او باشد.

اكنون كه‌اين نكته روشن شد، بايد ديد
كه‌اين ثمرات چيست و آن ويژگيها كدام است؟

ميدانيم كه مقصود از اين ميراث، مال و
ثروت و ماترك انبياء نيست، بلكه نوعي از
مواريث است كه بسيار ارزنده‌تر از اينها
است و آن خصوصياتي است كه هر نبيي بخاطر
مقام ويژه‌اش در پيشگاه خداوند آن را
دريافت كرده است و گوئي مدال افتخار هر نبي
و رسول و ويژگي خاصي است كه آن نبي را از
پيامبران ديگر و مردم عصرش ممتاز و مشخص
مي‌ساخت.

همانگونه كه پيامبر اسلام آخرين پيامبر
وارث همه خصوصيات انبياء بزرگ الهي پيشين
بوده است ميراثي كه به پيامبر خاتم رسيده و
از او به اوصياء او منتقل شده است تمام آنها
و حتي برخي از آنها كه ضرورت بروز و ظهورش
پيش نيامده همگي براي امام زمان ذخيره شده
است.

نقش اين ميراث آن است كه از يكسو حقانيت و
اولويت حضرت مهدي را اثبات كند و از ديگر
سو، عامل تفوق و پيروزي و غلبه بر تمامي
قدرتهاي زمانش مي‌باشد.

اين مواريث ويژگيهاي بر دو دسته است:

قسمتي از مواريث ظاهري است كه نشان هر
پيامبر بوده و همواره به عنوان علامت تفوق
او بشمار مي‌رفت و قسمتي از ويژگيها معنوي
بوده.

اما ميراث در زمينه قسمت اول:

1- امام باقر(ع) مي‌فرمايد:

اذا ظهرالقائم
(ع) ظهر براية رسول‌الله (ص) و خاتم سليمان
و حجر موسي و عصاه(1)

هنگاميكه حضرت قائم
(امام زمان) ظهور مي‌كند پرچم مخصوص
رسول‌الله و انگشتر سليمان و سنگ معجزه و
عصاي موسي (ع) با او است.

"محمدبن همام" از عبدالله بن عطا نقل
مي‌كند كه گفت به امام باقر(ع) عرض كردم،
شيعيان شما در عراق زيادند و سوگند بخدا
همانند تو در بيت (پيامبر) كسي نيست پس چرا
قيام نمي‌كني؟

امام(ع) فرمود:

ما انا
بصاحبكم قلت فمن صاحبنا؟
فقال‌انظروا من
غيب عن‌الناس ولادته..."(2)

امام باقر(ع)
فرمود من آن صاحب زمان موعود شما نيستم
گفتم پس صاحب ما كيست؟

فرمود بنگريد آن كس
را كه ولادتش از مردم مخفي مانده است.

امالي صدوق (ره) طي روايت مفصلي از ابوخالد
كابلي از امام چهارم نقل مي‌كند هنگام
ظهور آن حضرت جبرئيل طرف راست و ميكائيل
طرف چپ و اسرافيل در جلوي او حركت مي‌كند و
با اوست پرچم رسول خدا:

"قد نشرها لايهوي بها
الي قوم الا اهلكهم‌الله عزوجل"(3)

و اين
پرچم را باز مي‌كند و به سوي هيچ قومي
بحركت درنمي‌آورد مگر آنكه هلاك مي‌شوند
و بر آنها پيروز مي‌شود.

امام چهارم (ع) از امام حسين (ع) و او از
:

حضرت علي (ع) نقل مي‌كند كه:

"في‌القائم سنة
في سبعة انبياء سنة من آدم و سنة من نوح و
سنة من ابراهيم و سنة من موسى و سنة من عيسى
و سنة من ايوب سنة من ايوب و سنة من محمد (ص)
و اما من آدم و نوح فطول العمر و اما من
ابراهيم فخفاء‌الولادة و اعتزال الناس
فاما من موسي فالخوف والغيبة و اما من
عيسي فاختلاف‌الناس فيه و اما من ايوب
فالفرج بعدالبلوي و اما من محمد (ص)
فالخروج بالسيف."(4)

در امام زمان(ع) شش خصلت و هفت صفت از
انبياء بزرگ الهي وجود دارد. سنتي از آدم،
نوح و ابراهيم و موسي و عيسي و محمد (ص) و
سنت و خصلت او از آدم و نوح، طول عمر و از
ابراهيم مخفي‌بودن ولادتش و دوري‌گزيدن
از مردم و عصرش و از موسي ترس از قبطيان و
غيبت از مردم و از عيسي اختلاف مردم (وجود)
در آن و از ايوب فرج و گشايش بعد از گرفتاري
و آزمايش بزرگ و اما سنت او از حضرت محمد (ص)
قيام با شمشير است.

در غيبت نعماني آمده است كه:

ان القائم من
ولد علي (ع) و له غيبة كغيبة يوسف و رجعة
كرجعة عيسي بن مريم(5) (منتخب‌الاثر ص 300).

در كمال‌الدين آمده است:

اما سنة من يوسف
فالستر، يجعل‌الله بينه و بين‌الخلق
حجابا يرونه ولايعرفونه و اما سنة من محمد
(ص) فيهتدي بهده و يسير بسيرته(6)
(منتخب‌الاثر ص 301).

حمادبن عيسي از عبدالله بن ابي يعفور از
جعفربن محمد (ص)(7) نقل ميكند كه:

ما من معجزة
من معجزات‌الانبياء والاوصياء الا
يظهرالله تبارك و تعالي مثلها علي يد
قائمنا لاتمام الحجه علي‌الاعداء(8)

هيچ
معجزه از معجزات انبياء و اوصياء نيست مگر
آنكه خداوند مثل آن را بر دست قائم آل محمد
ظاهر مي‌سازد تا حجت بر دشمنان تمام گردد.

در باره سنة عيسي (ع) از غيبت شيخ طوسي
روايتي است كه:

فاما سنة من عيسي فيقال مات
ولم يمت(9) (منتخب‌الاثر ص 301).

و نيز آمده است كه:

اما سنة من عيسي في خوفه
و مراقبة‌اليهود و قولهم مات ولم يمت ولم
يقتل(10)

و سنتش از يوسف در جمال و سخاوتش است
(منتخب‌الاثر ص 301) از (اثبات‌الوصيه) علت
تشبيه به يوسف علاوه بر كمالات ديگر جمال و
سخاوتش است.

امام صادق (ع) طي روايت مفصلي درباره
ويژگيهاي پيراهن حضرت يوسف كه از
پارچه‌هاي بهشتي است و جبرئيل براي حضرت
ابراهيم آورد، مي‌فرمايد... كل نبي ورث
علما او غيره فقد انتهي الي آل محمد (ص)
و سپس فرمود:

"امام زمان با پيراهن رسول خدا
در جنگ احد و عمامه "سحاب" و ذره و شمشير
پيامبر و ذوالفقار، ظهور و قيام مي‌كند.

عصاي موسي مال حضرت آدم بود، كه پيش از
شعيب پيامبر بوده و او به حضرت موسي داد و
اكنون نيز در ماست كه به قائم ما منتقل
مي‌شود و آن چنانست كه آن عصا به هر چه امر
بشود انجام مي‌دهد بروي هر چه افكنده شود
مي‌بلعد.(11)

در باره ويژگيهاي پرچم رسول خدا از امام
صادق (ع) روايتي است كه مي فرمايد اين پرچم
را جبرئيل در جنگ بدر نازل كرد و پيامبر آن
را باز كرد و همان عامل پيروزي بود.

سپس آن
را بست و به علي (ع) داد در نزد علي بود تا
روز جنگ جمل آن را گشود و خداوند پيروزي
نصيب او كرد و آن پرچم پيچيده شده و نزد
ماست و كسي حق بازكردن آن را ندارد مگر
قائم ما وقتيكه حضرت قائم قيام كند در آن
هنگام گشوده مي‌شود (غيبت نعماني باب 19
حديث 2)

در روايت قبلي خوانديم كه‌اين پرچم به هر
طرف حركت كند پيروز است و دشمن در آن قسمت
هلاك مي‌شود.

ويژگيهاي انگشتر سليمان نيز آنست كه در
روايات ما آمده است كه هر وقت آن را
مي‌پوشيد خداوند پرندگان و باد و طوفان و
فرشتگان را مسخر او مي‌ساخت در اينجا به
نوعي سلطه بر عوامل طبيعت اشاره است كه از
قرآن مي‌فهميم كه بدان وسيله حضرت سليمان
زبان پرندگان و حيوانات را مي‌فهميد و...

خاصيت حجر موسي و عصايش

1- اينكه قرآن مي‌فرمايد:

و اذا استسقي
موسي لقومه فقلنااضرب بعصاك‌الحجر
فانفجرت منه‌اثنتي عشرة عينا قد علم كل
اناس مشربهم (بقره/60)

و نيز مي‌فرمايد:

"و اوحينا الي موسي ان
الق عصاك فاذا هي تلقف ما يافكون" (اعراف
117).


امام صادق (ع) فرمود:

"عصاي موسي از چوب
مخصوص "آس" از نهالهاي بهشتي بود كه جبرئيل
آن را براي موسي هنگاميكه مي‌خواست به سوي
مدين برود آورد

"اتاه جبرئيل لما توجه
تلقاء مدين" (غيبت نعماني باب 13 ص حديث 27)

امام باقر(ع) فرمود:

وقتيكه حضرت قيام كند
با او "حجر" موسي بن عمران است و اين سنگ
مخصوص به‌اندازه بار شتري است و در هيچ
منزلي با آن نزول نمي‌كند مگر آنكه گياهان
و چشمه‌سارها از آنجا مي‌رويند و جاري
مي‌شود. (غيبت نعماني باب 13 حديث 27).

در باره پيراهن مخصوص حضرت يوسف امام صادق
(ع) به يعقوب بن شعيب فرمود:

نمي‌خواهي
پيراهن حضرت قائم را نشانت دهم؟ گفت چرا
امام صندوقي را خواست و آن را باز كرد و
پيراهني از نوع كرباس بيرون آورد و بارش
كرد در گوشه آستين چپش خوني بود.

سپس فرمود:

اين پيراهن پيامبر اسلام است در
روزي كه دندان مباركش در جنگ احد شكسته شد و
با اين پيراهن حضرت مهدي (ع) قيام مي‌كند...
سپس امام آن را پيچيد و برداشت (غيبت
نعماني باب 13 حديث 42).

امام صادق (ع) طي روايتي ديگر به مفضل بن
عمر فرمود:

ميداني كه پيراهن يوسف چه بود؟

همان پيراهني كه وقتيكه از مصر براي پدرش
فرستاد حضرت يعقوب بينائي چشم خويش را
بازيافت عرض كرد نه.

امام فرمود:

وقتي كه بنا شد حضرت ابراهيم
را در آتش نمرودي بيافكنند جبرئيل آن
پيراهن را آورد و حضرت ابراهيم آن را پوشيد
پيراهني بود كه نه گرما و نه سرما در آن اثر
نمي‌كرد سپس آن حضرت اين پيراهن كه در
حرزي گذاشت تا به حضرت اسحاق و سپس به حضرت
يعقوب رسيد و آن را به حضرت يوسف داد ... و
اين پيراهن (بميراث، به پيامبر اسلام
مي‌رسد) و سپس به حضرت قائم (ع) مي‌رسد و با
همان پيراهن امام زمان(ع) قيام مي‌كند...

از بررسي مجموع اين احاديث به دست مي‌آيد
كه قيام حضرت مهدي (ع) علاوه بر اينكه يك
قيام مقدس الهي و اصيل است، ظهور و قيام او
با تمام ويژگيها و معجزات خاص انبياء بزرگ
الهي همراه مي‌باشد.


1 . كتاب غيبت نعماني باب 13 حديث 28 و
اكمال‌الدين و منتخب ص 221 شبيه آن.

2 . بحار ج 51 ص 138.

3 . منتخب‌الاثر ص 312 از امالي صدوق.

4 . كمال‌الدين بنقل از منتخب ص 300.

5 . حضرت قائم از اولاد علي (ع) و غيبتي
همانند غيبت حضرت عيسي و بازگشتي چون
عيسي‌بن مريم دارد.

6 . اما سنت او از حضرت يوسف آنست كه خداوند
حجاب و پرده‌اي بين او و مردم قرار مي‌دهد
كه او را مي‌بينند ولي نمي‌شناسند و اما
سنتش از حضرت محمد (ص) آنست كه همانند او
هدايت مي‌كند و سيره و خط‌مشي او را دنبال
مي‌كند.

7 . بنقل از منتخب‌الاثر ص 303 از كشف‌الحق.

8 . سنت عيسي در آن حضرت آن است مردم
مي‌پندارند او مرده است و حال آنكه زنده
است و نمرده. به علاوه به ترس حضرت عيسي و
از يهوديان و مراقبت از آنان و خيانت و
توطئه، تشبيه شده است.

9 . سنت عيسي در آن حضرت آن است مردم
مي‌پندارند او مرده است و حال آنكه زنده
است و نمرده. به علاوه به ترس حضرت عيسي و
از يهوديان و مراقبت از آنان و خيانت و
توطئه، تشبيه شده است.

10. غيبت نعماني باب 13 حديث 42 و باب 19 حديث 2
كتاب كمال‌الدين للصدوق ج 2 ص 58 حديث 27.

11. وقر بعير به كتاب‌المهدي من‌المهد
الي‌الظهور مراجعه شود.

/ 1