اميرالمؤمنين چنين روايت مى كند كه پيامبر اكرم فرمود:انا و فاطمة و على والحسن والحسين فى مكان واحد يوم القيامة .روز قيامت من و فاطمه و على و حسن و حسين داراى مقام و منزلت واحدى هستيم .آرى اينان در تمام عوالم خلقت مقام و منزلتشان يكى است. در عالم نور، در عالم ذر، در عالم اظله، در محشر، در عوالم سفلى و علوى، ملكى و ملكوتى، در غيب و شهود، خلاصه در تمام مسير آفرينش، از آغاز تا پايان، همه جا با هم، هم رديف و هم شان و هم مقامند. بعضى ازعلماى عامه (سنى) كه حديث مذكور را نقل كرده اند عبارتند از: احمد بن حنبل در مسند، حافظ محب الدين طبرى در الرياض النضره.روايت ديگرى كه حضرات عامه نيز نسبت به آن اهميت بسيار قائل شده اند عبارت از اين است:روزى رسول اكرم وارد خانه على شد، و اميرالمؤمنين را در حال استراحت مشاهده كرد؛ و خطاب به حضرت زهرا چنين فرمود:انى و اياك و هذين (يعنى الحسنين) و هذالراقد (او النائم)، يوم القيامه فى مكان واحد .[مسند طيالسى ص 26/ ح 190، مسند احمد بن حنبل ج 1/ 101، معجم كبير طبرانى ج 3/ 40، 41/ ح 2622، ج 22/ 405، 406/ ح 1016، 1017، مستدرك حاكم ج 3/ 137، تلخيص المستدرك ج 3/ 137، الرياض النضره ج 3/ 183، ذخائرالعقبى ص 25، فرائد السمطين ج 2/ 28/ ح 367، مقتل الحسين خوارزمى ص 75، 103، اسدالغابه ج 5/ 269، 523، تاريخ مدينه دمشق (ط دار الفكر) ج 13/ 227، 228، ج 14/ 163، 164، تاريخ مدينه دمشق (ترجمه الحسين ع) ص 111، تهذيب الكمال ج 6/ 403، 404، سير اعلام النبلاء ج 3/ 258، مجمع الزوائد ج 9/ 170، منتخب كنزالعمال 5/ 94، كنزالعمال ج 12/ 99/ ح 34172، در السحابه ص 270، ينابيع الموده 194.]
همانا، من و تو (يا زهرا) و حسن و حسين، و اين شخص كه در اينجا آرميده است (على)، روز قيامت همه در يك جا خواهيم بود .راويان اين حديث عبارتند از: احمد ابن حنبل در مسند، حافظ ابن عساكر، محب الدين طبرى، حاكم حسكانى....حاكم نيسابورى اسناد اين روايت را بررسى و آن را تأييد نموده است.[مستدرك حاكم ج 3/ 137.] ما نيز مدارك اين حديث شريف را كاملاً رسيدگى كرديم؛ ترديدى در صحت آن نيست، و مسلماً از فرمايشات پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم مى باشد.عبداللَّه بن قيس از رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم نقل مى كند كه فرمود:انا و على و فاطمة والحسن والحسين يوم القيامة فى قبة تحت العرش .[كنزالعمال ج 12/ 100/ ح 34177.]
جايگاه من و على و فاطمه و حسن و حسين روز قيامت در قبه اى است كه زير عرش قرار دارد .از اين روايت چنين معلوم مى شود كه والاترين مقامات كه وسيله نام دارد، در پايتخت عظمت حضرت حق تبارك و تعالى است؛ و هرگز كسى را به آنجا راه نيست. آرى، پايتخت عالم فقط جايگاه پنچ تن است، آنجا كه نشانگر عظمت و جلال و جلوه گاه نور جمال و جلال كبريايى است.چنانكه گفته شد، اين انوار پنج گانه، در جميع منازل خلقت در تمام شئون ولايت همه جا همراه و همگام و همتايند؛ در ابتدا و انتها، در عالم اظله، در عالم ذر، در عالم ارواح و اشباح، در دنيا و برزخ، در حشر و نشر، خلاصه تا روز قيامت، از يكديگر جدا نبوده، در كنار هم در جميع مراحل و در تمام ملكات و فضائل بطور يكسان سهيمند.
تقدم و سواره بودن حضرت زهرا در ورود به بهشت
منقبت چهاردهم، مقام ركوب (سواره بودن) در روز قيامت، در بهشت، و در هنگام سير در مواقف ديگر است كه حضرت زهرا سلام اللَّه عليها با پدر بزرگوارش و اميرالمؤمنين و حسنين اشتراك دارد، و هيچ زنى در عالم- از اولين و آخرين- داراى اين مقام نيست. فاطمه عليهاالسلام در اين رتبه نيز بين بانوان جهان بى همتاست. از ميان بانوان، تنها اوست كه سواره وارد عرصه ى محشر مى شود. فرق او با زنان ديگر، بلكه با جميع صديقين، علما، حكما و شهدا تفاوت پياده و سواره است.بريده [بريده بن حصيب بن عبداللَّه بن حارث بن اعرج اسلمى صحابى. بر اساس منابع عامه وى در نخستين سال هجرى، اسلام آورده و در غزوه ى خيبر شركت داشته است. بريده، والى عمر بن خطاب در نوبه سرغ (كه در مرز حجاز و شام واقع است) بوده و در سال 62 و يا 63 هجرى درگذشته است. (طبقات ابن سعد ج 14/ 241، الاستيعاب ج 1/ 263، سير اعلام النبلاء ج 2/ 470، تهذيب الكمال ج 4/ 53).] از پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم روايت مى كند كه آن حضرت فرمود:يبعث اللَّه ناقة صالح، فيشرب من لبنها هو و من آمن به من قومه. و لى حوض كما بين عدن و عمان، اكوابه عدد نجوم السماء فيستقى الانبياء. و يبعث اللَّه صالحا على ناقته. قال معاذ [ابوعبدالرحمن معاذ بن جبل بن عمرو بن اوس انصارى خزرجى متوفاى 18 هجرى. وى يكى از صحابه اى است كه در غزوه ى بدر و بسيارى از غزوات ديگر حضور داشته و علماى عامه او را درشمار حفاظ ذكر نموده اند. بنا به نقل ابن اسحاق، پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم در مواخاتى كه بين صحابه صورت داد معاذ بن جبل را برادر جعفر بن ابى طالب قرار داده است. (الاستيعاب ج 459/3، اسد الغابه ج 4/ 376، تهذيب التهذيب ج 10/ 186، تذكره الحفاظ ج 1/ 19، طبقات الحفاظ ص 15).] : يا رسول اللَّه، و انت على العضباء؟ قال: لا، انا على البراق، يخصنى اللَّه به من بين الانبياء، و فاطمه ابنتى على العضباء... .[تهذيب تاريخ دمشق ج 3/ 311، 312، كنزالعمال ج 11/ 499/ ح 32340. همچنين مراجعه بفرماييد به مختصر تاريخ دمشق ج 5/ 260 و حياة الحيوان ج 1/ 166.]خداى تعالى ناقه حضرت صالح را در روز رستاخيز برمى انگيزد، پس حضرت صالح و ايمان آورندگان به او از شير آن شتر مى نوشند و سيراب مى شوند؛ ليكن مرا حوضى است به پهناى عدن تا عمان، كه تعداد جامهاى آن به شمار ستارگان آسمانى است، و انبيا (از من) طلب سقايت مى نمايند.پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم در ادامه ى سخن چنين مى فرمايد: خداى تعالى در روز حشر، صالح را سوار بر ناقه اش برمى انگيزد. معاذ از پيامبر اكرم پرسيد يا رسول اللَّه آيا شما نيز سوار بر شتر عضباء به محشر وارد مى شويد؟ آن حضرت در جواب فرمود: نه، مركب اختصاصى من براق است، كه خداى تعالى مرا در ميان انبياء به اين مركب مخصوص گردانيده است، و عضباء مركب مخصوص دخترم فاطمه است .روايتى را كه ذكر شد حافظ ابن عساكر در تاريخش آورده و علماى شيعه نيز آن را نقل نموده اند.عضباء نام شترى است كه هر وقت على عليه السلام از جانب پيامبر اكرم براى تبليغ اسلام مأموريت داشت بر آن سوار مى شد، چنانكه جهت قرائت سوره ى برائت (توبه) در برابر كفار نيز على بر اين مركب مخصوص سوار بود.كثير بن مره حضرمى كثير بن مره حضرمى رهاوى شامى حمصى ابوشجره (و يا ابوالقاسم).وى از طبقه ى تابعين است و- به گفته ى يزيد بن ابى حبيب- 70 صحابه ى بدرى را درك نموده است. ابن سعد و نسائى و عجلى وى را توثيق كرده اند. ابن حبان نيز نام وى را در كتاب ثقات خويش آورده است و ابن خراش به صداقت وى اذعان نموده است. (رجوع بفرماييد به: طبقات ابن سعد ج 7/ 448، ثقات ابن حبان ج 5/ 332، ثقات عجلى 397، تهذيب الكمال ج 24/ 158، سير اعلام النبلاء ج 4/ 46، تاريخ الاسلام- حوادث و وفيات 61 الى 80 هجرى- ص 514).روايت مى كند كه حضرت رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم فرمود:حوضى اشرب منه يوم القيامة انا و من آمن بى و من استسقانى من الانبياء. و تبعث ناقة ثمود لصالح، فيحتلبها فيشرب من لبنها هو والذين آمنوا معه من قومه ثم يركبها من عند قبره، حتى توافى به المحشر،... فقال معاذ: اذا تركب العضباء يا رسول اللَّه؟ قال: لا، تركبها ابنتى، انا على البراق، اختصصت به من دون الانبياء... .[كنزالعمال ج 14/ 431/- 432/ ح 39179. همچنين مراجعه بفرماييد به: تهذيب تاريخ دمشق ج 3/ 312، مختصر تاريخ دمشق ج 5/ 260.]
در روز قيامت مرا حوضى است كه من و هر كس كه به من ايمان آورده است از آن سيراب مى شويم، و از پيامبران نيز آنكه بخواهد سيراب مى گردد، در آن روز ناقه ى ثمود براى صالح برانگيخته مى شود، صالح و آنان كه از قومش به او ايمان آورده اند از شير آن شتر مى نوشند، سپس صالح در كنار قبرش بر آن ناقه سوار مى شود و به صحنه ى محشر مى آيد. معاذ عرض كرد: يا رسول اللَّه آيا در آن هنگام شما هم بر شتر عضباء سوار مى شويد؟ فرمود: نه، عضباء مركب دخترم فاطمه است، و مركب من براق است كه در ميان انبيا به آن اختصاص يافته ام .ابوهريره مى گويد: شنيدم از پيامبر اكرم كه فرمود:تبعث الانبياء يوم القيامة على الدواب و يبعث صالح على ناقته، و ابعث على البراق، و تبعث فاطمة امامى على العضباء، و يبعث ابنا فاطمه- الحسن والحسين على ناقتين، و على بن ابى طالب على ناقتى .[مستدرك حاكم ج 3/ 152 (حاكم نيسابورى پس از نقل اين حديث مى گويد: اين حديث بنابر شرط مسلم صحيح است) ، تلخيص المستدرك ج 3/ 152، مقتل خوارزمى ج 1/ 55، مجمع الزوائد ج 10/ 333.]
در روز قيامت انبيا سوار بر مركبها هستند، و صالح سوار با ناقه اش مبعوث مى شود، و من نيز بر براق و فاطمه در پيشاپيش من بر عضباء و دو فرزند فاطمه، حسن و حسين بر دو ناقه ى ديگر، و على بن ابى طالب بر ناقه ى مخصوص من، همگى سواره مبعوث مى شويم .مركب انبيا- چنانكه را روايات استفاده مى شود- از مركبهاى عمومى بهشتى است نه اختصاصى؛ و با توجه به روايت قبلى، كه پيامبر مى فرمايد در روز قيامت سواره مبعوث شدن بهمراه انبيا، مخصوص اميرالمؤمنين و فاطمه و حسنين سلام اللَّه عليهم مى باشد در تمام مواقف، آنجا كه از مسير پنج تن سخن رفته است، رديف و ترتيب حركت چنين است: فاطمه از همه جلوتر، و رسول خدا پشت سر فاطمه، و اميرالمؤمنين بعد از پيامبر اكرم، حسنين پشت سر آنان هستند، حتى ورود پنج تن عليهم السلام به بهشت نيز به همين ترتيب است.دانشمندانى كه اين روايت ابوهريره را نقل كرده اند عبارتند از: محب الدين طبرى در ذخائرالعقبى، حاكم در مستدرك- كه صحت آن را بررسى و تأييد كرده است-، ابن عساكر در تاريخش، و خطيب در تاريخش. سيوطى ضمن نقل اين حديث از ابوالشيخ و حاكم و خطيب و ابن عساكر چنين نتيجه مى گيرد كه اين روايت آن احاديثى را كه از طريق شيعه درباره ى پيشگام بودن فاطمه در هنگام سير پنج تن نقل شده است، تأييد مى كند.حافظ سيوطى با ذكر اسناد و مدارك در كتاب جَمْع الجَوامِع آورده است كه حضرت رسول فرمود:اول شخص يدخل الجنه فاطمة بنت محمد .
ابوهريره (كه نزد عامه از اكابر صحابه است) از پيامبر چنين نقل مى كند:اول شخص يدخل الجنه فاطمه، مثلها فى هذه الامه مثل مريم بنت عمران . مراجعه بفرماييد به: فردوس الاخبار ج 1/ 69/ ح 83، كنزالعمال ج 12/ 110/ ح 34234، ينابيع الموده ص 260، ميزان الاعتدال ج 2/ 618، لسان الميزان ج 4/ 16.در كتاب ميزان الاعتدال و لسان الميزان اين حديث به نقل از عبدالسلام بن عجلان نقل گرديده است. ابن حبان در كتاب الثقات وى را تعديل نموده است (الثقات ج 7/ 127). ظاهراً تنها گناه وى- كه موجب طعن او بوسيله ى ذهبى و امثال ذهبى گرديده- نقل همين روايت است.اول كسى كه به بهشت وارد مى شود فاطمه دختر محمد است .و در حديث ديگر:ان اول من يدخل الجنة: انا و على و فاطمة والحسن والحسين... .[و در روايتى پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم به اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايند: ان اول من يدخل الجنه: انا و انت و فاطمه والحسن والحسين. قال على: فمحبونا؟ قال: من ورائكم . (الصواعق المحرقه ص 311، كنزالعمال ج 12/ 98/ ح 34166).]