ساختار علمی نرم افزار حضرت زهرا (س) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ساختار علمی نرم افزار حضرت زهرا (س) - نسخه متنی

مرکز تحقیقات رایانه ای حوزه علمیه اصفهان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

السلام عليك أيّتها الفاضلة الزكية
درود بر تو اى زن با فضيلت! و اى زنى كه از هر آلودگى خود را پاك نموده اى.
[بحارالانوار، ج 100 ص 199، ر 20 از الاقبال، ص 100.]

راضيه :

رَضِىَ، رُضاً، رِضاً، رُضي، رِضي، رُضْوانا، رضوانا و مرضاة عنه و عليه: ضد سخط، پسنديد و خشنود گشت.

رض، رضي، راض، راضى: المحب.

فاطمه ى زهراء عليهاالسلام داراى صفت رضا بود، يعنى هر سختى و مصيبت و رنجى را كه خداوند براى او مقدر كرده بود، تحمل مى كرد و به آن راضى بود. ما سراسر زندگى پر بركت فاطمه ى زهرا عليهاالسلام را مملو از غم مى بينيم، اما هيچ گاه سخنى از اعتراض و نارضايتى به ميان نمى آورد. در تمام اين وقايع دردناك، فاطمه عليهاالسلام به مقدرات خداوند تن درمى دهد و كوچكترين اعتراضى ندارد، البته ايشان به بهانه ى تقدير، دست از مبارزه با غاصبان ولايت و فدك نكشيدند و به وظيفه ى خود عمل نمودند.

فاطمه ى زهرا عليهاالسلام بر سختيهاى دنيا خرسند بود:

عن جابر بن عبداللَّه قال:

دخل رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله على فاطمة و هي تطحن بالرحى و عليها كساء من حملة الإبل، فلما نظر إليها قال: يا فاطمة! تعجلي فتجرعي مرارة الدنيا لنعيم الآخرة غداً. فأنزل اللَّه و لسوف يعطيك ربك فترضى.

جابر بن عبداللَّه گويد: پيامبر صلى اللَّه عليه و آله وارد منزل فاطمه ى زهرا عليهاالسلام شدند در حالى كه عبايى از پشم شتر بر دوش حضرت فاطمه بود و با دست آسيا مى كردند. پيامبر نگاهى به فاطمه ى زهرا عليهاالسلام نمود و فرمود: عجله كن و تلخيهاى دنيا را تحمل كن تا فردا (در بهشت) به نعمتهاى آخرتى نائل گردى، چرا كه خداوند بر من نازل كرده است كه آنقدر پروردگارت به تو مى بخشد كه تو راضى شوى، و لسوف يعطيك ربّك فترضى.

[فاطمه ى زهراء عليهاالسلام بهجة قلب المصطفى، ج 1، ص 189 از الدر المنثور، ج 8، ص 543 في ورة الضحى.]

مرضيه :

فاطمه ى زهرا عليهاالسلام نه تنها به مقدرات خداوند راضى بود، بلكه در مقام رضا به حدى رسيده بود كه خداوند نيز از او راضى بود.

فاطمه عليهاالسلام، راضيه بود، يعنى در برابر هر سختى ايستادگى مى كرد و اعتراضى نداشت. مرضيه بود، يعنى در اين مقام به درجه اى رسيده بود كه خداوند نيز اعمال او را تأييد مى كرد و از تمامى اعمال او راضى بود. پس فاطمه ى زهرا عليهاالسلام مصداق كامل آيه ى يا أيّتها النفس المطمئنة إرجعي إلى ربّك راضية مرضية مى باشد.

رضايت فاطمه ى زهرا عليهاالسلام به شهادت امام حسين عليه السلام:

عن عبدالرحمن بن المثنى الهاشمي قال:

قلت لأبي عبداللَّه عليه السلام: جعلت فداك من أين جاء لولد الحسين، الفضل على ولد الحسن و هما يجريان في شرع واحد؟ فقال: لا أراكم تأخذون به، إنّ جبرئيل عليه السلام نزل على محمد صلى اللَّه عليه و آله و ما ولد الحسين عليه السلام بعد فقال له: يولد لك غلام تقتله اُمّتك من بعدك فقال: يا جبرئيل! لا حاجة لي فيه. فخاطبه ثلاثاً ثم دعا عليا عليه السلام فقال له: إنّ جبرئيل يخبرني عن اللَّه عز و جل أنّه يولد لك غلام تقتله اُمّتك من بعدك فقال: لا حاجة لى فيه يا رسول اللَّه! فخاطب عليا عليه السلام ثلاثا ثم قال: إنه يكون فيه و في ولده الامامة والوارثه والخزانة فأرسل الى فاطمة عليهاالسلام: ان اللَّه يبشرك بغلام تقتله امتى من بعدي فقالت فاطمة: ليس لي فيه حاجة يا أبه! فخاطبها ثلاثا ثم أرسل إليها لابد أن يكون فيه الإمامة والوارثة والخزانة. فقالت له: رضيت عن الله عز و جل فعلقت و حملت بالحسين عليه السلام فحملت ستة أشهر ثم وضعته و لم يعش مولود قط لسته أشهر غير الحسين بن على و عيسى بن مريم عليهاالسلام فكفلته ام سلمه و كان رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله يأتيه في كل يوم فيضع لسانه في فم الحسين فيمصه حتى يروى فأنبت اللَّه عز و جل لحمه من لحم رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله و لم يرضع من فاطمة عليهاالسلام و لا من غيرها لبنا قطّ...، [بحارالانوار، ج 25، ص 254، ر 15 از علل الشرايع.]
عبدالرحمن بن المثنى گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم: فدايتان شوم چرا فرزندان امام حسين بر فرزندان امام حسن برترى دارند (فرزندان امام حسين امام قرار گرفتند اما فرزندان امام حسن چنين نشدند) در حالى كه هر دو از يك پدر و مادر هستند.

جبرئيل بر پيامبر نازل شد و گفت: خداوند فرزندى به شما خواهد داد كه امتت پس از شما او را خواهند كشت.

پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم به جبرئيل فرمودند: به چنين فرزندى نياز ندارم و سه مرتبه اين كلام را تكرار فرمودند و سپس اميرالمؤمنين را در جريان اين سخن قرار داد كه جبرئيل از طرف خداوند به او خبر داده است كه پسرى براى تو به دنيا مى آيد، امتم بعد از من او را مى كشند حضرت امير عرضه داشت: اى رسول اللَّه! چنين فرزندى را نمى خواهيم.

سه مرتبه اين كلام را به حضرت امير فرمود و سپس افزود: امامت و وراثت بايد از طريق فرزندان همين پسر شهيد منتقل گردد پس به دنبال فاطمه فرستاده و به او پيام داد: خداوند بشارت پسرى را مى دهد كه امتم پس از من او را مى كشند فاطمه عرضه داشت: پدر جان! به چنين فرزندى احتياجى ندارم سه مرتبه اين سخن تكرار شد، پس از آن پيامبر به فاطمه خبر داد كه امامت و وراثت بايد از طريق همين فرزند منتقل گردد. فاطمه ى زهرا عليهاالسلام به پدر گفت: راضى به رضاى خداوند هستم (اگر او چنين مى خواهد من حرفى ندارم) پس فاطمه ى زهرا به امام حسين باردار گرديد و بعد از شش ماه به دنيا آمد (هيچ نوزادى شش ماهه زنده نمانده مگر امام حسين و حضرت عيسى) سرپرستى امام حسين را به ام سلمه سپردند. پيامبر صلى اللَّه عليه و آله هر روز مى آمد و زبان مباركشان را در دهان امام حسين قرار مى داد و او زبان رسول اللَّه را مى مكيد و تمام وجود امام حسين، اينگونه رشد كرد اصلاً از مادر خود يا زن ديگرى شير نخورد.

محدثه :

حَدَّثَ عن فلان: روى و أورد الحديث،
الحديث: الخبر
نام محدثه داراى دو تلفظ است كه هر كدام به طور جداگانه مورد بحث قرار مى گيرد.

معناى محدَّثه به فتح دال:

محدثه به فتح دال، يعنى زنى كه براى او حديث گفته مى شد.

پس از رحلت پيامبر صلى اللَّه عليه و آله ايام بر فاطمه ى زهرا عليهاالسلام به سختى مى گذشت، لذا جبرئيل به امر خداوند بر آن حضرت نازل مى شد و براى آن حضرت از وقايع آينده سخن مى گفت. صحيفه ى فاطميه، حاصل نزول جبرئيل بر فاطمه ى زهرا عليهاالسلام در اين مدت است.

فرشتگان با فاطمه ى زهرا عليهاالسلام سخن مى گفتند.

بإسناده عن أبي عبداللَّه عليه السلام قال:

إنما سميت فاطمة محدثة لأن الملائكة كانت تهبط من السماء فتناديها كما تنادي مريم بنت عمران. فتقول يا فاطمة! ان اللَّه إصطفاك و طهرك و اصطفاك على نساء العالمين يا فاطمة! اقنتي لربّك و اسجدي و اركعي مع الراكعين فتحدثهم و يحدثونها، فقالت لهم ذات ليلة: أليست المفضلة على نساء العالمين مريم بنت عمران؟ فقالوا: إنّ مريم كانت سيدة نساء عالمها و أنّ اللَّه عز و جل جعلك سيدة نساء عالمك و عالمها و سيدة نساء الأوّلين والآخرين،
امام صادق عليه السلام فرمودند: فاطمه عليهاالسلام را محدثه گويند، چون ملائكه از آسمان به پايين مى آمدند و همانگونه كه ملائكه با حضرت مريم عليهاالسلام سخن مى گفتند، با حضرت زهرا عليهاالسلام نيز سخن مى گفتند. ملائكه به حضرت زهرا عليهاالسلام گويند: يا فاطمة! إن اللَّه إصطفاك و طهرك و إصطفاك على نساء العالمين يا فاطمة! اقنتى لربك و اسجدي و اركعي مع الراكعين حضرت فاطمه عليهاالسلام با ملائكه سخن مى گفت و فرشتگان نيز با آن حضرت سخن مى گفتند.

شبى حضرت فاطمه عليهاالسلام از فرشتگان سؤال نمود: آيا برترين زن عالم، حضرت مريم عليهاالسلام دختر عمران نيست؟ فرشتگان عرضه داشتند: حضرت مريم عليهاالسلام سرور زنان زمان خود بود، اما خداوند شما را برترين زن جهان قرار داده است، هم در زمان خودت و هم در زمان حضرت مريم عليهاالسلام و سرور همه ى زنان از اول عالم تا آخر جهان.

[بحارالانوار، ج 14، ص 206، ر 23 از علل الشرايع.]
فاطمه ى زهرا عليهاالسلام محدثه بود، لكن پيامبر نبود.

قال محمد بن أبي بكر:

لما قرأ و ما أرسلنا من قبلك من رسول و لا نبيّ و لامحدث قلت: و هل يحدث الملائكة إلّا الأنبياء. قال: إنّ مريم لم تكن نبية و كانت محدثة و اُمّ موسى بن عمران كانت محدثة و لم تكن نبية و سارة إمرأة إبراهيم قد عاينت الملائكة فبشروها بإسحاق و من وراء إسحاق يعقوب و لم تكن نبية و فاطمة عليهاالسلام بنت رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله كانت محدثة و لم تكن نبية،
محمد پسر ابوبكر گويد: وقتى آيه و ما أرسلنا من قبلك من رسول و لا نبيّ و لا محدث نازل شد من گفتم: آيا فرشتگان با غير از پيامبران نيز سخن مى گويند؟
امام عليه السلام فرمودند: حضرت مريم عليهاالسلام پيامبر نبود ولى محدثه بود، يعنى فرشتگان با او سخن مى گفتند. مادر موسى نيز محدثه بود، ولى پيامبر نبود. ساره همسر حضرت ابراهيم عليه السلام، محدثه بود، امّا پيامبر نبود. فرشتگان با او ملاقات نمودند و بشارت اسحاق و يعقوب را به او دادند. و فاطمه ى زهرا عليهاالسلام ملائكه را مى ديد و از آنها حديث مى شنيد، اما پيامبر نبود.

[بحارالانوار، ج 43، ص 79، ر 66 از علل الشرايع.]

اخبار غيبى، در مصحف فاطمه ى زهرا عليهاالسلام:

عن حماد بن عثمان قال:

سمعت أباعبداللَّه عليه السلام يقول: تظهر الزنادقه سنة ثمانية و عشرين و مائة و ذلك لأنّي نظرت في مصحف فاطمة عليهاالسلام. قال: فقلت: و ما مصحف فاطمة عليهاالسلام؟ فقال: إنّ اللَّه تبارك و تعالى لما قبض نبيه صلى اللَّه عليه و آله دخل على فاطمة عليهاالسلام من وفاته من الحزن ما لايعلمه إلّا اللَّه عز و جل فأرسل إليها ملكاً يسلّى عنها غمها و يحدثها. فشكت ذلك إلى أميرالمؤمنين عليه السلام. فقال لها: إذ أحست بذلك و سمعت الصوت قولي لي. فأعلمتْه. فجعل يكتب كل ما سمع حتى اُثبت من ذلك مصحفاً. قال: ثم قال: أمّا أنّه ليس من الحلال والحرام ولكن فيه علم ما يكون،
حماد بن عمان مى گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه فرمود: در سال 128 ه.ق، زنادقه ظهور خواهند كرد، زيرا من مصحف فاطمه عليهاالسلام را نگاه كردم و اين مطلب را آنجا ديدم. گفتم: مصحف فاطمه عليهاالسلام چيست؟ فرمودند: وقتى كه پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله رحلت كرد، غم و غصه ى بى حدى كه فقط خدا (مقدار آن را) مى داند، بر فاطمه ى زهرا عليهاالسلام وارد شد. خداوند ملكى را فرستاد تا حضرت زهرا عليهاالسلام را تسلى خاطر دهد و با او سخن بگويد. فاطمه عليهاالسلام از اين جريان به اميرالمؤمنين عليه السلام گلايه كردند. على عليه السلام فرمودند: هرگاه ملك را ديدى و صداى او را شنيدى مرا خبر كن. زهرا عليهاالسلام، على عليه السلام را از آمدن ملك خبر كرد اميرالمؤمنين عليه السلام آنچه را كه مى شنيد، مى نوشت، تا اينكه كتابى از آن مطالب نوشته شد. سپس امام صادق عليه السلام فرمودند: اما در مصحف فاطمه عليهاالسلام حلال و حرام خدا نيست، بلكه وقايعى كه اتفاق خواهد افتاد (تا روز قيامت) همه درون آن است.

[بحارالانوار،ج 26، ص 44، ر 77 از بصائرالدرجات ص 43.]
در مصحف فاطمه ى زهرا عليهاالسلام چيست؟
إنّ الصادق عليه السلام يقول:

علمنا غابر و مزبور و نكت فى القلوب و نقر في الأسماع و أن عندنا الجفر الأحمر والجفر الأبيض و مصحف فاطمة عليه السلام و عندنا الجامعة فيها جميع ما تحتاج الناس إليه فسئل عن تفسير هذا الكلام. فقال: أما الغابر، فالعلم بمإ؛ّّ يكون و أما المزبور فالعلم بما كان و امّا النكت في القلوب فهو الإلهام و أمّا النقر في الأسماع فحديث الملائكة نسمع كلامهم و لا نرى أشخاصهم و أمّا الجفر الأحمر فوعاء فيه سلاح رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله و لن يخرج حتى يقوم قائمنا أهل البيت و أمّا الجفر الأبيض فوعاء فيه توراة موسى و إنجيل عيسى و زبور داود و كتب اللَّه الاولى و أمّا مصحف فاطمة عليهاالسلام ففيه ما يكون من حادث و أسماء من يملك إلى أن تقوم الساعة و امّا الجامعة، فهو كتاب طوله سبعون ذراعاً، املاء رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله من فلق فيه و خطّ علي بن أبي طالب عليه السلام بيده فيه واللَّه جميع ما تحتاج إليه الناس إلى يوم القيامة حتى أنّ فيه أرش الخدش والجلدة و نصف الجلدة، [بحارالانوار، ج 43، ص 79، ر 66 از علل الشرايع.]
امام صادق عليه السلام مى فرمود: ما غابر و مزبور را مى دانيم، ما مسائل قلبى و نيَّات را مى دانيم. ما نقرى كه در گوشها مى رود را مى دانيم.

جفر قرمز و جفر سفيد را مى شناسيم. در نزد ما مصحف فاطمه عليهاالسلام است. در پيش ما جامعه اى است كه همه ى چيزهايى كه انسان به آن نياز دارد در آن هست. سؤال شد: اين كلام يعنى چه؟
امام عليه السلام فرمودند: غابر ، يعنى دانستن آنچه واقع مى شود. مزبور ، يعنى دانستن آنچه قبلاً رخ داده است. اما نكته هاى قلبى ، اوهام ذهنى ديگران است كه ما مى دانيم. نقرِ در گوشها، سخن ملائكه مى باشد كه ما آنها را مى شنويم، ولى خودشان را نمى بينيم. جفر قرمز ظرفى است كه اسلحه ى پيامبر در آن است و آن سلاح تا زمان امام مهدى، قائم اهل بيت عليه السلام خارج نخواهد شد. اما جفر سفيد آن ظرفى است كه تورات موسى و انجيل عيسى و زبور داوود و كتاب اولى خداوند در آن است. اما مصحف فاطمه عليهاالسلام ، پس آنچه از حوادث رخ خواهد داد و اسامى پادشاهان تا روز قيامت در آن آمده است. اما جامعه كتابى است كه طول آن هفتاد ذرع است (شايد كنايه از كثرت معارف آن كتاب باشد) پيامبر صلى اللَّه عليه و آله مطالب آن را فرموده است و حضرت على عليه السلام آن را نوشته است و به خدا قسم! در آن تمام آنچه انسان تا روز قيامت نياز دارد، نوشته شده است، حتى در كتاب جامعه مقدار خسارت بسيار كم نيز وجود دارد، يك شلاق و نصف شلاق نيز در آن بيان شده است.

معناى محدثه بكسر دال:

محدثه به كسر دال، يعنى زنى كه براى ديگران نقل حديث مى كند. ما از حضرت فاطمه ى زهرا عليهاالسلام روايات زيادى را در دست داريم.

[اخيراً بعض سخنان آن حضرت، در كتابى مستقل با نام نهج الحياة به چاپ رسيده است.] فاطمه ى زهرا عليهاالسلام به سؤالات زنان مدينه پاسخ مى فرمود و آنان را حديث مى كرد. فاطمه ى زهرا عليهاالسلام احاديث زيادى را از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و يا حضرت على عليه السلام براى ما نقل فرموده اند، لذا او را محدِّثه گويند.

زهراء :

زهر، زهورا السراج أو القمر أو الوجه: تلألأ، أضاء،
زهراء، مونث أزهر است، يعنى، النير، الصافى اللون، المشرق الوجه والقمر.

زهرا كه در تداول بيشتر به جاى نام او به كار مى رود، در لغت، درخشنده، روشن و مرادفهايى از اينگونه، معنى مى دهد. و اين لقب از هر جهت برازنده ى اين بانوست. او چهره ى درخشان زن مسلمان، فروغ تابان معرفت و نمونه ى روشن پرهيزكارى و خداپرستى است. اين درخشندگى به ساعتى مخصوص و روزى معين اختصاص ندارد. از آن روز كه وظيفه ى خود را تعهد كرد، تا امروز و براى هميشه چون گوهرى بر تارك تربيت اسلامى مى درخشد.

[سيد جعفر شهيدى، زندگانى فاطمه ى زهرا عليهاالسلام، ص 32.]
زهراء در لغت، يعنى درخشنده. در روايات آمده است هنگامى كه فاطمه به نماز و عبادت مى ايستاد، اهل آسمان از نور او بهره مى گرفتند، چنانكه زمينيها از نور خورشيد بهره مند مى شوند.

فاطمه ى زهرا عليهاالسلام از نور عظمت خداوند به وجود آمده است:

عن جابر عن أبي عبداللَّه عليه السلام قال:

قلت: لم سميت فاطمة الزهراء عليهاالسلام زهراء ؟ فقال: لأنّ اللَّه عز و جل خلقها من نور عظمته فلمّا أشرقت أضاءت السماوات والأرض بنورها و غشيت أبصار الملائكة للَّه ساجدين و قالوا إلهنا و سيدنا! ما هذا النور؟، فأوحى اللَّه إليهم هذا نور من نوري و أسكنته في سمائي، خلقته من عظمتي، اُخرجه من صلب نبىّ من أنبيائي، افضله على جميع الأنبياء و اخرج من ذلك النور أئمة يقومون بأمري، يهدون الى حقى و اجعلهم خلفائي في أرضي بعد إنقضاء وحيي،
جابر از امام حسين عليه السلام سؤال كرد: چرا فاطمه عليهاالسلام را زهراء ناميده اند؟ ايشان فرمودند: خداوند فاطمه را از نور عظمت خود آفريد. وقتى فاطمه عليهاالسلام درخشيد، زمين و آسمان را نورانى كرد.

چشمهاى ملائكه غرق نور شد و خداوند را سجده كردند و از روى تعجب گفتند: خداوندا! اين چه نورى است؟ وحى شد كه اين يكى از نورهاى من است، در آسمان جايش دادم و او را از طريق پيامبر متولد گردانيدم و او را بر همه ى پيامبران برترى دادم و از آن نور، ائمه ى هدى به وجود آمدند، تا دستورات مرا اجرا نمايند و مردم را هدايت كنند، آنها بعد از قطع شدن وحى، جانشينان من در زمين هستند.

[بحارالانوار، ج 43، ص 12، ر 5 از علل الشرايع.]

/ 172