در انتظار مهدی (عج) (4) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

در انتظار مهدی (عج) (4) - نسخه متنی

محمد ناصری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در انتظار مهدي(عج) (جلسه چهارم) سلسله جلسات آيت‏اللّه‏ ناصري

انتظار؛ فضيلت، معنا و شرايط

موضوع بحث راجع به قطب عالم امكان، محور عالم وجود، واسطه بين عالم غيب و شهود، حضرت بقية‏اللّه‏(ع) بود.

در جلسه اول گفتيم كه خليفه عالم وجود بايد داراي دو جنبه باشد؛ يك جنبه «يلي‏الحقي» و يك جنبه «يلي‏الخلقي» كه از جنبه يلي‏الحقي استفاضه و از جنبه يلي‏الخلقي افاضه كند. مثل ترانس برق كه واسطه است بين نيروگاه و لامپهاي روشنايي.

جلسه دوم راجع به اشكالاتي بود كه به حضرت بقية‏اللّه‏، روحي‏له‏الفدا، و مذهب شيعه شده بود. عرض كردم حدود دوازده اشكال شده است و در بين اين دوازده اشكال، دو اشكال چشمگير است و بقيه قابل اعتنا نيست؛ يعني جوابش خيلي سهل‏المعونه است. دو اشكال را عرض كردم اشكال اول راجع به طول عمر حضرت بود و مفصلاً بيان شد و جوابش را حلاً و نقضا بيان كردم. در جلسه سوم هم اشكال دوم كه راجع به نفع حضرت در زمان غيبت بود بررسي شد. در اين جلسه موضوع بحث، فضيلت انتظار، معني انتظار و شرايط انتظار است. اولاً اين عقيده و ايده شيعه است كه منتظر حضرت بقية‏اللّه‏، روحي له الفداء، است. رواياتي در اين زمينه هست كه چند نمونه را خدمت شما عرض مي‏كنم. مجموع رواياتي كه از نبي‏اكرم(ص) تا امام حسن عسكري(ع) راجع به انتظار و فضيلت انتظار و اجر و ثواب منتظران رسيده 99 روايت است. در يكي از اين روايات كه از حضرت امام صادق(ع) نقل شده چنين آمده است: «المنتظر لأمرنا كالمتشحطّ بدمه في سبيل‏اللّه‏»؛1 كسي كه منتظر فرج امام زمان(عج) باشد مثل كسي است كه در راه اسلام در خون خودش غلتيده است. كسي كه در راه اسلام به شهادت برسد چه اجر و مقام و ثوابي دارد؟ كساني هم كه منتظر امام زمان(عج) هستند همين اجر و ثواب را دارند.

روايت ديگري نيز از حضرت صادق(ع) نقل شده كه مي‏فرمايد: «إعلموا أنّ المنتظر لهذ الأمر له مثل اجر الصائم القائم.»؛2 كسي كه منتظر امام زمان باشد اجر و مزدش همانند اجر و مزد كسي است كه هميشه در حالت صيام مشغول نماز باشد؛ يعني روزها روزه و شبها مشغول عبادت باشد.

در روايت ديگري امام جواد(ع) مي‏فرمايد: «أفضل أعمال شيعتنا انتظار الفرج»؛3 بهترين اعمال شيعه ما انتظار فرج امام زمان(عج) است.

روايت ديگري است از رسول اكرم(ص). براساس اين روايت آن حضرت روزي در حالي كه در بين جمعي از اصحاب نشسته بودند، فرمودند: «أللّهم لقّني إخواني»؛ خداوندا، برادران مرا به من برسان! عرض كردند: «يا رسول‏اللّه‏! برادران شما چه كساني هستند؟» حضرت فرمودند: «برادران من آن كساني هستند كه در زمان خليفه دوازدهمي من حضرت بقية‏اللّه‏ قرار مي‏گيرند و منتظر آن آقا هستند.» عرض كردند: «يا رسول‏اللّه‏! ما در برابر شما شمشير مي‏زنيم، قرآن در بين ما نازل شده است، ما برادران شما نيستيم و آنهايي كه صدها سال يا هزارها سال ديگر مي‏آيند، آنها برادران شما هستند؟» حضرت فرمودند: «شما مرا مي‏بينيد، معجزات مرا مي‏بينيد، در جلسات من حاضريد و حرفهاي مرا مي‏شنويد ولي آنها در حالي به من ايمان مي‏آورند كه مرا نديده‏اند. آنها برادران من هستند لكن شما اصحاب من هستيد.»4 و اين بزرگ‏ترين مقام است براي شيعه‏اي كه حالت انتظار در وجودش باشد.

روايت ديگري است از حضرت علي(ع). ايشان مي‏فرمايد: «أفضل عبادة المؤمن إنتظار فرج‏اللّه‏»؛5 برترين عبادتي كه از مؤمن صادر مي‏شود، انتظار فرج است.

انتظار امام زمان(عج) افضل همه عبادات است، خواه عبادت اعتقادي باشد خواه عبادت با اركان و اعضاء بدن.

حضرت سجاد(ع) نيز درباره فضيلت انتظار مي‏فرمايد: «إن أهل زمان غيبته القائلون بإمامته المنتظرون لظهوره أفضل من أهل كلّ زمان»؛ كساني كه در زمان غيبت قائل به امامت حضرت بقية‏اللّه‏ و منتظر ظهور آن حضرت هستند، از اهل همه زمانها افضل هستند. بعد مي‏فرمايد: «لأن اللّه‏ تعالي ذكره أعطاهم من العقول والأفهام والمعرفة ما صارت به الغيبة عندهم بمنزلة المشاهدة»؛6 اين طايفه افضل از همه هستند؛ زيرا خداوند عقل و فهم آنها را كامل كرده است به گونه‏اي كه غيبت و ظهور نزدشان مساوي است؛ يعني جدا به وجود مقدس حضرت بقية‏اللّه‏ و عدم مصلحت در رؤيت و شناخت حضرت معتقدند.

اگر چه آن حضرت در بين اجتماع هستند و ما ايشان را مي‏بينيم و ايشان ما را مي‏بيند، لكن ما ايشان را نمي‏شناسيم؛ مانند برادران حضرت يوسف(ع) كه آن حضرت را مي‏ديدند اما نمي‏شناختند كه اين برادرشان است و بعد از كشف حجب معلوم شد كه برادرشان است. در روايت آمده است كه: «مثل شما با امام زمان مثل برادران يوسف با برادرشان است.»7 نه اينكه امام زمان در پس پرده‏اي باشد يا يك جاي مخفي باشد و كسي ايشان را ملاقات نكند. اين حسابها نيست. حضرت در اجتماعات هستند و كسي آن بزرگوار را نمي‏شناسد. معناي غيبت، عدم حضور نيست. معناي غيبت، عدم شناخت است. غيبت در لغت به هر دو معنا آمده است؛ هم به معناي عدم حضور و هم به معناي عدم شناخت، اما غيبت آن حضرت به معناي عدم شناخت ايشان است و گرنه آن حضرت در بين ما هستند.

در روايتي كه از نايب امام زمان(ع) محمد بن عثمان عمري نقل شده، آمده است: «واللّه‏ إنّ صاحب هذا الأمر ليحضر الموسم كل سنة، يري الناس و يعرفهم و يرونه ولا يعرفونه.»؛8 حضرت صاحب‏الامر هر سال در اجتماع حج حضور مي‏يابد. آن حضرت مردم را مي‏بيند و مي‏شناسد اما مردم او را مي‏بينند و نمي‏شناسند.

روايت ديگري است از معصوم(ع) كه مي‏فرمايد: «المنتظر للثاني عشر كالشاهر سيفه بين يدي رسول‏اللّه‏ يذبّ عنه»؛9 كسي كه منتظر امام دوازدهم باشد مثل كسي است كه شمشير دست بگيرد و از نبي‏اكرم(ص) دفع دشمن بكند. كسي كه شمشير داشته باشد و از نبي‏اكرم(ص) دفع دشمن بكند چه ثواب و اجر و مقامي دارد؟ كساني كه منتظر امام زمان هستند، چنين اجر و مقامي برايشان هست.

اميرالمؤمنين(ع) مي‏فرمايد: «دولت ما آخرين دولتهاست»؛10 يعني هر صنفي از اصناف بني‏آدم حكومت و رياست و زمامداري مي‏كنند تا بفهمند كه نمي‏توانند اجتماع را اصلاح بكنند و لذا زماني كه حضرت بقية‏اللّه‏ تشريف آوردند و اصلاح كردند نگويند كه اگر حكومت به دست ما هم مي‏رسيد همين كار را مي‏كرديم. اگر چنانچه يك طايفه، دو طايفه به حكومت برسند، يك قشر، دو قشر از اجتماع به حكومت و رياست و زعامت نرسند و امام زمان بيايند؛ موقعي كه حضرت عدل واقعي را پياده كردند آن قشر مي‏گويند اگر ما هم بوديم همين كار را مي‏كرديم؛ امام زمان(عج) كار خاصي نكرده‏اند. لذا تمام اقشار و تمام اصناف بايد بيايند به حكومت برسند و بفهمند كه حنايشان رنگي ندارد. نمي‏توانند اجتماع را اصلاح بكنند. موقعي كه آن حضرت تشريف آوردند و اجتماع را اصلاح كردند ديگر نگويند اگر ما هم بوديم همين كار را مي‏كرديم. تا معلوم شود يك قدرتي ماوراء قدرت بشري، حاكم بر اجتماع است.

امام محمد باقر(ع) نيز در اين‏باره مي‏فرمايند: «ما ضرّمن مات منتظرا لأمرنا ألاّ يموت في‏وسط فسطاط المهدي و عسكره»11 كسي كه منتظر ظهور امام زمان(ع) و قبل از ظهور از دنيا برود ضرر نكرده كه در خيمه‏گاه مهدي و سپاهيان او از دنيا نرفته است؛ زيرا همين انتظارشان براي فرج امام زمان(ع) داراي اجر و مقام است.

امام صادق(ع) در روايتي مي‏فرمايد: «إذا قام أتي المؤمن في قبره فيقال له: يا هذا إنّه قدظهر صاحبك! فإن تشأ أن تلحق فالحق، و إن تشأ أن تقيم في كرامة ربّك فأقم»؛12 بعد از اينكه حضرت تشريف آوردند به مؤمناني كه در قبرند گفته مي‏شود: «صاحب شما آمد، مي‏خواهي بلند شو؛ رجعت كن، بيا محضر حضرت، مي‏خواهي هم استراحت كن؟ اختيار با شماست.»

يكي از عقايد شيعه اين است كه بعد از اينكه حضرت آمدند رجعتي خواهد بود. اصل رجعت دو قسم است: يكي رجعت صغري و ديگري رجعت كبري. رجعت صغري در زمان بقية‏اللّه‏الاعظم(ع) است؛ يعني در زمان حضرت عده‏اي زيادي از انبيا و مؤمنان زنده مي‏شوند و در پيشگاه آن حضرت شمشير مي‏زنند. رجعت كبري در زمان رجعت حضرت اميرالمؤمنين(ع) است. موقعي كه حضرت علي(ع) و بعد از حضرت بقية‏اللّه‏ آمدند رجعت كبري شروع مي‏شود و اين‏كه چند سال طول مي‏كشد، بماند13.

روايت ديگري است از امام صادق(ع) ايشان مي‏فرمايد: «من دين الائمة الورع والعفة والصلاح و انتظار الفرج»14؛ مؤمن كسي است كه با ورع باشد، واجبات را انجام دهد و محرمات را ترك كند؛ تقوي داشته باشد؛ عفت داشته باشد؛ نجابت داشته باشد و هم منتظر امام زمان(عج) باشد. يكي از علائم و مشخصات مؤمن انتظار فرج امام زمان(عج) است.

روايتي است از امام حسن عسكري(ع) مي‏فرمايد: «مثله في هذه الأمّة مثل الخضر، عليه‏السلام، و مثله كمثل ذي‏القرنين»؛ مثل امام زمان(عج) در زمان غيبت مثل خضر است. حضرت خضر(ع) الآن موجودند ولي نمي‏دانيم كجا هستند. امام زمان(عج) هم همينطور هستند. همانطور كه معتقديم حضرت خضر(ع) زنده و حاضر است؛ امام زمان(عج) هم به همين نحو زنده هستند و در اجتماع هستند. بعد حضرت مي‏فرمايند: «واللّه‏ ليغيبنّ غيبة لاينجو فيها من التهلكة إلاّ من يثبته اللّه‏ علي‏القول بامامته و وفّقه للدعاء بتعجيل فرجه»15؛ قسم به ذات احديت، فرزند من غيبتي خواهد داشت كه در آن نجات پيدا نمي‏كند از هلاكت مگر كسي كه تقوي پيشه كند و قائل به امامت آن حضرت باشد و دعا براي تعجيل فرج بكند. اگر اين سه حالت و اين سه بعد در وجودش بود، اين شخص اهل نجات است.

روايتي است از حضرت رسول اكرم(ص) كه مي‏فرمايند: «أفضل العبادة إنتظار الفرج»16؛ برترين عبادتها انتظار فرج است. اگر حالت انتظار در كسي باشد ثواب عبادت در نامه اعمال وي ثبت مي‏شود. مثل كسي كه با وضو مي‏خوابد. اين شخص خواب است اما ثواب عبادت برايش مي‏نويسند. حالت انتظار داشتن هم همينطور است.

در روايت ديگري است كه حضرت فرمودند: «أفضل أعمال أمّتي إنتظار الفرج»17؛ بهترين اعمال امت من منتظر فرج امام زمان(عج) بودن است.

در روايت ديگري هم داريم: «افضل العبادة الصمت و انتظار الفرج»؛18 بهترين عبادات اين است كه انسان زبانش را كنترل كند؛ مراقب زبانش باشد. فكر كند بعد سخن بگويد و منتظر فرج باشد.

پدري به پسرش دستور داد كه «امروز از صبح تا آخر شب آنچه گفته‏اي يادداشت كن و شب به من بگو». پسر قبول كرد و نوشت. ديد خيلي زياد مي‏شود. تا ظهر چند صفحه‏اي پر شد. ديگر تا شب ننوشت. شب كه شد پدرش گفت: «چه شد، چه كردي؟» پسر گفت: «نتوانستم همه را يادداشت كنم». پدر گفت: «چرا نتوانستي؟» گفت: «تا ظهر نوشتم. چند صفحه شد. ديدم اگر بخواهم تا شب بنويسم، دفترچه مي‏شود.» پدر گفت: «اين كار را از تو خواستم تا به تو بفهمانم كه گفتار يك روزت را نمي‏تواني براي پدرت بگويي. گفتار يك عمرت را چطور مي‏خواهي براي خدا بگويي و حساب پس بدهي؟» اين مطالبي كه از زبان ما صادر مي‏شود، همه پرونده مي‏شود. صريح آيه قرآن است: «ما يلفظ من قول إلاّ لديه رقيب عتيد»19 همه آنچه مي‏گوييم، از شوخيها و جديها و مزاحها، ثبت مي‏شود و به همه اينها بايد جواب بدهيم. آخرت يك روز طولاني است، 50 هزار سال، 500 هزار سال بايد بايستيم و جواب 70 سال عمر را بدهيم. زبان چيز عجيبي است. بايد بسيار دقت كنيم.

روايت ديگري است كه حضرت رسول اكرم(ص) فرمودند: «سيأتي قوم من بعدكم الرجل منهم له أجر خمسين منكم»؛ قومي پس از شما مي‏آيد كه اجر يك نفر از آنها با اجر 50 نفر از شما كه اصحاب من هستيد برابر خواهد بود. يك عده‏اي در آخر الزمان مي‏آيند كه اجر و مزد اعمال آنها مطابق 50 نفر از شما است. عرض كردند، «يا رسول‏اللّه‏، نحن كنّا معك ببدرٍ و أحدٍ...»؛ يا رسول‏اللّه‏! ما در جنگ بدر واحد كمك شما و قرآن بوديم و ياري مي‏كرديم، آن وقت يك عده‏اي در آخرالزمان مي‏آيند كه اجرشان با اجر 50 نفر ما برابر است؟» حضرت فرمودند: «بله، اگر شما در ناراحتيها و فشارهايي كه آنها واقع مي‏شوند واقع مي‏شديد، تحمل نداشتيد20. در آخرالزمان فشارها و ناراحتيها شديد است. اينان در برابر اين فشارها و ناراحتيها صبر و تحمل مي‏كنند و دست از عقايدشان برنمي‏دارند.

روايت ديگري است از امام سجاد(ع). آن حضرت مي‏فرمايند: «من ثبت علي ولايتنا في غيبة قائمنا أعطاه اللّه‏ أجر ألف شهيد مثل شهداء بدر و أحد»؛ كسي كه در زمان غيبت كبري و آخرالزمان، ثابت قدم باشد اجر و مزدش برابر اجر و مزد هزار شهيد است21. روايت معتبر است. كسي كه در زمان غيبت عمل به وظيفه بكند واجباتش را انجام دهد و محرمات را ترك كند و ظواهر شرع را ـ كما هوحقّه ـ طبق وظائفش انجام دهد اجر هزار شهيد در نامه عملش ثبت مي‏شود. روايات در اين زمينه زياد است. ديگر روايات هم به همين مضامين و منوال است.

براي آنكه بدانيم منتظر واقعي كيست و اين روايات در شأن چه كساني است، ابتدا انتظار را معنا مي‏كنيم. آيا همين كه بنشينيم و ادعا كنيم كه منتظر امام زمان(عج) هستيم كافي است؟ همين انتظار است؟ آيا اين همه ثواب كه ائمه اطهار(ع) و نبي‏اكرم(ص) فرموده‏اند، براي كساني است كه مي‏نشينند و مي‏گويند: «ما منتظريم» و هر كاري هم كه دلشان مي‏خواهد مي‏كنند و هر راهي هم كه دلشان خواست مي‏روند؟

انتظار؛ يعني انزجار از وضع موجود و تقاضاي حالت مطلوب‏تر. مثلاً شخصي مريض است، حالش خيلي بد است و اطرافيان او اميدوارند كه حالش بهتر شود. مي‏گويند منتظريم حالش خوب شود. پس انتظار؛ يعني از حال فعلي ناراضي‏ام و يك وضع مطلوب‏تر را مي‏خواهم. اين معناي انتظار است. مثلاً پسرش رفته است سفر. سؤال كني مي‏گويد: «از نيامدنش خيلي ناراحتم، اما منتظرش هستم»؛ يعني من از اين غيبت او ناراضي و ناراحتم و منتظرم كه او برگردد و حالم بهتر شود. يا اينكه مثلاً تاجري است كه از نظر تجاري وضع خوبي ندارد و بازارش كساد است. مي‏پرسيم «وضعتان چه طور است؟» مي‏گويد: «وضع خوبي نداريم، اما منتظريم خوب شود. خبر داده‏اند كه وضع خوب مي‏شود، ما هم منتظريم كه وضع خوب شود»؛ يعني كاملاً از وضع كنوني ناراضي است و منتظر وضع بهتري است. آيا كساني كه منتظر امام زمان(عج) هستند همين حالت را دارند؟ واقعا از وضع فعلي خود و جامعه ناراضي‏اند. اگر انسان با كساني كه ايجاد فساد مي‏كنند، ولگرد هستند، معصيت مي‏كنند، اسير هواي نفس هستند، ارتباط داشته باشد، از وضع فعلي كه الآن جامعه دارد، راضي باشد، انتظار معنا ندارد.

انتظار معناي مركبي دارد: نفي و اثبات. عدم رضايت از وضع فعلي و انتظار وضع بهتر. انتظار؛ يعني آماده باش براي ياري امام زمان(عج). منتظرم، يعني وجودم كلاً در انتظار بقية‏اللّه‏الاعظم(ع) است كه بيايد و انقلاب جهاني ايجاد بكند. امام زمان(عج) كه مي‏آيد انقلاب مملكتي و مقطعي نمي‏كند، بلكه انقلاب ايشان، انقلابي در كل جهان است. يعني انقلابي مي‏كنند كه از حضرت آدم(ع) تا به حال كه شش يا هفت هزار سال، كمتر يا بيشتر از آن مي‏گذرد چنين انقلابي ايجاد نشده است. انقلابي كه ايشان ايجاد مي‏كنند يك انقلاب جهاني است. پس افراد خاصي مي‏توانند با حضرت همكاري بكنند و قدرت دارند كه از اعوان و انصار حضرت بقية‏اللّه‏ باشند.

معناي انتظار عدم رضايت از وضع فعلي و كمال اشتياق به پياده شدن عدل الهي در سراسر جهان است. حال چه كساني منتظرند؟ منتظران بايد كساني باشند كه مهذّب باشند، خودشان را اصلاح كرده باشند. من كه مرتكب صدها گناه مي‏شوم، مرتكب صدها جنايت مي‏شوم و عشق و علاقه به فساد مي‏ورزم، چه طور مي‏توانم بگويم كه منتظر آقا هستم؟ منتظرم كه بيايند گردن مرا بزنند؟ چون حضرت كه مي‏آيند، مبارزه با فساد مي‏كنند. مي‏خواهند عدل واقعي و عدل الهي را در سراسر دنيا، پياده بكنند. ريشه‏هاي فساد را از بين ببرند. وقتي كه وجود انسان سرطاني باشد، وقتي عضوي سرطاني باشد، قابل معالجه نيست. بايد قطع شود.

پس انسان بايد خودش را اصلاح كند. حضرت كه بيايند دو انقلاب مي‏كنند، انقلاب دروني و انقلاب بيروني. انقلاب دروني را از هم اكنون بايد شروع كنيم. انساني كه مي‏خواهد بگويد منتظر امام زمان(عج) است و مي‏خواهد از منتظران باشد و اين روايات شامل حال او بشود، بايد مشغول تهذيب باشد «قد أفلح من زكّها»22 رستگاري در پرتو تزكيه است؛ يعني اول تخليه بكند و بعد هم تحليه. اول صفات رذيله را از خودش دور كند و بعد هم صفات حميده را در خودش به وجود بياورد. الآن هم كساني كه محضر حضرت مشرفند پنج طايفه هستند: اوتاد، نجبا، نقبا، رجال‏الغيب، و صلحا و در هر كدام از اين طايفه‏ها هم عده زيادي هستند. اينان هم از آب و خاك و از اولاد آدم هستند اما با رشد، تقوي، تهذيب، خودسازي و حاكميت اسلام بر وجودشان، به اين تقرب رسيده‏اند وتشرف اختياري محضر حضرت پيدا كرده‏اند. پس شرط منتظر بودن اين است كه انسان خودسازي بكند.

خدا مي‏داند كه دامن همه ما آلوده است؛ بزرگ و كوچك ندارد. هيچ كدام ما معصوم نيستيم. خدا شاهد است كه اگر توبه از اعمال گذشته بكنيم و عزم و جزم بر ترك معصيت در آينده داشته باشيم و واجبات را اول وقت انجام بدهيم و توسلات به حضرت بقية‏اللّه‏ داشته باشيم، ان‏شاءاللّه‏ همه ما از منتظران و مورد عنايت حضرت خواهيم بود.

خدايا قسمت مي‏دهيم به عزت محمد و آل محمد فرج امام زمان را نزديك بگردان. موانع ظهورشان را برطرف بگردان! خدايا قلوب ما را هم به نور ايمان و تقوي و ولايت و خلوص بيش از پيش منور بفرما! خدايا رفع ظلم و ناراحتي و طغيان‏گري از مسلمان‏ها بفرما! شر اشرار را به خودشان برگردان! خدايا قسمت مي‏دهيم به عزت محمد و آل محمد راه نجاتي براي مسلمانان فلسطين فراهم بفرما! خدايا قسمت مي‏دهيم به عزت محمد و آل محمد اسامي همه ما را در طومار اصحاب و انصار امام زمان(عج) ثبت و ضبط بگردان!


1 . المجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج52، ص123.

2 . الكليني، محمدبن يعقوب الكافي، ج2، ص222.

3 . بحارالانوار، ج51، ص156، ح1.

4 . همان، ح52، ص123.

5 . همان، ص131.

6 . همان، ج36، ص386.

7 . الطوسي، محمدبن الحسن، كتاب الغيبه، ص222.

8 . همان، ص221.

9 . همان، ج52، ص129، ح24.

10. همان، ج52، صص339-338، ح83.

11. الكليني، محمدبن يعقوب، همان، ج1، ص372.

12. المجلسي، محمدباقر، همان، ج53، ص91.

13. ائمه(ع) در زمان حضرت بقية‏اللّه‏ برنمي‏گردند. فقط از آن جهت كه امام را امام بايد غسل دهد و نماز بخواند و كس ديگري امكان ندارد، حضرت بقية‏اللّه‏ بعد از 7 سال كه هر سالي 10 سال مي‏شود كه 70 سال مي‏شود شهيد مي‏شوند «ما منا إلا مقتول او مسموم»، حضرت ابا عبداللّه‏(ع) رجعت مي‏كنند و غسل و كفن ايشان را برعهده مي‏گيرند و برايشان نماز مي‏خوانند و ايشان را تدفين مي‏كنند. ائمه(ع) در زمان حضرت علي(ع) رجعت مي‏كنند.

14. المجلسي، محمدباقر، همان، ج52، ص122.

15. همان، ص24.

16. الصدوق، محمدبن علي بن الحسين، كمال‏الدين و تمام‏النعمة، ج2، ص377، ح1.

17. المجلسي، محمدباقر، همان، ج52، ص128، ح21.

18. همان، ج68، ص96.

19. سوره ق (50) آيه18.

20. همان، ج52، ص130.

21. همان، ص125.

22. سوره شمس (91) آيه 9.

/ 1