7- پيامبر صلى اللَّه عليه و آله در وصيت خود به على عليه السلام درباره ى فاطمه عليهاالسلام فرمود: ... واى بر كسى كه حرمت او را هتك كند، واى بر كسى كه خانه اش را آتش بزند، واى بر كسى كه خليل او را اذيت كند، و واى بر كسى كه او را به زحمت اندازد و با او بجنگد... .[بحارالانوار، ج 12، ص 458; خصائص الائمه، ص 72.]
نقل عبدالجيل قزوينى رازى :
عبدالجليل قزوينى رازى: عمر در بر شكم فاطمه زد و فاطمه را منع كردند كه بر پدر خود بگريد... .[النقص، ص 302.] نقل فيض كاشانى :
فيض كاشانى: ... سپس عمر جماعتى از طلقاء و منافقان را گرد آورد و با آنان به منزل اميرالمؤمنين عليه السلام آمد. چون با در بسته مواجه شد، فرياد كشيدند: على! بيرون بيا كه خليفه ى رسول خدا تو را مى خواند.در را برايشان باز نكردند. هيزم آوردند و دم در گذاشتند و آتش آوردند كه آن را آتش زنند. عمر فرياد كشيد: به خدا قسم، اگر در را باز نكنيد، آن را آتش مى زنيم.چون فاطمه دانست كه خانه اش را آتش مى زنند، برخاست و در را باز كرد. پيش از آنكه با آنان روبه رو شود، او را پرت كردند و فاطمه پشت در پنهان شد.سپس به اميرالمؤمنين عليه السلام كه روى فرشش نشسته بود، يورش بردند و دورش جمع شدند و گريبانش را گرفته به زور بيرون آوردند، و كشان كشان به مسجد بردند.فاطمه بين آنان و شوهرش حائل شد و گفت: به خدا سوگند، نمى گذارم كه پسر عمويم را به ستم بكشيد. واى بر شما! چه زود در حق ما اهل بيت به خدا و رسول او خيانت كرديد. و حالى كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله شما را به پيروى، محبّت و تمسّك به ما سفارش كرد و خداوند متعال فرمود: (قل لا اسئلكم عليه اجراً الّا المودّة فى القربى).[شورى، 23.] بيشتر مردم على عليه السلام را به خاطر فاطمه عليهاالسلام رها كردند. عمر به قنفذ- لع- فرمان داد كه او را با تازيانه بزند. قنفذ با تازيانه به پشت و پهلوى فاطمه زد چنانكه او را سخت رنجور ساخت و اثر آن در جسم شريفش باقى ماند. همين ضربت قويترين سبب سقط او بود كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله او را محسن ناميده بود... .[التتمه فى تواريخ الائمه، ص 35.]
و اميرالمؤمنين عليه السلام را به مسجد بردند و در برابر ابوبكر نگه داشتند. فاطمه خود را به او رساند تا مگر او را از دستشان رها سازد ولى نتوانست. پس به سوى قبر پدرش رفت و به آن اشاره كرد... .
[علم اليقين، صص 686- 688.]
نقل محقق كركى :
3- محقق كركى: و طلبيدن اهانت آميز على براى بيعت، تهديد به آتش زدن خانه و جمع هيزم در كنار در و سقط جنين فاطمه به نام محسن و لذا همانگونه كه علماى ما روايت كرده اند، اين مسائل را به زبان آوردند تا ديگران را به ارتكاب ظلم و انتقامگيرى (از ساكنان خانه) تحريك نمايند .[نفحات اللاهوت، ص 130.]
نقل ابن خيزرانه :
ابن خيزرانه در غرر خود مى گويد: زيد بن اسلم گفت: من از كسانى بودم كه هنگام امتناع على و يارانش از بيعت، همراه عمر هيزم به در خانه فاطمه آورديم. عمر به فاطمه گفت: كسانى را كه در خانه هستند بيرون كن و الّا خانه را با ساكنانش آتش مى زنم. گفت: على، فاطمه، حسن، حسين و گروهى از اصحاب پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله در خانه بودند. فاطمه گفت: فرزندانم را آتش مى زنى؟! گفت: آرى به خدا قسم، يا بيرون مى آيند و بيعت مى كنند .[نهج الحق، ص 271; نزديك به اين در: الامامة والسياسة، ص 12; تاريخ ابن شحنه، ص 164; تاريخ ابوالفدا، ج 1، ص 56; العقدالفريد، ج 2، ص 254; تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 105.] نقل ابن ابى شيبه :
ابوبكر بن ابى شيبه (159- 235) مولف كتاب المصنف، به سند صحيح چنين نقل مى كند:انه حين بويع لابى بكر بعد رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم كان على و الزبير يدخلان على فاطمه بنت رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم فيشاورونها و يرتجعون فى امرهم.فلما بلغ ذلك عمر بن الخطاب خرج حتى دخل على فاطمه، فقال: يا بنت رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم و الله ما من احد احب الينا من ابيك و ما من احد احب الينا بعد ابيك منك، و ايم الله ما ذاك بما نعى ان اجتمع هولاء النفر عندك، ان امرتهم ان يحرق عليهم البيت.قال: فما خرج عمر جاءوها، فقالت: تعلمون ان عمر قد جاءنى، و قد حلف بالله لئن عدتم ليحرقن عليكم البيت، و ايم الله ليمضين لما حلف عليه .[مصنف ابن ابى شيبه 8/ 572.] هنگامى كه مردم با ابى بكر بيعت كردند، على و زبير در خانه فاطمه با او به گفتگو و رايزنى مى پرداختند. زمانى كه اين مطلب به گوش عمر بن خطاب رسيد ، به خانه فاطمه آمد و گفت: اى دختر رسول خدا! به خدا قسم محبوبترين فرد نزد ما پدر تو است و بعد از پدر تو خود شما، ولى به خدا سوگند اين محبت، مانع از آن نيست كه اگر اين افراد در خانه تو جمع شدند دستور دهم خانه را بر سر آنها به آتش بكشند.اين جمله را گفت و بيرون رفت. وقتى على و زبير به خانه بازگشتند دخت گرامى عليهاالسلام به على عليه السلام و زبير گفت: عمر نزد من آمد و سوگند ياد كرد كه اگر تجمع شما در اين خانه تكرار شود خانه را بر سر شماها خواهد سوزاند. به خدا سوگند! او آنچه را كه قسم خورده انجام مى دهد.يادآور شديم كه گزارش فوق در كتاب المصنف با سندى صحيح نقل شده است، اينك به بررسى سند حديث از ديدگاه رجاليان اهل سنت مى پردازيم تا ميزان اعتبار تاريخى آن معلوم گردد: