نويسنده :سيد منذر حكيم
در شمارهى پيش، به مهمترين چالشهاى دوران غيبت كبرا
پرداختيم. شناختِ امام غايب براى كسانىكه او را نديدهاند و به محضر او شرفياب
نشدهاند، نخستين مشكل و چالش به شمار مىرود. محور اشكال دوم، امكان ايمان به چنين
امامى است كه در عين حيات و عصمت، در پُشتِ پردهى غيبت، از ديدهها محجوب است، هر
چند كه در جامعه حضور دارد. در خاتمهى مقاله گذشته به طور گذرا به اين دو چالش و
راه حل اجمالى آن پرداختيم. در اين شماره به يارى خدا به ريشهيابى اين دو مشكل و
راه حلهاى مطرح شده در متون تاريخى ما كه براى اين دوران برنامهريزى كرده است
مىپردازيم و ساير مشكلات را نيز در پرتو اين دو مشكل مرور خواهيم داشت.
خلاصهى جواب براى چالش شناخت امام غايب
خلاصهى رفع اشكال نخست به شرح زير است:1- امكان شناخت و وسائل لازم براى تحقّق شناخت و آگاهى
عامهى مردم، بويژه نخبگان جامعه، از وجود و استمرار حيات دوازدهمين اختر تابناك
آسمان ولايت، فراهم شده است.
اين آگاهىها، از سوى قرآن كريم و پيامبر اكرم
(صلّىاللّهُعليهوآلهوسلّم) و امامان پيشين و نواب خاص امام مهدى (عليهالسّلام)
و دانشمندان دوران حضور و دوران غيبت صغرا، و دوران غيبت كبرا نيز به گونهاى مستمر
و پيوسته، در اختيار عموم مردم و حقجويان قرارداده شده است.
2- دلائل عقلى و مجموعهى دلائل حسّى و عينى؛ يعنى،
كرامتهاى ثبت شده، در طول شصت و نه سال دوران ارتباط با امام مهدى (عليهالسّلام)،
(آن هم به دست افراد گوناگون جامعه) امرى مشهود و مسموع، و در ميان سطوح و اقشار
مختلف، از جمله علما و دانشمندان نيز رايج بود، اين دلايل مهمترين ابزار تحقّق
ايمان در دوران غيبت كبرا بود.
3- مدعيان مهدويّت و سوء استفاده كنندگان از نام امام مهدى
(عليهالسّلام) در دوران غيبت صغرا و سپس دوران غيبت كبرا، دانشمندان و فرهيختگان
جامعه را به دفاع از حريم امامت و امام مهدى (عليهالسّلام) و مسئلهى مهدويّت
وادار كرد و به طور غيرمستقيم شناخت مردم به امام مهدى (عليهالسّلام) را بالا برد.
4- در كتابهاى كلامى و تاريخى و حديثى، به دلائل عقلى و
نقلى و حسّى، به خوبى، پرداخته شده است.
5- يكى از مهمترين دلائل قرآنى كه براى عموم صاحبان خرد
سؤال برانگيز هم بوده و هست، سورهى مبارك قدر است. فعل مضارع ((تنزّلُ)) در
سورهاى كه در سالهاى آغازين بعثت پيامبر (صلّىاللّهُعليهوآلهوسلّم) نازل گشته
است، چه معنايى دارد؟ ملائكه و روح، بر چه كسى و براى چه، در شب قدر، از غروب تا
طلوع فجر، پيوسته فرود مىآيند؟
روايتهاى گوناگون در تفسير اين آيه و آيات مشابه، وجود شب
قدر در هر سال را تصريح دارد. از اين سوره، وجود يك انسان شايسته براى فرود آمدن
ملائك حتى پس از دوران پيامبر اكرم (صلّىاللّهُعليهوآلهوسلّم) فهميده مىشود.
تمام مسلمانان جهان، بلكه تمام جهانيان، به چنين مطلبى
دسترسى داشته و دارند و مىتوانند از آن آگاه شوند. اين مطلب خصوصاً در دورانِ
غيبت، بسيار قابل تأمّل مىباشد.
شناخت مطلوب و راه رسيدن به آن
در اين شماره، به پاسخ چند سوال ديگر در بارهى شناخت و ايمان عموم مردم به امام زمان (عليهالسّلام) در دوران غيبت كبرا بايد بپردازيم.
سؤال يكم - چهگونه ممكن است شناخت مردم از امام مهدى
(عليهالسّلام) در عين غيبت از ديدههاى آنان، همچون شناخت آنان از او در حال حضورش
باشد؟
سؤال دوم - با توجّه به غيبت امام مهدى (عليهالسّلام) و
احساس نكردن آثار وجودى او در جامعه، چهگونه مىتوانيم شناختى عميق از او پيدا
كنيم؟
سؤال سوم - با توجه به دو سؤال گذشته، آيا ممكن است ايمان
به وجود او در دوران غيبت كبرا به ايمانى در حدّ يقين برسد؟
كليد حل اين سه سؤال را در شمارهى پيش تقديم شد، و روشن
شد كه مسئلهى امام مهدى (عليهالسّلام) در دوران غيبت، بويژه غيبت كبرا، يكى از
مصاديق ايمان به غيب است. و همان طور كه شناخت و ايمان به خداى نامحسوس، امكانپذير
است و قابليّت رشد را نيز دارا است، شناخت و ايمان به امام معصوم و غائب كه امامت
او در قرآن و سنّت منصوص است، امرى امكانپذير بوده و هست.
همانطور كه رسيدن به مرز يقين، در موضوع ايمان به خدا،
امكانپذير است، رسيدن به مرز يقين در مورد ايمان به امام معصوم و غايب نيز
امكانپذير است. البته، اين ايمان و رشد آن، به ابزار و وسائلى منطقى و علل طبيعى
نياز دارد - كه فراهم مىباشند.
بنابراين، بايد در وهلهى علل ضعف شناخت و ضعف ايمان را
بشناسيم تا بتوانيم در رفع اين ضعف كوشا باشيم.
علل ضعف شناخت امام در غيبت كبرى
به طور كلّى، مىتوانيم علل ضعف شناخت مردم را معلول چند امر بدانيم:
1- نداشتن تصوّرى روشن از موضوع مورد اعتقاد؛
2- نداشتن دليل يا دلائل كافى براى عقيدهى خود؛
3- مقايسهى مطالب عقلى با مطالب حسّى، و انتظار پيدا كردن
دلائل حسّى براى همهى مطالب عقلى؛
4- سست بودن برخى از دلائل ارائه شده، يا عدم هضم آن دلائل
براى مقطع سنّى معيّن يا مقطع زمانى موردنظر؛
5- غفلت از آثار و نتائج و بركات امام معصوم در حالى كه
انسان در آن بركات غرق شده باشد. (البته جهان و جامعه، هيچ وقت، بدون وجود امام
معصوم، تجربه نشده است.)؛
6- شبههپراكنىهاى پياپى و ضعف پاسخهاى داده شده؛
7- تلاش دشمنان اسلام، براى دور كردن جامعه از معنويّت و
اركان هدايت و غرق شدن در لذّتهاى مادى؛ و در نتيجه از دست دادنِ حساسيّت لازم
نسبت به حضور امام معصوم در جامعه.
علل ضعف ايمان به امام در دوران غيبت كبرا
ضعف ايمان نيز، جداى از ضعف شناخت، مىتواند معلول چند امر باشد:
1- ضعف شناخت و كافى نبودن اطّلاعات موجود در بارهى امام
غايب؛
2- ناقصبودن استدلال يا كافى نبودن دلائل ضرورت و اهميّت
وجود امام معصوم (عليهالسّلام) در جامعه در تمام دورانها؛
3- عدم احساس به آثار وجودى امام غايب؛
4- عدم احساس به حضور او در صحنهى زندگى؛
5- جهل فوائد وجود امام (عليهالسّلام) در دوران غيبت؛
6- ضعف ارتباط روحى با امام معصوم (عليهالسّلام) در دوران
غيبت و استتار؛
7- اعتقاد به امكان ادامهى زندگى فردى و اجتماعى منهاى
وجود امام معصوم؛
8- شبهات مطرح شده در بارهى امام مهدى (عليهالسّلام)
گاهى اصل شناخت را زير سؤال مىبرد و گاهى ايمان به او را متزلزل مىسازد؛
9- فقدان عنصر صبر و بردبارى و يا فقدان روحيهى تلاش و
تحقيق كه در فرض طولانى شدن غيبت، مىتواند انسان را از ظهور امام (عليهالسّلام)
مأيوس گرداند.
به همين جهت، در برخى دعاهاى ويژه دوران غيبت، روحيهى
استعجال نكوهش شده است، و در مقابل روحيهى انتظار امام غايب (عليهالسّلام) س
تايش و تقويّت شده است، بلكه مؤمنان بايد براى به دست آوردن صفت و ملكهى صبر
و مقاومت و بردبارى درخواست جدّى و دعاى واقعى كنند، و اين امر نشانهى برخى
آسيبهاى جدّى در اين زمينه است.
پرسشهاى بىجا و غير مفيد، و اعتراضهاى نابهجا نيز
انسان را به سمت يك نوع سستى در ايمان مىكشاند.
انتظار اطّلاع و آگاهى از تمام اسرار هستى، انتظارى بىجا
است كه انسان را در كشف اسرار نهفته، حريص مىگرداند، ولى او را به جايى نمىرساند.
به همين دليل يك انسانِ منتظرِ ظهور امام مهدى(عج) نبايد انتظار داشته باشد كه سرّ
همه چيز را بداند.
فراموش كردن وجود امام معصومِ غايب، منتظر نبودن ظهور او،
قطع ارتباط روزانه با او، ترك صلوات فرستادن بر او، ترك دعاى تعجيل فرج براى او،
مىتواند ايمان انسان را به او سست كند و انسان را از آمادگى براى ظهور او محروم
گرداند.
پديدهى استعجال - كه در روايات و دعاها، بسيار نكوهش شده
است - مىتواند معلول يكى از دو عامل باشد:
الف) نزديك بين بودن انسان و فقدان دورنگرى و عادت ندادن
خود به ديدن افقهاى بسيار دور زندگى و توجّه به منافع و مصالح بسيار نزديك و محسوس
و زودگذر و غفلت از مصالح آينده و اهداف بزرگ رسالت جهانى و فراگير امام زمان
(عليهالسّلام)؛
ب) آگاه نبودن به مسير طبيعى و منطقى تحوّلات اجتماعى، و
عدم شناخت قوانين حاكم بر تحوّلات اجتماعى.
آسيبزدايى از شناخت و ايمان به امام غايب
اهل بيت پيامبر (عليهمالسّلام) به شناخت و ايمان مردم به امام معصوم (عليهالسّلام) در زمان غيبت او، توجّه شايان داشتهاند و در آثار
گرانبهايشان، اين اهتمام، به خوبى، به چشم مىخورد.
در دعاها و زيارت نامهها و روايات اهل بيت
(عليهمالسّلام) به بسيارى از علل ضعف شناخت و ايمان به امام غايب نيز توجهى ويژه
مىبينيم.
البته، بسيار روشن است كه با توّجه به عللِ ضعفِ شناخت و
ضعفِ ايمان، بايد در رفع اين مشكل بكوشيم، و خلاصهى درمان اين مشكل، در بسيارى از
دعاها و زيارت نامههاى مخصوص حضرت مهدى (عليهالسّلام) در دوران غيبت كبرا، مطرح
شده است.
1- به عنوان نخستين گام، به دست آوردن شناخت صحيح از
مسئلهى مهدوّيت و شخص امام مهدى (عليهالسّلام) امرى ضرورى است. اين مهم، با دقّت
كافى در دعاها و زيارتنامهها، تأمين مىگردد؛ زيرا كه، شناخت صحيح و لازم را در
آنها مىيابيم.
2- گام دوم به دست آوردن دلائل كافى و لازم، و اثبات
كنندهى وجود امام معصوم و غايب است. هر چند اين دلائل را در كتب كلامى مىيابيم،
امّا دعاها و زيارتنامهها، از اين دلائل نيز برخوردارند، بلكه در برخى دعاها و
زيارتنامهها، صريحاً، و در برخى ديگر، با اشارهى گويا، اين مبحث مطرح شده است.
زيارت جامعهى كبيره و زيارت وارث و دعاى عصر روز جمعه(1)، به طور ويژه، به اين امر
پرداخته است.
3- گام سوم شبههزدايى است. بايد به همهى شبهات
تزلزلآفرين، توجّه شود و حل گردد. برخى از اين شبهات را كتابهاى كلامى و حديثى و
برخى نيز در دعاهاى ويژه امام زمان(عج)، مطرح و پاسخ داده شده است.
4- گام چهارم، زدودن مشكل يأس و نااُميدى است. اين مشكل، با
شناخت و تبيين قوانين اساسى حاكم بر تحوّلات اجتماعى (منطقهاى و جهانى)
و فهم روند تحوّلات فرهنگى و اجتماعى قابل رفع است.
شناخت اين قوانين، راههاى گوناگون دارد. از جملهى اين
راهها، بهرهبردارى صحيح از تاريخ است. شناخت صحيح از تاريخ، راه را براى شناخت
مسير و قوانين حاكم بر تحولاّت اجتماعى، هموار مىكند. قرآن كريم، بيشترين توجّه
را به اين راه معطوف داشته است.(2)
در برخى از دعاهاى ويژهى امام زمان (عليهالسّلام) يقين
به قيام حضرت مهدى (عليهالسّلام) را همانند يقين به قيام حضرت رسول خدا
(صلّىاللّهُعليهوآلهوسلّم)(3) قرار داده است. و در حقيقت، ما را از گذشتهى
يقينآور به آيندهى نيازمند يقين، توجّه مىدهد. بنابراين يقين لازم را نيز
مىتوانيم از راه مطالعه و تحقيق در تاريخ به دست آوريم و براى ديگران تبيين كنيم.
و با استفاده از تاريخ بيشترين زمينههاى لازم براى تحقق يقين فراهم مىگردد.
5- گام پنجم، توجّه به افقهاى بسيار دور، در عين توجّه به
افقهاى بسيار نزديك و بالفعل است، دورنگر بودن، همزمان با غافل نبودن از
واقعيّتهاى موجود بسيار لازم است؛ بنابراين، مشكل زمان را بايد براى خود حل كنيم و
مراقب باشيم كه توجه به آيندهى بسيار دور عامل يأس و سستى و در نتيجه مانع
برنامهريزى دراز مدت و پايدار نگردد.
قرآن كريم، مىفرمايد: ((إنهم يرونه بعيداً ونراه
قريباً))(4)؛ برخى از مردم، قيامت يا قيام مهدى (عليهالسّلام) را بسيار دور
مىبينند، در حالى كه ما آن را بسيار نزديك مىبينيم.
6- پس از رفع شبهات و زدودن شكها و ترديدهاى مطرح شده در
مورد دلائل قطعى كه ثابتكنندهى وجود و حضور امام در پشت پردهى غيبت است، لازم
است ارتباط معنوى ما با امام ناظر و غايب (عليهالسّلام) - كه مهمترين عامل رشد
معرفت و ايمان به او به شمار مىرود - تقويت گردد.
تقويت ارتباط معنوى با امام غايب، با وسائلى چند تحققپذير
مىباشد:
الف) دعاهاى روزانه و هفتگى و در مناسبتهاى گوناگون؛
ب) زيارتهاى روزانه و هفتگى و در مناسبتهاى مختلف(5)؛
ج) انتظار صحيح و سازنده و مبارزه با انتظار منفى كه خود
از عوامل سستىزا و يأسآور است؛
د) توجّه به مسئلهى عَرضهى اَعمال مردم بر امامِ زمانِ
خود، و لازمهى آن احساسِ نظارت هميشگى امام (عليهالسّلام) بر اعمال مان(6)؛
ه) توجّه به ويژگى شب قدر و نحوهى ارتباط معنوى و شايسته
با امام زمان (عليهالسّلام) در اين شب مهم(7) در هر سال؛
و) ارتباط مالى و عاطفى با امام (عليهالسّلام)، (توجّه به
وجوب خمس بر مردم كه از آنِ امام مىباشد)، و استحباب پرداخت صدقه يا نذر براى
سلامتى امام زمان (عليهالسّلام)؛ كه مستلزم يك ارتباط واقعى و معنوى با امام است.
ز) ارتباط پيوسته اعتقادى و تشكيلاتى و عاطفى با نايبان
عام امام زمان (عليهالسّلام)(8)؛
ح) ارتباط سياسى و اجتماعى و عاطفى سالانه با امام زمان
خود (عليهالسّلام) در عرصهى حج و در روزهاى ويژهى حج؛ زيرا، همه ساله، امام
(عليهالسّلام) در موسم حج حاضر مىگردد و به حجّاج آن سال توجّهى ويژه مىكند.
ط) توسّل به امام زمان خود و توجه ويژه به او در تنگناها و
مشكلات فردى و اجتماعى و درخواست شفاعت وقت خاصى ندارد و براى هميشه ممكن و
تحققپذير است.
ى) تبليغ و ترويج نام و ياد امام مهدى (عليهالسّلام) در
ميان افراد خانواده و افراد محله و ميان همنشينان و دوستان و در ميان ساير افراد
جامعه(9) آثار روانى مثبتى در جهت تحكيم ارتباط حقيقى با امام زمان(عج) مىباشد؛
ك) توجّه يافتن و توجّه دادن به ضرورت وجود و حضور امام
معصوم در تمام عرصههاى اجتماعى؛
عموماً، آموزههاى زيارتنامهها و دعاهاى رسيده از
معصومين (عليهمالسّلام) در بارهى حضرت مهدى (عليهالسّلام) بسيار زيبا و گويا، و
نشاندهندهى نوع درمان مناسب و راهحلهاى دقيق براى رفع مشكلات زمان غيبت است.
استفاده از عنصر تبيين مسئوليّتهاى امام (عليهالسّلام)
در دوران غيبت، مىتواند در اشكال زدائى نسبت فوائد و آثار وجودى امام غايب مؤثر
باشد. كه تبيين آن، اشكالِ لغويتِ وجود امام غايب، مرتفع مىگردد. و يكى از سببهاى
سُستى ايمان و ضعف ارتباط مرتفع مىگردد.
استفاده از عنصرِ تبيينِ مجموعه وظايف پيروان امام مهدى
(عليهالسّلام) و منتظران واقعى او نيز نشان دهندهى توجّه به اشكال بر فايدهى
انتظار امام غايب است. رفع اين اشكال، ضرورى، بلكه يك نوع مبارزه با انتظار منفى
است.
در ضمن، راهى براى معالجه و درمان مشكل سوء استفادهى
دشمنان از غيبت امام معصوم (عليهالسّلام) است. و انتظار منفى يكى از زمينههاى
ايجاد بحرانهاى فكرى و سياسى و اجتماعى و اخلاقى در جامعه اسلامى است.
استفاده از عنصرِ خطاب و سخن گفتن مستقيم با امام غايب
(عليهالسّلام) - كه در زيارتنامهها و دعاها، به چشم مىخورد نشان دهندهى اهميّت
توجّه مؤمنان و منتظران به ضرورت داشتن احساس واقعى نسبت به حضور امام معصوم در
تمام صحنههاى زندگى آنان است.
استفاده از عنصرِ تكرار بيان وظايف به منتظران و ياران
امام زمان (عليهالسّلام) نشان دهندهى ضرورت تربيت آنان همراه با تذّكر و
يادآورىهاى پيوسته نسبت به ضرورت آمادگى بالفعل براى يارى رساندن به امام، و ايجاد
آمادگى واقعى و لازم در خود و ديگران براى ظهور امام (عليهالسّلام) و ضرورتِ
آمادگى براى فرمان بردارى از او مىباشد.
تقريباً همهى آسيبهاى دوران غيبت - كه دوران انتظار فرج
است - در دعاها و زيارت نامههاى موجود، به طور چشمگيرى تذكّر داده شده، و
راهحلهاى آنها نيز در بيشتر دعاها مطرح گشته است.(10)
در اين دعاها و زيارت نامهها، برنامههاى آيندهى امام
نيز به گونهاى بسيار گويا و روشن، مطرح شده است و چشمانداز حركت آيندهى امام
(عليهالسّلام)(11) را نيز به پيروان او گوشزد مىكند تا به سمت آن اهداف بلند حركت
كنند و خود را به او و اهداف او، هر چه سريعتر، نزديك كنند.
در برنامههاى ويژهى منتظران - كه يك برنامهى كامل براى
ايجاد آمادگى، و در حقيقت، نشانهى يك آماده باش كامل و تمام عيار است - مقدّمات
ظهورى كه در اختيار منتظران و دلباختگان و شيفتگان ظهور حضرت است برنامه ريزى شده
است، و اين خود نقشى فعّال و عملى در زمينهسازى واقعى را ايفا مىكند.
بنابر اين، بسيارى از چشماندازها و مشكلات مطرح در عصر
غيبت و راهحلهاى اين مشكلات، در خصوص دوران غيبت كبرا در دعاها و زيارتنامهها و
صلوات ويژهى حضرت مهدى (عليهالسّلام) به گونههاى مختلف، با اجمال و تفصيل، و
گاهى با تكرار و تأكيد فراوان، به چشم مىخورد. و اين، مطلب نشان مىدهد كه همهى
امامان معصوم (عليهالسّلام) در دوران حضورشان، به مسئلهى غيبت و مشكلات آن،
توجّهى كامل داشتهاند. خود حضرت صاحب الامر (عليهالسّلام) در دعاهاى گوناگونى كه
به پيروان خود تعليم نموده است، در صدد علاج بسيارى از اين مشكلات و چالشها بوده
است.
پس مهمترين عنصر در تقويت ارتباط معنوى با امام غايب
(عليهالسّلام) همين دعاهاى روزانه و هفتگى ويژهى امام زمان (عليهالسّلام) است كه
يك برنامهى حساب شده و منظّم را در پيش روى منتظران قرار مىدهد و ترسيم مىكند تا
طبق اين الگو، زندگى خود را تنظيم كنند و به سوى روزهاى ظهور، يك حركت جدّى و حساب
شده و با شتاب، داشته باشند.(12)
در اين دعاها، همين بس است كه عنصر اميد در وجود انسان
زنده مىشود. توجّه به عنصر ايمان و عنصر يقين كه اوج اعتقاد مطلوب است، در اين
دعاها، بسيار چشمگير است. به همين خاطر، عوامل سلب يقين را گوشزد، و راهحلهاى
گوناگونى براى اين آسيب بيان شده است.
البته، جا دارد كه خوانندگان اين نوشتار، براى يك بار هم
كه شده، در اين زمينه، به دعاهاى ويژه امام زمان (عليهالسّلام) در عصر جمعه مراجعه
كنند تا ببينند امامِ غايب، براى حل مشكلها و چالشهاى دوران غيبت خود، چه
راهحلهايى مطرح كرده است.
بنابر اين، با رفع هر گونه ابهام براى منتظران و يا ردّ
اشكالات احتمالى و رفع مشكلات قطعى، آسيبهاى دوران غيبت امام مهدى (عليهالسّلام)
شناسانده و زدوده مىشود، و راه جلوگيرى از ضررهاى احتمالى نيز بيان مىگردد.
البته، برخى آسيبهاى مطرح شده، حتّى در عصر حضور امام
معصوم نيز مشاهده مىشود. تاريخ ما، اين آسيبها را به طور فراوان نشان مىدهد.
تعداد و نوع آنها، بستگى به درجهى رشد فرهنگى جامعه و افراد با ايمان دارد.
در دوران غيبت، زمينه براى آزمايش برتر فراهم مىگردد و با
خالص شدن نيروهاى تحت امر امام (عليهالسّلام) معجزات الهى، زمينهى ظهور خواهد
داشت.
تاريخ اسلامى ما، نشان داده است كه بيشترين آسيبها و ضربهها
زمانى است كه نيروهاى ناخالص از نيروهاى خالص جدا نشدهاند و دوستان از
دشمنان، تمييز داده نشده باشند، و در حقيقت، دشمنان واقعى، در لباس دوستانِ
نزديك در آمده باشند.
بنابر اين، بالا رفتن سطح آگاهى و بالا بودن ذخيرهى
تجربياتِ سخت در دوران غيبت، دو اصلِ اجتنابناپذير براى رسيدن نيروهاى تحت امر
حضرت (عليهالسّلام) به وضع مطلوب است.
در بحث آينده، به مشكل رهبرى در دوران غيبت كبرا بايد
بپردازيم و راهحل آن را از منظر امام مهدى (عليهالسّلام) با زاويهى ديد تاريخى
مطرح و بررسى كنيم. إنْ شاء الله تعالى
1) منظور، دعايى است كه سيد بن طاووس آن را ذكر كرده است. اين زيارت، در آخر
مفاتيح الجنان نقل شده است. آغاز آن: ((اللهم! عرفنى نفسك...)) است.
2) كتابهاى تبيين كنندهى سنتهاى تاريخى قرآن خصوصاً تفسير موضوعى شهيد سيد
محمدباقر صدر در اين جا راهگشا مىباشد.
3) ويكون يقيننا في ذالك كيقيننا بقيام رسولك (عليهالسّلام) (دعاى عصر روز
جمعه، مفاتيح الجنان، ص 783؛ انتشارات علميّهى اسلاميّه).
4) معارج: 6 - 7.
5) اين دعاها و زيارتنامهها را در سرتاسر كتاب شريف مفاتيح الجنان مىيابيم.
6) در تفسير آيهى شريفه ((وقل اعملوا فسيرى الله عملكم ورسوله والمؤمنون))
روايات فراوانى در عرضهى اعمال بندگان بر پيامبر و امامان معصوم رسيده است. در عصر
غيبت، فلسفهى اين كار بسيار قابل توجّه و تأمّل بيشتر است.
7) در شب قدر، ملائكه و روح، بر حجّتِ خدا، در هر عصر فرود مىآيند. همه ساله،
اين پديدهى بسيار مبارك و مهم، تحقّق مىيابد.
8) نايبان عام امام زمان (عليهالسّلام) عالمان فرهيخته و عادل و با تقوا كه
شايستهى منصب رهبرى مردم از طرف او در عصر غيبت هستند، نمايانگر حضور خط امامت و
ولايت در صحنهى زندگى فردى و اجتماعى مردم مىباشند. ارتباط با آنان در امر تقليد
در احكام دين و رساندن خمس و زكات و اداى حقوق مالى ويژهى منصب امامت به نايبان
امام زمان، نشانهى ضرورت برقرارى ارتباط تشكيلاتى - مذهبى (اعتقادى و عاطفى) با خط
امامت است. اين كار، يادآور وجود و حضور او، از جهتى، و نشان دهندهى مظلوميت او،
از جهتى ديگر است كه مؤمنان را در انتظار ظهور او آمادهتر مىكند. زيرا، هيچ كس
جايگزين امام معصوم نمىشود. اين مطلب، در تار و پود فرهنگ شيعيان نهفته است.
9) البته، جمعآورى و نشر آثار و بركات وجودى امام زمان (عليهالسّلام) در
ترويج نام و ياد او بسيار مؤثّر است. سهيم بودن انسان در اين امر و احساس او به
سهيم بودنش در اين زمينه، در بارورى ايمان او و اعلام آمادگى براى ظهور امام
(عليهالسّلام) بسيار مؤثّر است.
10) مثلاً در آخر دعاى افتتاح، در شكايتهاى مطرح شده، مهمترين آسيبها،
تذّكر داده شده است.
11) در دعاى مورد اشاره. در پاورقى شمارهى 1 همهى برنامههاى حضرت در زمان
ظهور، به طور نسبتاً مفصّل يادآورى شده است در حقيقت، خطوط روشن حركتِ امام و اهداف
مورد نظر او در اين نهضت جهانى، بيان گرديده است.
12) جمعبندى و طبقهبندى محتواهاى نغز كليه دعاها و زيارتنامهها ويژه حضرت
مهدى (عليهالسّلام) عموماً كارى بسيار مهم و مفيد و ضرورى به نظر مىرسد كه به
ويژه براى ياران و منتظران حضرت بسيار مفيد مىباشد.