مکتب اسلام ـ سال 8 ، ش10، م94 ، شهريور 46(موعودي که جهان در انتظار اوست.)علي دواني از اين مقاله بحثهاي اصلي ما در پيرامون مهدي موعود اسلام آغاز مي گردد. آنچه تاکنون گفتيم بدين منظور بود که خوانندگان تصور نکنند، اعتقاد جامعه شيعه نسبت بظهور يک مصلح بزرگ جهاني، در تاريکترين ادوار عالم، اختصاص به شيعه دارد.در مقالات سابق گفتيم که چون اين موضوع با سرنوشت بشريت بستگي دارد، و ظهور «نجات دهند دنيا» در تمام جوامع انساني و سراسر گيتي تأثير مي بخشد، لذا انبياي الهي و پيشوايان ديني از دير زمان به پيروان خويش نويد داده و جهانيان را در انتظار آن روزهاي نوراني گذارده اند.
آفتاب حقيقت سرانجام جلوه گر خواهد شد
اگر اين مطلب در نيم قرن گذشته مطرح ميگرديد، بانداز امروز جلب توجه نميکرد! زيرا مي بينيم با اينکه سطح افکار و علوم بشري بالا رفته، و آواز تمدن و آزادي و همزيستي مسالمت آميز، در همه جا طنين افکنده است، و با اينکه سازمان ملل و اعلاميه حقوق بشر باصطلاح حقوق ملتها را محترم شمرده و ظلم و تجاوز را محکوم کرده، و با دعاي خود حفظ و حمايت ملل ضعيف را در برابر مطامع دولتهاي زورمند و قوي بعهده گرفته است، مع الوصف شبح مخوف استعمار کشورها و استثمار ملتها و صحه گذاردن بر اصل پوسيد (الحق لمن غلب) که يادگار دوران ديکتاتوري و خودکامگي قرون وسطي است، چنان اوضاع جهان را آشفته و متزلزل ساخته و صلح و آسايش عمومي را به مخاطره انداخته که جان مردم ستمديده را به لب رسانيده است. ملتهاي محروم و بي پناه در زير بار ظلم و تعدي، و بست و بندهاي بلوک شرق و غرب بستوه آمده اند، و ناله جانکاهشان بجائي نميرسد، وحشت و اضطراب و تحير سراپاي آنها را گرفته و از هر گونه تظلم و دادخواهي مأيوس و چنان سرگردان شده اند که بهر سو مينگرند ملجأ و پناه گاهي نمي يابند در اين اوضاع اسف انگيز انسان از خود مي پرسد: راستي اين وضع طاقت فرسا بکجا مي انجامد؟ آيا بهمين گونه باقي خواهد ماند؟ آيا اين شبهاي ظلماني بامداد روشني در پيش ندارد؟ آيا اين کاروان سرگردان سرانجام بمنزل مقصود مي رسد؟ آيا روزي خواهد آمد که بشريت از قيد و بند ستمگران و زورمندان خيره سر و سنگدل جهان بکلي آسوده گردند، و دور از هر گونه ترس و نگراني با کمال آرامش و آزادي زندگي کنند، و چنانکه خدا خواسته از مواهب طبيعت بنحو مطلوب بهره مند گردند؟ جامعه شيعه ميگويد آري چنين روز روشني در انتظار ملتهاي محروم و رنجديده و بندگان شايسته و نيک انديش خداوند خواهد بود. روزي خواهد آمد که ابرهاي مرگبار بيدادگري و بيعدالتي از افق آسمان بشري بر طرف گردد و آفتاب جهانتاب حق و حقيقت جلوه گر شود و هر ذي حقي بحق طبيعي و خداداد خود برسد و صلح و صفا و آرامش و آسايش در تمام روي زمين برقرار گردد.يکي از امتيازات شيعه اعتقاد بوجود مهدي موعود استاعتقاد به ظهور چنين نجات دهند مقتدري که با تأييدات خاص الهي و امداد غيبي، بشريت را براي هميشه از سرگرداني و ظلم و فساد نجات ميدهد و سراسر گيتي را پر از عدل و داد ميکند و بيک زندگي سعادتمندانه بي نظير نائل ميگرداند، يکي از امتيازات جامعه شيعه است، که طي چهارده قرن و در تمام اعصار بدان مشهور بوده است.اين معني در روايات بسياري از رسول اکرم (ص) در مدارک معتبر اسلامي نقل شده، و بحد «تواتر » رسيده است و شکي براي کسي نميگذارد. در دوران بعد از پيغمبر (ص )نيز ائمه طاهرين (ع ) توجه مخصوصي نسبت باين موضوع داشتند و در فرصتهاي مناسب مسلمانان را از ظهور مهدي آل محمد که در تاريکترين ايام جهان خواهد آمد و گيتي را پر از عدل و داد ميکند، مطلع مي ساختند.ميان صحابه پيغمبر و راويان آثار آنحضرت و بعد از آنها در بين دانشمندان اسلامي اعم از شيعه و سني نيز موضوع «مهدي موعود» امري مسلم بوده و روايات مربوط بآنرا نسل به نسل بازگو ميکردند.
مهدي موعود در طي اعصار و قرون
اخبار و روايات مربوط به مهدي آل محمد که از دودمان امام حسين (ع ) خواهد بود، نخست بطور پراکنده و بعدها طي کتابها و در ابواب مخصوصي ثبت و ضبط ميشد، ولي بعد از ولادت آن حضرت که بدنبال آن واقع «غيبت» پيش آمد، چون بعضي از بدخواهان شيعه، زبان به انتقاد و اشکال تراشي و القاء شبهه و ترديد گشودند، دانشمندان بزرگ ما اقدام بتأليف کتابهاي مستقل و جمع آوري روايات و دلائل و شواهد مربوطه نموده و سپس بشرح و بسط و نقض و ابرام آنها، و پاسخ اشکالات مخالفان پرداختند که از جمله «کمال الدين» شيخ صدوق متوفاي سال 381 هجري و «غيبت»محمدبن ابراهيم نعماني و «غيبت» شيخ طوسي 460را بايد نام برد. نکته جالب اينجاست که چون در ميان مسائل مربوط به مهدي موعود، مسئله«غيبت» آنحضرت موضوع روز بوده است ، لذا از همان روزگار بيشتر تأليفات دانشمندان شيعه در پيرامون شخصيت جهاني آنحضرت بنام حساس ترين موضوع مربوط بوي يعني«غيبت» موسوم ميگرديد با ا ينکه در زمان تأليف بعضي از آن کتابها سن امام زمان از صد تا صدو پنجاه سال تجاوز نمي کرد!!حتي علام مجلسي از دانشمندان متأخر نيز که يک جلد از دائرة المعارف خود« بحار الانوار» را اختصاص بوجود اقدس امام زمان ارواحناه فداه داده، بنام غيبت موسوم نموده که به «غيبت بحار» مشهور است.بعلاوه دانشمندان عقايد و مذاهب امثال شيخ مفيد متوفي سال 413 هجري، سيد مرتضي 436، خواجه نصير الدين طوسي 672، و علام حلي 726 و ديگران در کتابهاي کلامي خود آنجا که از«امامت خاصه» سخن گفته اند موضوع مهدي موعود و امام دوازدهم را از نظر عقلي و نقلي مورد بحث قرار داده و به رد اشکالات و شبهات مخالفين اهتمام ورزيده اند.
جامع ترين کتاب مشتمل بر اخبار مهدي موعود
جامعترين کتابي که مشتمل بر ابحاث گوناگون و استدلالهاي عقلي و نقلي راجع بآن حضرت از شيعه و سني و زيدي و حتي ساير فرق غير اسلامي در دست داريم، و دليل قاطعي بر اهميت موضوع وجود و ظهور مهدي آل محمد ميباشد، همان مجلد 13 بحارالانوار علام مجلسي است که در چاپ جديد بصورت جلد 51 و 52 منتشر شده است.علامه مجلسي چنانکه شيو خاص او در تأليف عظيم خود «بحارالانوار» بوده است آنچه راجع بحضرت ولي عصر عليه السلام در انبوه منابع اسلامي که در اختيار داشته ديده است طي 36 باب جالب گرد آورده و تا آنجا که فرصت داشته بعضي از نکات مبهم و روايات مشکل و مختلف آنرا توضيح داده، و تحقيق بيشتر را براي کسانيکه بعد از وي خواهند آمد گذارده است. زيرا در اين کتاب مانند ساير مجلدات بحارالانوار همه گونه روايات معتبر و غيرمعتبر و صحيح و ضعيف وجود دارد که بايد از هم تفکيک شود.دانشمند عاليقدر نامبرده از جمله روايات وارده در خصوص مهدي موعود که پايه اساسي اعتقاد شيعه را نسبت بآنحضرت تشکيل ميدهد، به ترتيب در خلال ده باب از پيغمبر اکرم (ص) و امير مؤمنان و ساير ائمه طاهرين تا امام حسن عسکري عليهم السلام آورده است.نخست آنچه شيعه و سني از رسول اکرم (ص) نقل کرده اند و سپس روايات علي عليه السلام و در باب ديگر روايات امام حسن و امام حسين عليهما السلام و سپس اخبار يک يک ائمه را در ابواب مستقل و همچنين روايات حضرت هادي و عسکري يعني پدر و جد نخست آنحضرت را در يک باب ذکر نموده که از هر نظر جالب و نمايند توجه خاص پيشوايان بزرگ اسلام نسبت باين موضوع مهم و مؤثر ديني و جهاني است.
عدالت جهاني مهدي موعود
اکنون براي تکميل آنچه گفتيم چند روايت مختصر که دورنماي شخصيت جهاني مهدي موعود اسلام و تأثير حکومت عادلانه وي در ميان بشر و عالم طبيعت است، از لحاظ خوانندگان محترم ميگذرانيم.1ـ شيخ صدوق پيشواي محدثين شيعه در« کمال الدين» روايت ميکند که پيغمبر اکرم (ص) فرمود: جانشينان من که بعد از من حجت هاي خداوند بر مردم روي زمين هستند، دوازده تن ميباشند.نخستين آنها برادرم و آ خرين آنان فرزندم خواهد بود. عرضکردند: يا رسول الله برادر شما کيست؟ فرمود: علي بن ابيطالب. گفتند: فرزند شما چه کسي است؟ فرمود: مهدي است که زمين را پر از عدل و داد ميکند از آن پس که پر از ظلم و ستم شده باشد.بخدائي که مرا به پيغمبري برانگيخته اگر يکروز از عمر دنيا باقي نباشد، خداوند آن روز را چندان طولاني مي گرداند تا فرزندم مهدي ظهور کند. با ظهور او زمين روشن گردد و سلطنتش شرق و غرب عالم را فرا گيرد.2ـ شيخ طوسي در کتاب «غيبت »روايت مي کند که پيغمبر (ص) فرمود: شما را مژده ميدهم به «مهدي» که به هنگام اختلاف و کشمکش مردم روي زمين و اوضاع متزلزل جهان آشکار مي شود و زمين را پر از عدل و داد ميکند از آن پس که پر از ظلم و ستم شده باشد، و ساکنان آسمان و زمين از وي خشنود باشند.3ـ ابو نعيم اصفهاني در کتاب «اربعين» از پيغمبر اکرم (ص) روايت نموده که فرمود مهدي از ميان امت من قيام ميکند همه طبقات امت من در زمان او چنان در رفاه و آسايش بسر برند، که قبل از وي هيچ کس بدان نعمت نرسيده باشد. آسمان باران رحمت خود را بر آنان مي بارد و زمين چيزي از روئيدنيهاي خود فرو نمي گذارد.4ـ نيز صدوق در کمال الدين از حضرت رضا (ع) روايت مي کند که اميرمؤمنان بامام حسين (عليه السلام) فرمود: فرزند نهمي تو براي اجراي حق قيام ميکند و دين خدا را پايدار ميدارد و عدل را گسترش ميدهد. امام حسين عرضکرد: آنچه مي فرمائيد بوقوع مي پيوندد؟ فرمود آري بخدائي که محمد را به پيغمبري برانگيخت. ليکن بعد از غيبتش وضعي پيش مي آيد که جز دوستان مخلص ما و مؤمنين پاکسرشت که نور ايمان و محبت ما در لوح دلشان نقش بسته، کسي در عقيد ديني خويش ثابت نمي ماند.5ـ در «احتجاج طبرسي» از حضرت امام حسن مجتبي (ع) روايت ميکند که اميرمؤمنان (ع) ضمن حديثي فرمود: خداوند در آخرالزمان و روزگاري سخت، در ميان جهل و ناداني مردم، مردي بر مي انگيزد و او را تأييد ميکند و ياران او را حفظ نموده و با آيات و علائم خود نصرت ميدهد، و بر تمام روي زمين پيروز ميگرداند، تمام مردم جهان در برابر وي خاضع ميشوند، و هر کافري ايمان مي آورد، و هر بدکاري اصلاح ميشود در دولت او (بواسط بسط عدل) درندگان آزادانه بسر ميبرند و گنجها و معادن زمين براي او آشکار مي گردد. خوش بحال آنها که روزگار او را درک ميکنند و سخنان او را ميشنوند.