در محضر حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى (دامت بركاته) <p/> - در محضر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (دامت برکاته) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

در محضر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (دامت برکاته) - نسخه متنی

مصاحبه کننده: مسعود پورسید آقایی؛ مصاحبه شونده: ناصر مکارم شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در محضر حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى (دامت بركاته)

حجت الاسلام و المسلمين پورسيد آقايى: فرارسيدن نهم ربيع‏الاول، آغاز سال‏روز امامت خاتم الاوصياء، حضرت بقية الله الاعظم، ولى عصر ـ عجل الله تعالى فرجه الشريف‏ـ را به محضر حضرت آية اللّه العظمى مكارم شيرازى و همه عزيزان حاضر در مجلس تبريك و تهنيت عرض مى‏كنم.

اين روز را كه در حقيقت در امتداد غدير و بلكه خود غدير ديگرى است و روز بيعت و تجديد عهد با امام زمان (عج) است، به محضر حضرت‏عالى رسيديم، تا از بيانات و رهنمودهاى شما استفاده كنيم. از اينكه ما را به حضور پذيرفتيد، بسيار سپاسگزاريم.

در ابتدا اجازه مى‏خواهم كه به اختصار به معرفى مركز تخصصى مهدويت و برخى اهداف و برنامه‏هاى آن و نيز بعضى از كارهايى كه تاكنون صورت گرفته، بپردازم.

اجمالاً عرض مى‏شود، مركز تخصّصى مهدويّت، با همت برخى شخصيت‏هاى فرهنگى به ويژه حضرت حجت الاسلام و المسلمين حاج آقاى قرائتى (دامت توفيقاته) و حمايت‏هاى مقام معظم رهبرى (دام ظله) ايجاد شده است. اين مركز، وابسته به بنياد فرهنگى حضرت مهدى موعود (عج) و به عنوان تنها مركزى است كه به صورت آموزشى، پژوهشى، تبليغى و هنرى درباره حضرت مهدى (ع)، مشغول فعّاليّت است.

از جمله اهداف اين مركز، پرورش اساتيد و تربيت مبلغان در اين موضوع، گسترش و تعميق مباحث مهدويت در سطح جامعه، دفاع از فرهنگ غنى و اصيل مهدويت در برابر شبهات داخلى و خارجى، است.

در اين مركز، هم اكنون بيش از يكصد نفر از طلبه‏هاى فاضل مشغول تحصيل هستند. اين دوره چهارمين دوره آموزشى اين مركز است ـ سه دوره تربيت مدرس و يك دوره سطح سه حوزه ـ. الحمدللّه هم چنان كه مستحضر هستيد؛ به تازگى با همت و تلاش بعضى از آقايان و عنايت حضرت‏عالى، اين مركز به عنوان يكى از مراكز تخصّصى حوزه و با نام «مركز تخصّصى امامت و مهدويت» به تصويب رسيد و از ابتداى سال گذشته بيست و پنج نفر از طلاب در مقطع سطح سه، مطابق مقررات حوزه، گزينش شدند؛ كه هم اكنون مشغول به تحصيل هستند. در اين رابطه، سرفصل‏ها و دروسِ سطح چهار هم آماده شده است، كه به محض كسب مجوز براى سطح چهار، گزينش طلاب در اين مقطع هم انجام خواهد شد، ان شاء اللّه.

گفتنى است كه اين مركز، در راستاى اهدافى كه دارد، در تلاش است كه شعبه‏هايى را در مراكز برخى استان‏ها؛ مانند: مشهد، اصفهان و... تأسيس كند؛ كه بحمداللّه در اصفهان مركزى به همين نام تأسيس شده؛ كه فعاليّت‏هاى آموزشى و تبليغى شايان توجهى دارد و در مشهد الرضا (ع) نيز در حال تشكيل است.

از ديگر فعاليت‏هاى اين مركز، انتشار فصلنامه‏اى علمى ـ تخصصى با نام «انتظار» است؛ كه مورد استقبال حوزه‏ها و مراكز علمى قرار گرفته است؛ به طورى كه تمام شماره‏هاى آن، با وجود چاپهاى متعدد، ناياب است.

از جمله برنامه‏هاى اين مركز، تشرف به محضر مراجع بزرگوار، جهت استفاده از بيانات و رهنمودهاى آنان است.

عرض پايانى من، درخواست از حضرت عالى، براى تاكيد و اهميّت دادن بيشتر به مباحث مهدويت در حوزه‏هاست؛ زيرا همان طور كه مستحضر هستيد، اين مباحث به دلايل اعتقادى، سياسى و اجتماعى از اهميت به سزايى برخوردار است و متأسفانه در طول بيست و پنج سال پس از انقلاب، به خاطر برخى جهات، از جمله انگ انجمن حجتيّه‏اى خوردن، آن‏گونه كه شايسته اين مباحث است، به آن پرداخته نشده است.

مهدويت، با توجه به نگاه و رويكرد جدى به آينده انسان و پايان تاريخ و با توجه به زمينه‏ها و پشتوانه‏هاى عميق اعتقادى و فرهنگى، كه در پيروان و عاشقان خود دارد، مى‏تواند از مهم‏ترين عوامل رشد جامعه و نجات از ركود و انحطاط باشد؛ هم چنان‏كه بيش‏ترين سهم را در ايجاد نشاط و اميد به آينده و بسيج جوانان و توده‏هاى مردم دارد.

در اين زمينه سخن بسيار است، ولى بيش از اين مصدع نشوم. بار ديگر از اين‏كه جمعى از فرزندانتان را به حضور پذيرفتيد، تشكر مى‏كنم. اميدوارم بتوانيم از اين فرصت پيش آمده نهايت بهره را ببريم و بيانات و رهنمودهاى حضرت‏عالى را چراغى فراراه فعاليت‏هاى خود و اين مركز قرار دهيم.

آيت اللّه العظمى مكارم شيرازى:

بسم الله الرحمن الرحيم و به نستعين و صلى الله على سيّدنا محمّد و آله الطيبين الطاهرين، لا سيما بقية‏الله المنتظر، أرواحنا فداه. «و لقد كتبنا فى الزبور من بعد الذكر ان الارض يرثها عبادى الصالحون».

* بررسى موضوع مهدويت، يك وظيفه است.

از ديدار شما عزيزان، برادران عزيز و محترمى كه در رشته تخصّصى مهدويّت مشغول فعاليّت هستيد بسيار خوش‏بختم. حقيقت، اين است كه حوزه علميه قم، مسئوليّت‏هاى زيادى براى دفاع از حوزه تشيع دارد. يك بخش مهم آن، دفاع از حوزه مهدويّت است.

ايّام، ايّام شهادت حضرت امام حسن عسكرى (ع) و آغاز سال روز امامت امام زمان (عج) است. معروف است كه ما، در روز شهادت امام حسن عسكرى، با يك چشم اشك حسرت مى‏باريم و با يك چشم، اشك شوق. حسرت و اندوه، از اين مصيبت است كه امام يازدهم را از دست داده‏ايم و شوق، از آن نعمت الهى است كه در سايه امام زمان قرار گرفته‏ايم. بنابراين، اين ايام، با مسئله مهدويّت، تناسب زيادى دارد.

همان طور كه برادرمان اشاره فرمودند، مسئله مهدويّت، سال‏هاى زيادى بود كه در تحت پوشش يك عناوين ديگر قرار گرفته بود و شكل و شمايل خودش را از دست داده بود و سبب شده بود كه عدّه زيادى فاصله بگيرند. اگر كسى مى‏خواست درباره حضرت مهدى و حضرت حجت (ع) بحث كند، به او اتّهام حجتيّه بودن مى‏زدند و مشكلاتى براى او پيدا مى‏شد و يا به نفع گروه خاصى تمام مى‏شد، امّا به زودى معلوم شد كه بايد حساب‏ها از هم جدا كرد. ما كه نمى‏توانيم با حضرت مهدى (ع) خداحافظى كنيم! ما كه نمى‏توانيم درباره ايشان بحث نكنيم! براى شما عزيزان كه مشغول بحث بررسى در اين‏باره هستيد، روشن است كه عدهّ زيادى در طول تاريخ، از نام مقدّس «مهدى» سوء استفاده كرده‏اند. همين امروز، در ميان نامه‏هايى كه براى ما آمده است، نامه‏اى بود كه نوشته بود: «برگه‏اى به دست ما رسيده، به نام اين كه سيّد حسنى در عراق ظهور كرده است و مردم را دعوت كرده است و مراجع را به مباهله خوانده است.»!

اين سوء استفاده‏هايى كه در گوشه و كنار جهان اسلام، از مسئله مهدويت مى‏شود و شده است، مانع از اين نيست كه ما از اين مسئله اساسى، خودمان را كنار بكشيم.

حوزه علميّه قم، در شرايط فعلى، تنها پايگاه براى دفاع از اسلام و تشيع است. البته، اميدوارم حوزه علميه نجف هم با قطع شرِّ اشغال‏كنندگان، بار ديگر زنده شود و به دفاع از حوزه تشيع بپردازد. حال با اين وضع، آيا نبايد رشته‏اى به نام مهدويّت، بررسى مسائل درباره حضرت مهدى (ع) را بر عهده بگيرد؟

* مهدويّت، نقطه اميد بخش و زندگى‏ساز

به يقين بايد باشد، بخصوص اين كه مسائل مربوط به حضرت مهدى (ع)، در مركزِ حملات و تيراندازى‏هاى مخالفان قرار گرفته است! آنان مى‏دانند، ايمان به حضرت مهدى (ع)، سبب بالندگى و شادابى جامعه شيعه است. شيعه، به عشق او زنده است و به عشق او گام بر مى‏دارد. به واسطه انتظار او، هرگز، گرد و غبار يأس، بر دل و جان شيعه نمى‏نشيند. نه تنها شيعه، اهل سنّت هم در انتظار مهدى هستند. تفاوت، فقط، در اين است «آيا او متولد شده است و يا در آخر الزمان متولد مى‏شود؟».

* مهدويّت، اجماعى است.

مسئله قيام مهدى، از آغاز اسلام، در ميان مسلمانان مطرح بوده است. احاديث مهدى را دقت كنيد! نكته جالبى دارد.

پيغمبر اكرم مى‏فرمايد: «مهدى، جَبْهه‏اش [پيشانى‏اش] اين طور است؛ چشمانش اين طور است؛ بينى‏اش، اين طور است.» درباره اصل وجود و ظهور مهدى بحث نمى‏كند، بلكه از نشانه‏ها و جزئيات مى‏گويد. معناى اين گفته، اين است كه اصل مسئله، براى مسلمانان زمان پيغمبر هم روشن بوده است و حضرت دارد شاخ و برگ را بيان مى‏كند. ما، در فقه، وقتى از بعضى از مسائل بحث مى‏كنيم، مى‏بينيم از اصل مسئله، كسى از امام سؤال نكرده بلكه، از شرايط، موانع، جزئيات سؤال كرده، مى‏گوييم، به قدرى اصل مسئله، مسلَّم بوده كه درباره اصل آن، سؤال نمى‏شده، بلكه از شرايط و موانع و جزئياتش سؤال مى‏پرسيده‏اند! وقتى ما نگاه مى‏كنيم مى‏بينيم، بحث از خصوصيات ظاهر او و... است، معلوم مى‏شد كه از زمان پيغمبر، مسئله، خيلى روشن بوده است.

اين نكته نيز خيلى جالب است. امام سجاد، سلام الله عليه، موقعى كه در شام خطبه مى‏خواند، از مسائلى كه خودش را با آن معرّفى مى‏كند، مسئله حضرت مهدى است. شاميان، ساليان دراز، به سبب حكومت بنى‏اميه و معاويه، نه تنها از حضرت على (ع) دور شده بودند، بلكه از اسلام دور افتاده بودند!

امروز، مدارك روشنى در دست است كه معاويه، از اصل اين كه نام پيغمبر در اذان برده مى‏شد، ناراحت بود و مى‏گفت: «بايد روزى برسد كه اين نام فراموش بشود.»! خوب، شاميان همه چيز را فراموش كردند، ولى از خطبه امام سجاد معلوم مى‏شود كه مهدى را فراموش نكرده بودند: «منّا أسد الله و أسد الرسول و منّا الطيار و منّا مهدى هذه الأُمة؛ اى شاميان! شما خبر داريد كه مهدى اين امّت ظهور مى‏كند. مهدى اين امّت، از ما است! اگر ما را خارجى معرفى كردند، اشتباه است! حمزه، از ما بود! طيار، از ما بود! مهدى از امّت از ما است!»؛ يعنى، مسئله، آن قدر روشن بود كه مردم شام هم با آن همه دورى از اسلام، با اين موضوع آشنا بودند. اگر اين، يك مسئله مجهولى بود، كسى كه نمى‏آيد به وسيله يك مسئله مجهولى، خودش را به مردم معرفى بكند! بنابراين، اين مسئله، يك مسئله بنيادى در اسلام است. شما عزيزان كه مشغول اين برنامه هستيد، مى‏دانيد كه اهل سنّت، كتاب‏هاى زيادى درباره مهدى نوشته‏اند. كتابى داريم كه يكى از دانشمدان اهل سنت نوشته است و آن را «فى تواتر الأخبار في المهدي» ناميده است.

* مهدويّت، آب حيات است.

خوب، اين مسئله، يك مسئله بسيار مهمّى است. اهميّت آن، وقتى روشن مى‏شود كه در بعضى از آيات،

خوب دقت كنيد. در آيه شريف «قل اَرَأيتم ان اَصَبَح ماؤكم غورا فمن ياتيكم بماءٍ معين» (ملك: 30) روايت داريم كه يك تفسير «ماء معين»، امام زمان است. آب، مايه حيات است. هر كجا يك چشمه آب هست، نشانه زندگى و حيات است. تا آب نباشد، هيچ چيزى نيست. در اين جا مى‏فرمايد، امام زمان، «ماء معين» است. به همان اندازه كه براى زندگى مادى ما، آب جارى ضرورت دارد، به همان اندازه، براى زندگى معنوى ما، ياد امام زمان، عشق به امام زمان، انتظار امام زمان، لازم است.آن چه گل‏هاى فضيلت و شكوفه‏هاى انسانيّت را بر شاخسار وجود ما آشكار مى‏كند، همين «ماء معين» يعنى حضرت مهدى (عج) الشريف است.

همه شنيده‏ايم كه در روايت، حضرت مهدى (عج) به آفتاب پشت ابر تشبيه شده است. كار آفتاب در جهان مادّه چيست؟ نور آفتاب، مايه هر حركتى در كره زمين است. مى‏گويند، هر حركتى كه در كره زمين مى‏شود، به نور آفتاب مرتبط است. تمام موادّ انرژى‏زا، از نور آفتاب، است. سدهايى مى‏سازند و آب‏ها را پشت آن جمع مى‏كنند و با تونل‏هايى كه در آن مى‏زنند، آب را جارى مى‏كنند و برق را توليد مى‏كنند و در سايه برق، كارخانه‏ها كار مى‏كنند. وقتى نگاه مى‏كنيم، مى‏بينيم حركت آن‏ها، به نور آفتاب، است. آفتاب‏بر درياها مى‏تابد و آب‏ها بخار مى‏شوند و ابرها را تشكيل مى‏شوند و باران مى‏بارد و اختلاف درجه حرارت پيدا مى‏شود و بادها توليد مى‏شوند و ابرها را حركت مى‏دهند و باران‏ها مى‏بارد و پشت سد، جمع مى‏شود و توربين‏ها را حركت مى‏دهد و برق ايجاد مى‏شود.

نور آفتاب، سرچشمه همه زيباى‏ها است! تمام گل‏هاى زيبا، تمام بال و پرهاى پرندگان زيبا، تمام رنگ‏هايشان، از تابش نور آفتاب است. وقتى وجود مهدى به نور آفتاب تشبيه مى‏شود، يعنى حسّ و حركت و زيبايى و جنبش و حيات، از ناحيه حضرت مهدى (عج) است.

* پرورش بندگان صالح، زمينه ظهور است.

به هر حال، اميدوارم بتوانيم هم دوستان را روشن سازيم و هم دشمنان را بر سر جا بنشانيم. الآن دارند پول خرج مى‏كنند براى اين كه چهره نورانى حضرت مهدى (عج) را در نظرها طور ديگرى جلوه دهند! آمدند يك اشكالى را مطرح كردند. گفتند، شما مى‏گوييد: «حضرت مهدى (ع)، وقتى قيام مى‏كنند كه عالم، پر از ظلم و جور و فساد شود. پس به ما اجازه بدهيد، به عنوان مقدمه ظهور، ما هم به ظلم و فساد، كمك كنيم.»! پاسخ اين اشكال، اين است كه ظلم و فساد، به تنهايى، براى ظهور حضرت كافى نيست. حضرت، وقتى ظهور مى‏كند كه جهان «عباد صالح» باشد: «و لقد كتبنا فى الزبور من بعد الذكر ان الأرض يرثها عبادى الصالحون.»

ظلم و فساد، در عالَم زياد است. اگر ظلم و فساد، به تنهايى براى ظهور حضرت كافى بود، تا حالا حضرت ظاهر شده بود! ظلم به اندازه كافى هست! ما بايد «عبادى الصالحون» را درست كنيم؛ يعنى، يك گروهى انقلابى و قوى و هوشيار و بيدار و آگاه بايد باشند تا اين انقلاب حضرت مهدى (ع) آشكار بشود.

برادرى سؤال كرده بود كه «چرا يكى از القاب حضرت مهدى، اباصالح است؟ مگر حضرت، فرزندى به نام صالح دارد؟». گفتيم، «اَب» در لغت عرب، تنها به معناى پدر نيست، بلكه به معناى «صاحب» نيز هست. اباصالح، يعنى كسى كه صُلحايى در اختيار دارد. اين «اباصالح» از اين آيه قرآن گرفته شده است: «و لقد كتبنا فى الزبور من بعد الذكر ان الارض يرثها عبادى الصالحون». (انبياء، 105)

* خودسازى، مقدمه ظهور است.

دعاى براى تعجيل ظهور، بسيار مهم است و مسجد جمكران، يك كانون بسيار مقدّس براى ياد مهدى(ع) است و دعاى ندبه، يك دوران تاريخ ولايت و نبوّت تا منتهى مى‏شود به تاريخ حضرت مهدى (ع). همه اين‏ها بوده است، امّا نبايد شيعيان، به اين‏ها قناعت كنند! آن چه لازم است، خودسازى و ديگرسازى است: «و انّ الأرض يرثها عبادى الصالحون». دنيا، پر از فساد شده است و جنايتكاران دنيا، جنايت، را به حدّ اعلا رسانده‏اند! شما ببينيد، دو دولت ياغى و جانى، تمام قوانينى را كه خودشان تصويب كرده‏اند، قوانين بين‏المللى و قوانين انسانى و قوانين بشرى، همه را زير پا گذاشتند! اسراييل، هر روز، مى‏كشد و ويران مى‏كند و از بين مى‏برد! آمريكاى جنايتكار هم مسابقه جنايت گذاشته است! نه تابع قانونى هستند و نه تابع حكمى و نه هيچ كانونى را در دنيا به رسميت مى‏شناسند و نه عاطفه انسانى دارند و نه رحم! واقعا، وقتى انسان مى‏بيند، اين همه از ملت مظلوم فلسطين كشته مى‏شود، خانه‏هايشان ويران شود، دنيا هم خاموش است، اين طرف هم مى‏بيند كه جنايتكاران در عراق چه‏ها مى‏كنند، اين‏جا است كه ظلم و فساد، به اندازه كافى هست. بايد «عبادى الصالحون»، ان شاء الله، از نفس گرم شما، يك فعّاليّت همگانى بشود.

من، عرايضم را كوتاه مى‏كنم. شما عزيزان را به خدا مى‏سپارم. برنامه‏هايتان را مى‏ستايم. از امام زمان(ع) مى‏خواهم كه إن شاء الله، بال و پر محبتش را بر سر همه شما و همه شيعيان و همه كسانى كه براى نجات اسلام و تشيع زحمت مى‏كشند، بگستراند.

* سطحى كردن مسئله مهدويت، خطرى بزرگ.

انتظار ـ برخى افراد، بحث مهدويّت را امروزه خيلى سطحى كرده‏اند. آنان، بابى را به نام ملاقات‏گرايى باز كرده، مى‏گويند، بايد به دنبال ملاقات با آقا بود ملاقات با آقا، راحت است و اين فكر را در قالب كتاب‏ها و سخنرانى‏ها و اخيرا به وسيله مجله خود به شدّت ترويج مى‏كنند. مى‏خواستيم نظر شما را در اين‏باره جويا شويم. يك جريان ديگر هم هست كه مى‏گويد، ظهور نزديك است. در اين باره هم نظرتان را بفرماييد.

آيت الله العظمى مكارم ـ متأسفانه، همين طور كه بيان كردند، يك عده سوء استفاده‏چى درباره اين مسئله پيدا شده‏اند. هميشه، از مهم‏ترين مسائل سازنده، از سوى بعضى بدترين سوء استفاده‏ها شده است. مسئله مهدويّت هم همين طور است. افراد نادرستِ گناهكارِ آلوده تحت عنوان مسائل مربوط به مهدويت، گاهى افراد را اغفال مى‏كنند و سوء استفاده مى‏كنند. در مجالس مى‏آيند مى‏گويند، چشم‏هايتان را ببنديد كه حضرت مهدى (ع) آمد و بوى حضرت مهدى (ع) را مى‏شنويم و ديشب حضرت مهدى(ع) را ديدم و...!

اين گونه برخوردها، يا ناشى از فكر كوتاه است و يا توطئه‏اى در كار است كه مى‏خواهند ابهت مسئله را بشكنند و خراب كنند! ما بايد به هوش باشيم و جلوى اين سوء استفاده‏ها را بگيريم! لباس روحانيت بسيار مقدّس است، ولى از همين لباس بسيار مقدّس، يك كسى ممكن سوء استفاده بكند! ما بايد مراقب باشيم! آنانى كه ناآگاهند، بايد بيدارشان كنيم و آگاهند، بايد با ايشان مبارزه كرد. آنانى كه كسانى كه مى‏آيند و خبر از نزديك شدن ظهور مى‏دهند، كارشان براى متزلزل كردن دل‏ها است! من فراموش نمى‏كنم كه قبل از سال 1414 هجرى قمرى، يك شايعه مفصلى پخش كردند كه در سال 1414 حضرت مى‏آيد!

هر كس وقت ظهور را تعيين كند، به ما دستور داده شده كه تكذيبش كنيم و او را آدم كذّاب و درغگو بدانيم! هر كسى ادعاى رؤيت كند، وظيفه‏مان اين است كه تكذيبش كنيم! مسائل مهدويت را به سطح پايين، نبايد نازل دهيم! امام زمان به اين كار راضى نيست! هميشه، ما، گرفتار دوستان نادان بوديم و دشمنان دانا! الان هم گرفتاريم! شما مى‏بينيد در مسائل عزادارى امام حسين (ع)، ما، هم گرفتار دشمنان دانا هستيم! و هم دوستان نادان! گاهى مسائل كفرزا را در مجالس عزادارى حسينى مى‏گويند! لا اله الا زينب، كفر است! بنابراين، در هر دو جبهه، بايد كوشيد. منتهى در اين دو جبهه، دوستان نادان را بيش‏تر بايد ارشاد كرد. حالا اگر يك جريان‏هايى باشد و يك حساب و كتابى، با آنان بايد مبارزه كرد! در همه اين مراحل، بايد با منطق برخورد كرد. منطق ما، الحمد اللّه، در مسئله ظهور حضرت مهدى (ع)، خيلى قوى است. در اين باره، هم منطق عقل و هم آيه و هم در روايت و هم اجماع داريم.

انتظار ـ آيا ما، مأمور به درخواست و طلب ديدار حضرت هستيم؟ به عبارت ديگر آيا از جمله تكاليف شيعه در عصر غيبت، درخواست و تقاضاى ديدار با امام است؟ يا چنين تكليفى نيست؟

آيت الله العظمى مكارم ـ نه؛ ما، مأمور نيستيم....

انتظار: جز تكاليف هست، حتى به صورت مستحب؟

آيت الله العظمى مكارم ـ نه؛ ما مأمور نيستيم كه اصرار به ديدن حضرت داشته باشيم. كسى ممكن است خدمت حضرت مشرّف بشود، امّا آنانى كه مشرّف شدند، خبرى نمى‏دهند. آنان، تظاهر به اين مسائل نمى‏كنند. بر اساس رواج همين تفكر غلط، خيلى‏ها مى‏آيند پيش ما و مى‏گويند: «آقا! دعا كنيد تا حضرت مهدى (ع) را ببينيم.»! نبايد يك چنين اميدى را و يا يك چنين فكرى را در جامعه ايجاد كنيم. إن شاء الله مى‏مانيم و ظهور حضرت را مى‏بينيم. و السلام علكيم و رحمة اللّه و بركاته.

/ 1