در محضر حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى (دامت بركاته)
حجت الاسلام و المسلمين پورسيد آقايى: فرارسيدن نهم ربيعالاول، آغاز سالروز امامت خاتم الاوصياء، حضرت بقية الله الاعظم، ولى عصر ـ عجل الله تعالى فرجه الشريفـ را به محضر حضرت آية اللّه العظمى مكارم شيرازى و همه عزيزان حاضر در مجلس تبريك و تهنيت عرض مىكنم. اين روز را كه در حقيقت در امتداد غدير و بلكه خود غدير ديگرى است و روز بيعت و تجديد عهد با امام زمان (عج) است، به محضر حضرتعالى رسيديم، تا از بيانات و رهنمودهاى شما استفاده كنيم. از اينكه ما را به حضور پذيرفتيد، بسيار سپاسگزاريم. در ابتدا اجازه مىخواهم كه به اختصار به معرفى مركز تخصصى مهدويت و برخى اهداف و برنامههاى آن و نيز بعضى از كارهايى كه تاكنون صورت گرفته، بپردازم. اجمالاً عرض مىشود، مركز تخصّصى مهدويّت، با همت برخى شخصيتهاى فرهنگى به ويژه حضرت حجت الاسلام و المسلمين حاج آقاى قرائتى (دامت توفيقاته) و حمايتهاى مقام معظم رهبرى (دام ظله) ايجاد شده است. اين مركز، وابسته به بنياد فرهنگى حضرت مهدى موعود (عج) و به عنوان تنها مركزى است كه به صورت آموزشى، پژوهشى، تبليغى و هنرى درباره حضرت مهدى (ع)، مشغول فعّاليّت است. از جمله اهداف اين مركز، پرورش اساتيد و تربيت مبلغان در اين موضوع، گسترش و تعميق مباحث مهدويت در سطح جامعه، دفاع از فرهنگ غنى و اصيل مهدويت در برابر شبهات داخلى و خارجى، است. در اين مركز، هم اكنون بيش از يكصد نفر از طلبههاى فاضل مشغول تحصيل هستند. اين دوره چهارمين دوره آموزشى اين مركز است ـ سه دوره تربيت مدرس و يك دوره سطح سه حوزه ـ. الحمدللّه هم چنان كه مستحضر هستيد؛ به تازگى با همت و تلاش بعضى از آقايان و عنايت حضرتعالى، اين مركز به عنوان يكى از مراكز تخصّصى حوزه و با نام «مركز تخصّصى امامت و مهدويت» به تصويب رسيد و از ابتداى سال گذشته بيست و پنج نفر از طلاب در مقطع سطح سه، مطابق مقررات حوزه، گزينش شدند؛ كه هم اكنون مشغول به تحصيل هستند. در اين رابطه، سرفصلها و دروسِ سطح چهار هم آماده شده است، كه به محض كسب مجوز براى سطح چهار، گزينش طلاب در اين مقطع هم انجام خواهد شد، ان شاء اللّه. گفتنى است كه اين مركز، در راستاى اهدافى كه دارد، در تلاش است كه شعبههايى را در مراكز برخى استانها؛ مانند: مشهد، اصفهان و... تأسيس كند؛ كه بحمداللّه در اصفهان مركزى به همين نام تأسيس شده؛ كه فعاليّتهاى آموزشى و تبليغى شايان توجهى دارد و در مشهد الرضا (ع) نيز در حال تشكيل است. از ديگر فعاليتهاى اين مركز، انتشار فصلنامهاى علمى ـ تخصصى با نام «انتظار» است؛ كه مورد استقبال حوزهها و مراكز علمى قرار گرفته است؛ به طورى كه تمام شمارههاى آن، با وجود چاپهاى متعدد، ناياب است. از جمله برنامههاى اين مركز، تشرف به محضر مراجع بزرگوار، جهت استفاده از بيانات و رهنمودهاى آنان است. عرض پايانى من، درخواست از حضرت عالى، براى تاكيد و اهميّت دادن بيشتر به مباحث مهدويت در حوزههاست؛ زيرا همان طور كه مستحضر هستيد، اين مباحث به دلايل اعتقادى، سياسى و اجتماعى از اهميت به سزايى برخوردار است و متأسفانه در طول بيست و پنج سال پس از انقلاب، به خاطر برخى جهات، از جمله انگ انجمن حجتيّهاى خوردن، آنگونه كه شايسته اين مباحث است، به آن پرداخته نشده است. مهدويت، با توجه به نگاه و رويكرد جدى به آينده انسان و پايان تاريخ و با توجه به زمينهها و پشتوانههاى عميق اعتقادى و فرهنگى، كه در پيروان و عاشقان خود دارد، مىتواند از مهمترين عوامل رشد جامعه و نجات از ركود و انحطاط باشد؛ هم چنانكه بيشترين سهم را در ايجاد نشاط و اميد به آينده و بسيج جوانان و تودههاى مردم دارد. در اين زمينه سخن بسيار است، ولى بيش از اين مصدع نشوم. بار ديگر از اينكه جمعى از فرزندانتان را به حضور پذيرفتيد، تشكر مىكنم. اميدوارم بتوانيم از اين فرصت پيش آمده نهايت بهره را ببريم و بيانات و رهنمودهاى حضرتعالى را چراغى فراراه فعاليتهاى خود و اين مركز قرار دهيم. آيت اللّه العظمى مكارم شيرازى: بسم الله الرحمن الرحيم و به نستعين و صلى الله على سيّدنا محمّد و آله الطيبين الطاهرين، لا سيما بقيةالله المنتظر، أرواحنا فداه. «و لقد كتبنا فى الزبور من بعد الذكر ان الارض يرثها عبادى الصالحون».
* بررسى موضوع مهدويت، يك وظيفه است.
از ديدار شما عزيزان، برادران عزيز و محترمى كه در رشته تخصّصى مهدويّت مشغول فعاليّت هستيد بسيار خوشبختم. حقيقت، اين است كه حوزه علميه قم، مسئوليّتهاى زيادى براى دفاع از حوزه تشيع دارد. يك بخش مهم آن، دفاع از حوزه مهدويّت است. ايّام، ايّام شهادت حضرت امام حسن عسكرى (ع) و آغاز سال روز امامت امام زمان (عج) است. معروف است كه ما، در روز شهادت امام حسن عسكرى، با يك چشم اشك حسرت مىباريم و با يك چشم، اشك شوق. حسرت و اندوه، از اين مصيبت است كه امام يازدهم را از دست دادهايم و شوق، از آن نعمت الهى است كه در سايه امام زمان قرار گرفتهايم. بنابراين، اين ايام، با مسئله مهدويّت، تناسب زيادى دارد. همان طور كه برادرمان اشاره فرمودند، مسئله مهدويّت، سالهاى زيادى بود كه در تحت پوشش يك عناوين ديگر قرار گرفته بود و شكل و شمايل خودش را از دست داده بود و سبب شده بود كه عدّه زيادى فاصله بگيرند. اگر كسى مىخواست درباره حضرت مهدى و حضرت حجت (ع) بحث كند، به او اتّهام حجتيّه بودن مىزدند و مشكلاتى براى او پيدا مىشد و يا به نفع گروه خاصى تمام مىشد، امّا به زودى معلوم شد كه بايد حسابها از هم جدا كرد. ما كه نمىتوانيم با حضرت مهدى (ع) خداحافظى كنيم! ما كه نمىتوانيم درباره ايشان بحث نكنيم! براى شما عزيزان كه مشغول بحث بررسى در اينباره هستيد، روشن است كه عدهّ زيادى در طول تاريخ، از نام مقدّس «مهدى» سوء استفاده كردهاند. همين امروز، در ميان نامههايى كه براى ما آمده است، نامهاى بود كه نوشته بود: «برگهاى به دست ما رسيده، به نام اين كه سيّد حسنى در عراق ظهور كرده است و مردم را دعوت كرده است و مراجع را به مباهله خوانده است.»! اين سوء استفادههايى كه در گوشه و كنار جهان اسلام، از مسئله مهدويت مىشود و شده است، مانع از اين نيست كه ما از اين مسئله اساسى، خودمان را كنار بكشيم. حوزه علميّه قم، در شرايط فعلى، تنها پايگاه براى دفاع از اسلام و تشيع است. البته، اميدوارم حوزه علميه نجف هم با قطع شرِّ اشغالكنندگان، بار ديگر زنده شود و به دفاع از حوزه تشيع بپردازد. حال با اين وضع، آيا نبايد رشتهاى به نام مهدويّت، بررسى مسائل درباره حضرت مهدى (ع) را بر عهده بگيرد؟
* مهدويّت، نقطه اميد بخش و زندگىساز
به يقين بايد باشد، بخصوص اين كه مسائل مربوط به حضرت مهدى (ع)، در مركزِ حملات و تيراندازىهاى مخالفان قرار گرفته است! آنان مىدانند، ايمان به حضرت مهدى (ع)، سبب بالندگى و شادابى جامعه شيعه است. شيعه، به عشق او زنده است و به عشق او گام بر مىدارد. به واسطه انتظار او، هرگز، گرد و غبار يأس، بر دل و جان شيعه نمىنشيند. نه تنها شيعه، اهل سنّت هم در انتظار مهدى هستند. تفاوت، فقط، در اين است «آيا او متولد شده است و يا در آخر الزمان متولد مىشود؟».
* مهدويّت، اجماعى است.
مسئله قيام مهدى، از آغاز اسلام، در ميان مسلمانان مطرح بوده است. احاديث مهدى را دقت كنيد! نكته جالبى دارد. پيغمبر اكرم مىفرمايد: «مهدى، جَبْههاش [پيشانىاش] اين طور است؛ چشمانش اين طور است؛ بينىاش، اين طور است.» درباره اصل وجود و ظهور مهدى بحث نمىكند، بلكه از نشانهها و جزئيات مىگويد. معناى اين گفته، اين است كه اصل مسئله، براى مسلمانان زمان پيغمبر هم روشن بوده است و حضرت دارد شاخ و برگ را بيان مىكند. ما، در فقه، وقتى از بعضى از مسائل بحث مىكنيم، مىبينيم از اصل مسئله، كسى از امام سؤال نكرده بلكه، از شرايط، موانع، جزئيات سؤال كرده، مىگوييم، به قدرى اصل مسئله، مسلَّم بوده كه درباره اصل آن، سؤال نمىشده، بلكه از شرايط و موانع و جزئياتش سؤال مىپرسيدهاند! وقتى ما نگاه مىكنيم مىبينيم، بحث از خصوصيات ظاهر او و... است، معلوم مىشد كه از زمان پيغمبر، مسئله، خيلى روشن بوده است. اين نكته نيز خيلى جالب است. امام سجاد، سلام الله عليه، موقعى كه در شام خطبه مىخواند، از مسائلى كه خودش را با آن معرّفى مىكند، مسئله حضرت مهدى است. شاميان، ساليان دراز، به سبب حكومت بنىاميه و معاويه، نه تنها از حضرت على (ع) دور شده بودند، بلكه از اسلام دور افتاده بودند! امروز، مدارك روشنى در دست است كه معاويه، از اصل اين كه نام پيغمبر در اذان برده مىشد، ناراحت بود و مىگفت: «بايد روزى برسد كه اين نام فراموش بشود.»! خوب، شاميان همه چيز را فراموش كردند، ولى از خطبه امام سجاد معلوم مىشود كه مهدى را فراموش نكرده بودند: «منّا أسد الله و أسد الرسول و منّا الطيار و منّا مهدى هذه الأُمة؛ اى شاميان! شما خبر داريد كه مهدى اين امّت ظهور مىكند. مهدى اين امّت، از ما است! اگر ما را خارجى معرفى كردند، اشتباه است! حمزه، از ما بود! طيار، از ما بود! مهدى از امّت از ما است!»؛ يعنى، مسئله، آن قدر روشن بود كه مردم شام هم با آن همه دورى از اسلام، با اين موضوع آشنا بودند. اگر اين، يك مسئله مجهولى بود، كسى كه نمىآيد به وسيله يك مسئله مجهولى، خودش را به مردم معرفى بكند! بنابراين، اين مسئله، يك مسئله بنيادى در اسلام است. شما عزيزان كه مشغول اين برنامه هستيد، مىدانيد كه اهل سنّت، كتابهاى زيادى درباره مهدى نوشتهاند. كتابى داريم كه يكى از دانشمدان اهل سنت نوشته است و آن را «فى تواتر الأخبار في المهدي» ناميده است.
* مهدويّت، آب حيات است.
خوب، اين مسئله، يك مسئله بسيار مهمّى است. اهميّت آن، وقتى روشن مىشود كه در بعضى از آيات، خوب دقت كنيد. در آيه شريف «قل اَرَأيتم ان اَصَبَح ماؤكم غورا فمن ياتيكم بماءٍ معين» (ملك: 30) روايت داريم كه يك تفسير «ماء معين»، امام زمان است. آب، مايه حيات است. هر كجا يك چشمه آب هست، نشانه زندگى و حيات است. تا آب نباشد، هيچ چيزى نيست. در اين جا مىفرمايد، امام زمان، «ماء معين» است. به همان اندازه كه براى زندگى مادى ما، آب جارى ضرورت دارد، به همان اندازه، براى زندگى معنوى ما، ياد امام زمان، عشق به امام زمان، انتظار امام زمان، لازم است.آن چه گلهاى فضيلت و شكوفههاى انسانيّت را بر شاخسار وجود ما آشكار مىكند، همين «ماء معين» يعنى حضرت مهدى (عج) الشريف است. همه شنيدهايم كه در روايت، حضرت مهدى (عج) به آفتاب پشت ابر تشبيه شده است. كار آفتاب در جهان مادّه چيست؟ نور آفتاب، مايه هر حركتى در كره زمين است. مىگويند، هر حركتى كه در كره زمين مىشود، به نور آفتاب مرتبط است. تمام موادّ انرژىزا، از نور آفتاب، است. سدهايى مىسازند و آبها را پشت آن جمع مىكنند و با تونلهايى كه در آن مىزنند، آب را جارى مىكنند و برق را توليد مىكنند و در سايه برق، كارخانهها كار مىكنند. وقتى نگاه مىكنيم، مىبينيم حركت آنها، به نور آفتاب، است. آفتاببر درياها مىتابد و آبها بخار مىشوند و ابرها را تشكيل مىشوند و باران مىبارد و اختلاف درجه حرارت پيدا مىشود و بادها توليد مىشوند و ابرها را حركت مىدهند و بارانها مىبارد و پشت سد، جمع مىشود و توربينها را حركت مىدهد و برق ايجاد مىشود. نور آفتاب، سرچشمه همه زيباىها است! تمام گلهاى زيبا، تمام بال و پرهاى پرندگان زيبا، تمام رنگهايشان، از تابش نور آفتاب است. وقتى وجود مهدى به نور آفتاب تشبيه مىشود، يعنى حسّ و حركت و زيبايى و جنبش و حيات، از ناحيه حضرت مهدى (عج) است.
* پرورش بندگان صالح، زمينه ظهور است.
به هر حال، اميدوارم بتوانيم هم دوستان را روشن سازيم و هم دشمنان را بر سر جا بنشانيم. الآن دارند پول خرج مىكنند براى اين كه چهره نورانى حضرت مهدى (عج) را در نظرها طور ديگرى جلوه دهند! آمدند يك اشكالى را مطرح كردند. گفتند، شما مىگوييد: «حضرت مهدى (ع)، وقتى قيام مىكنند كه عالم، پر از ظلم و جور و فساد شود. پس به ما اجازه بدهيد، به عنوان مقدمه ظهور، ما هم به ظلم و فساد، كمك كنيم.»! پاسخ اين اشكال، اين است كه ظلم و فساد، به تنهايى، براى ظهور حضرت كافى نيست. حضرت، وقتى ظهور مىكند كه جهان «عباد صالح» باشد: «و لقد كتبنا فى الزبور من بعد الذكر ان الأرض يرثها عبادى الصالحون.» ظلم و فساد، در عالَم زياد است. اگر ظلم و فساد، به تنهايى براى ظهور حضرت كافى بود، تا حالا حضرت ظاهر شده بود! ظلم به اندازه كافى هست! ما بايد «عبادى الصالحون» را درست كنيم؛ يعنى، يك گروهى انقلابى و قوى و هوشيار و بيدار و آگاه بايد باشند تا اين انقلاب حضرت مهدى (ع) آشكار بشود. برادرى سؤال كرده بود كه «چرا يكى از القاب حضرت مهدى، اباصالح است؟ مگر حضرت، فرزندى به نام صالح دارد؟». گفتيم، «اَب» در لغت عرب، تنها به معناى پدر نيست، بلكه به معناى «صاحب» نيز هست. اباصالح، يعنى كسى كه صُلحايى در اختيار دارد. اين «اباصالح» از اين آيه قرآن گرفته شده است: «و لقد كتبنا فى الزبور من بعد الذكر ان الارض يرثها عبادى الصالحون». (انبياء، 105)
* خودسازى، مقدمه ظهور است.
دعاى براى تعجيل ظهور، بسيار مهم است و مسجد جمكران، يك كانون بسيار مقدّس براى ياد مهدى(ع) است و دعاى ندبه، يك دوران تاريخ ولايت و نبوّت تا منتهى مىشود به تاريخ حضرت مهدى (ع). همه اينها بوده است، امّا نبايد شيعيان، به اينها قناعت كنند! آن چه لازم است، خودسازى و ديگرسازى است: «و انّ الأرض يرثها عبادى الصالحون». دنيا، پر از فساد شده است و جنايتكاران دنيا، جنايت، را به حدّ اعلا رساندهاند! شما ببينيد، دو دولت ياغى و جانى، تمام قوانينى را كه خودشان تصويب كردهاند، قوانين بينالمللى و قوانين انسانى و قوانين بشرى، همه را زير پا گذاشتند! اسراييل، هر روز، مىكشد و ويران مىكند و از بين مىبرد! آمريكاى جنايتكار هم مسابقه جنايت گذاشته است! نه تابع قانونى هستند و نه تابع حكمى و نه هيچ كانونى را در دنيا به رسميت مىشناسند و نه عاطفه انسانى دارند و نه رحم! واقعا، وقتى انسان مىبيند، اين همه از ملت مظلوم فلسطين كشته مىشود، خانههايشان ويران شود، دنيا هم خاموش است، اين طرف هم مىبيند كه جنايتكاران در عراق چهها مىكنند، اينجا است كه ظلم و فساد، به اندازه كافى هست. بايد «عبادى الصالحون»، ان شاء الله، از نفس گرم شما، يك فعّاليّت همگانى بشود. من، عرايضم را كوتاه مىكنم. شما عزيزان را به خدا مىسپارم. برنامههايتان را مىستايم. از امام زمان(ع) مىخواهم كه إن شاء الله، بال و پر محبتش را بر سر همه شما و همه شيعيان و همه كسانى كه براى نجات اسلام و تشيع زحمت مىكشند، بگستراند.
* سطحى كردن مسئله مهدويت، خطرى بزرگ.
انتظار ـ برخى افراد، بحث مهدويّت را امروزه خيلى سطحى كردهاند. آنان، بابى را به نام ملاقاتگرايى باز كرده، مىگويند، بايد به دنبال ملاقات با آقا بود ملاقات با آقا، راحت است و اين فكر را در قالب كتابها و سخنرانىها و اخيرا به وسيله مجله خود به شدّت ترويج مىكنند. مىخواستيم نظر شما را در اينباره جويا شويم. يك جريان ديگر هم هست كه مىگويد، ظهور نزديك است. در اين باره هم نظرتان را بفرماييد. آيت الله العظمى مكارم ـ متأسفانه، همين طور كه بيان كردند، يك عده سوء استفادهچى درباره اين مسئله پيدا شدهاند. هميشه، از مهمترين مسائل سازنده، از سوى بعضى بدترين سوء استفادهها شده است. مسئله مهدويّت هم همين طور است. افراد نادرستِ گناهكارِ آلوده تحت عنوان مسائل مربوط به مهدويت، گاهى افراد را اغفال مىكنند و سوء استفاده مىكنند. در مجالس مىآيند مىگويند، چشمهايتان را ببنديد كه حضرت مهدى (ع) آمد و بوى حضرت مهدى (ع) را مىشنويم و ديشب حضرت مهدى(ع) را ديدم و...! اين گونه برخوردها، يا ناشى از فكر كوتاه است و يا توطئهاى در كار است كه مىخواهند ابهت مسئله را بشكنند و خراب كنند! ما بايد به هوش باشيم و جلوى اين سوء استفادهها را بگيريم! لباس روحانيت بسيار مقدّس است، ولى از همين لباس بسيار مقدّس، يك كسى ممكن سوء استفاده بكند! ما بايد مراقب باشيم! آنانى كه ناآگاهند، بايد بيدارشان كنيم و آگاهند، بايد با ايشان مبارزه كرد. آنانى كه كسانى كه مىآيند و خبر از نزديك شدن ظهور مىدهند، كارشان براى متزلزل كردن دلها است! من فراموش نمىكنم كه قبل از سال 1414 هجرى قمرى، يك شايعه مفصلى پخش كردند كه در سال 1414 حضرت مىآيد! هر كس وقت ظهور را تعيين كند، به ما دستور داده شده كه تكذيبش كنيم و او را آدم كذّاب و درغگو بدانيم! هر كسى ادعاى رؤيت كند، وظيفهمان اين است كه تكذيبش كنيم! مسائل مهدويت را به سطح پايين، نبايد نازل دهيم! امام زمان به اين كار راضى نيست! هميشه، ما، گرفتار دوستان نادان بوديم و دشمنان دانا! الان هم گرفتاريم! شما مىبينيد در مسائل عزادارى امام حسين (ع)، ما، هم گرفتار دشمنان دانا هستيم! و هم دوستان نادان! گاهى مسائل كفرزا را در مجالس عزادارى حسينى مىگويند! لا اله الا زينب، كفر است! بنابراين، در هر دو جبهه، بايد كوشيد. منتهى در اين دو جبهه، دوستان نادان را بيشتر بايد ارشاد كرد. حالا اگر يك جريانهايى باشد و يك حساب و كتابى، با آنان بايد مبارزه كرد! در همه اين مراحل، بايد با منطق برخورد كرد. منطق ما، الحمد اللّه، در مسئله ظهور حضرت مهدى (ع)، خيلى قوى است. در اين باره، هم منطق عقل و هم آيه و هم در روايت و هم اجماع داريم. انتظار ـ آيا ما، مأمور به درخواست و طلب ديدار حضرت هستيم؟ به عبارت ديگر آيا از جمله تكاليف شيعه در عصر غيبت، درخواست و تقاضاى ديدار با امام است؟ يا چنين تكليفى نيست؟ آيت الله العظمى مكارم ـ نه؛ ما، مأمور نيستيم.... انتظار: جز تكاليف هست، حتى به صورت مستحب؟ آيت الله العظمى مكارم ـ نه؛ ما مأمور نيستيم كه اصرار به ديدن حضرت داشته باشيم. كسى ممكن است خدمت حضرت مشرّف بشود، امّا آنانى كه مشرّف شدند، خبرى نمىدهند. آنان، تظاهر به اين مسائل نمىكنند. بر اساس رواج همين تفكر غلط، خيلىها مىآيند پيش ما و مىگويند: «آقا! دعا كنيد تا حضرت مهدى (ع) را ببينيم.»! نبايد يك چنين اميدى را و يا يك چنين فكرى را در جامعه ايجاد كنيم. إن شاء الله مىمانيم و ظهور حضرت را مىبينيم. و السلام علكيم و رحمة اللّه و بركاته.