جامعه منتظر ظهور نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جامعه منتظر ظهور - نسخه متنی

ابراهیم فیاض

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





جامعه منتظر ظهور

1. تصوير جامعه منتظر ظهور، به ترسيم جامعه پس از ظهور ربط پيدا مي‏كند. از اين رو، براي شناخت نظريه‏هاي مرتبط با جامعه منتظر ظهور، بايستي به مطالعه نظريات در جامعه پس از ظهور پرداخت.

هم‏چنين گونه ظهور و ترسيم آن، از موضوعاتي است كه بر تلقّي ما از جامعه منتظر ظهور تأثير مي‏گذارد. آيا ظهور ناگهاني و انقلابي است؟ يا تدريجي و اصلاح گرايانه؟ آيا ظهور با خشونت همراه است يا با آرامش؟ و...

بر اساس نظريه فوق، چارچوب كنش‏ها در جامعه فعلي به عنوان يك جامعه منتظر ظهور طراحي مي‏شود. اين كه آيا كنش‏ها انقلابي باشند يا اصلاحي يا معجوني از هر دو؟

در مجموع مي‏توان با اين پارادايم به بررسي نظريات در جهان اسلام و شيعه و نيز اديان ابراهيمي ديگر (يعني يهود و مسيحي) پرداخت و كنش‏هاي مناسب را در هريك از چارچوب‏ها ارائه كرد.

2. اديان ابراهيمي در مسئله آخر الزمان، سخن‏هاي متعدد و متنوع و گهگاه متضادي گفته‏اند. آنچه مسلم است اين است كه معمولاً ديدگاه‏هاي در اديان جديد را مي‏توان به اديان قديمي‏تر تحويل برد و بر اساس اين تحويل و تقليل، جامعه منتظر ظهور را نيز مي‏توان در اديان تفسير كرد.

در ايران چند مكتب به گونه‏اي تفسير مسيحي از اسلام و شيعه را رقم زدند: الف. تصوف كه معادل‏گذاري رهبانيت مسيحي در اسلام است؛ ب. اخباري گرايي كه با حسي گرايي مسيحي در اروپا همسويي‏هايي دارد. ج. شيخيه كه رابطه انسان و خدا را بر اساس صفات خداوند در مسيحيت ترسيم مي‏كنند.

3. انجمن حجتيه در مقابل بهائيت (كه يك نوع تفسير يهودي از اسلام است) شكل گرفت، و سازمان خود را به انگيزه‏ي مبارزه با آن تأسيس كرد و در بهائيت ـ همانند پروتستانيسم كه مي‏گفت هركس كشيش خويش است ـ گفته شد كه هركس امام و پيامبر خودش است و در نتيجه نياز به انسان كامل در آن نفي مي‏گرديد. در نقطه مقابل، حجتيه شديدا بر انسان كامل تكيه كرد.

4. آنقدر انسان كامل را محور قرار مي‏دهند كه جاي اراده انسان را مي‏گيرد و انسان در مكتب ايشان ، مسئوليت اجتماعي ـ سياسي و فرهنگي خود را از دست مي‏دهد و امر به معروف و نهي از منكر فردي و تاحدي گروهي،جاي را بر نوع اجتماعي و كلان آن تنگ مي‏كند .

5. به دليل فوق، قشرهايي به اين جريان جذب مي‏شوند كه قشر متوسط به بالا هستند و لذا اين جريان را بايد يك «مكتب اشرافي انتظار» دانست، مكتبي كه در دينداري، زحمت زيادي بر انسان تحميل نمي‏كند، و مي‏توان هم دين‏دار بود و هم در آسايش زيست .

6. انجمن حجتيه، با هر نظامي مي‏تواند زندگي كند جز با نظام انقلابي با حالت اصلاحي به جنگ نظام انقلابي مي‏آيد؛ با دامن زدن به جشن‏هاي مذهبي و اصل قراردادن اين مراسم«مدح» شخصيت‏هاي شيعه اصل‏مي‏گردد و از اهداف شخصيت، و يا سخنان آنان به عنوان امور خسته كننده دوري مي‏شود.

7.آنان در مسير لذت خواهي و لذت بخشي قشر متوسط به بالاي جامعه مذهبي مي‏كو شند ؛به همين دليل بيشتر بر جشن هاهمت مي‏گمارند تا عزاها.

8. چون اساس‏را محبت قرار مي‏دهند، در برخورد با افراد جامعه‏بر شريعت تاكيد نمي‏كنند. هر چند كه خود متشرع و مؤدب به آداب شريعت باشند جريان حجتيه با يك نظام سكولار توانست هم زيستي داشته باشد آنان در دوران تجددگرايي سكولار قبل از انقلاب از قدرت اجتماعي و حتي نفوذ سياسي برخوردار بودند شايد دليل اين همه نفوذ در آن دوران، همان سازگاري آن با نظام‏هاي سكولار است .

10. بعد از انقلاب اسلامي ، چپگرايان مذهبي انجمن حجتيه را متهم به اتهامات فراوان كردند و آنهارا در لاك خود فرو بردند بعد از افول معرفتي ـ ساختاري چپ‏گرايان و ظهور راستگرايان كه تجددگرايي و سرمايه‏داري را محور خود قرارداده بود، دوباره نوستالژي انجمن حجتيه قبل در اذهان روشنفكران سكولار مذهب‏گرا مطرح شد.

به گونه‏اي كه چپگرايان قديمي به اظهار پشيماني پرداختند انجمن حجتيه چون بر محبت بدون مانع شريعت تأكيد مي‏كرد ، مي‏توانست قشرهاي متنوع را نيز در خود راه دهد؛ اين گستردگي در فرايندانجمن تأثير گذاشت . دردوره فشار قشرهاي زيادي از آنان جدا شدند و حتي عده‏اي از آنها به انقلاب پيوستند؛ ولي شمار فراواني از آنها درخودشان فرو رفتند و به انتظار نشستند انجمن بعد از شروع فعاليت جديد دو راه مي‏تواند در پيش‏گيرد: يكي تشكيل هسته‏هاي مستقل و غيرمرتبط به هم در شهرهاي مختلف ايران بدون هماهنگي مركزي كه چند نتيجه مي‏تواند از اين رهيافت بگيرد:

الف. بهره وري از خلاقيت‏هاي هسته‏ها؛

ب. كاهش فشار در اثر استقلال هسته‏ها.

راه ديگر تقويت تشكيلات سري و بسيار مخفي‏است .

در هر صورت پيوستن اقشار پايين به انجمن حجتيه در دوره جديد، احتمال خشونت مي‏رود؛ چه‏اين كه انجمن با حكومت سكولار مشكلي ندارد. مشكل آنها، حكومت ديني و مذهبي است ؛ چرا كه آنها مذهب را در حاشيه مي‏پسندند تا متن، و حكومت مذهبي يعني مذهب در متن جامعه و اين نفي حكومت وجودي جريان ياد شده مي‏باشد .پس مبارزه توسط اقشار متوسط به بالاي انجمن منفي است ؛ ولي قشر پايين به خشونت دست خواهد چنانكه شواهدي از آن در مشهد و... به منصه ظهور رسيد.

وبالاخره روشنفكران سكولار مذهب‏گرا و انجمن حجتيه در نتيجه به يك نقطه مي‏رسند و آن حكومت سكولار و جامعه غيرديني‏است . پس مي‏توان گفت مبدأ و مقصد يكي است.

/ 1