ساختار علمی نرم افزار حضرت زهرا (س) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ساختار علمی نرم افزار حضرت زهرا (س) - نسخه متنی

مرکز تحقیقات رایانه ای حوزه علمیه اصفهان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

3- مقامات معنوى حضرت زهرا عليهاالسلام

الف) نور او قبل از خلقت بشر آفريده شده است.

امام رحمه اللَّه: اصولاً رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله و ائمه (عليهم السلام) طبق رواياتى كه داريم قبل از اين عالم انورى بوده اند در ظل عرش... و مقاماتى دارند الى ماشاءاللَّه... چنانكه بحسب روايات اين مقامات معنوى براى حضرت زهرا عليهاالسلام هم هست.

ب) موجودى ملكوتى و جبروتى
امام رحمه اللَّه: او (فاطمه زهرا) موجود ملكوتى است كه در عالم انسان ظاهر شده است، بلكه موجود الهى جبروتى در صورت يك زن ظاهر شده است.

معنويات، جلوه هاى ملكوتى، جلوه هاى الهى، جلوه هاى جبروتى، جلوه هاى ملكى و ناسوتى همه در اين موجود است.

ج) مجمع اوصاف انبياء عليه السلام
امام رحمه اللَّه: فردا (روز ولادت فاطمه زهرا) همچو زنى متولد مى شود كه تمام خاصه هاى انبياء در اوست.

د) حقيقت ليلةالقدر
امام رحمه اللَّه: دلالت بر آنچه احتمال داديم از حقيقت ليلةالقدر مى كند حديث شريف طولانى كه در تفسير برهان از كافى شريف نقل فرموده و در آن حديث است كه نصرانى گفت به حضرت موسى بن جعفر كه تفسير باطن (حم، والكتاب المبين، انا انزلناه فى ليلة مباركه، انا كنا منذرين فيها يفرق كل امر حكيم) چيست؟ فرمود:

اما حم محمد (صلى اللَّه عليه و آله) و اما كتاب مبين اميرالمؤمنين (ع) است و اما الليلة، فاطمه عليهاالسلام است.

و در روايتى ليالى عشر به ائمه طاهرين از حسن تا حسن تفسير شده است و اين يكى از مراتب ليلةالقدر است كه حضرت موسى بن جعفر عليه السلام ذكر فرموده و شهادت داده بر آنكه ليلةالقدر تمام دوره ى محمديه است روايتى كه در تفسير برهان از حضرت باقر عليه السلام نقل مى كند و اين روايت چون روايت شريفى است و به معارف چندى اشاره فرموده و از اسرار مهمه كشف فرموده ما تيمناً عين آن حديث را نقل مى كنيم:

قال (رحمه اللَّه) و عن الشيخ ابى جعفر الطوسى عن رجاله عن عبداللَّه بن عجلان السكونى قال سمعت اباجعفر عليه السلام يقول:

بيت على و فاطمه حجره رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله و سقف بيتهم عرش رب العالمين و فى قعر بيوتهم فرجه مكشوطه الى العرش معراج الوحى والملائكه تنزل عليهم بالوحى صباحا و مسائا و كل ساعه و طرفه عين، والملائكه لا تنقطع فوجهم، فوج ينزل و فوج يصعد و ان اللَّه تبارك و تعالى كشف لابراهيم عليه السلام عن السموات حتى ابصرالعرش و زاد فى قوه ناظره، و ان اللَّه زاد فى قوه ناظر محمد و على و فاطمه والحسن والحسين عليه السلام و كانوا يبصرون العرش و لا يجدون لبيوتهم سقفا غير العرش، فبيوتهم مسقفه بعرش الرحمن و معارج الملائكه والروح فيها باذن ربهم من كل امر سلام، قال قلت: من كل امر سلام؟
قال: بكل امر
فقلت: هذا التنزيل؟
قال: نعم
و تدبر در اين حديث شريف، ابوابى از معرفت به روى اهلش باز كند و شمه اى از حقيقت ولايت و باطن ليلةالقدر به آن مكشوف شود.

ه) تسبيحات فاطمه ى زهرا بهترين تعقيبات نماز
امام رحمه اللَّه: و از جمله تعقيبات شريفه، تسبيحات صديقه طاهره عليهاالسلام است كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله، آن را به فاطمه عليهاالسلام عطا فرمود. از حضرت صادق عليه السلام مرويست كه اين تسبيحات در هر روز، در تعقيبات هر نمازى پيش من محبوب تر است از هزار ركعت نماز در هر روز.

و) مراوده ى با جبرئيل، بالاترين فضيلت زهرا عليهاالسلام
امام رحمه اللَّه: من راجع به حضرت صديقه عليهاالسلام خودم را قاصر مى دانم ذكرى بكنم، فقط اكتفا مى كنم به يك روايت كه در كافى شريفه است و با سند معتبر نقل شده است و آن روايت اين است كه حضرت صادق عليه السلام مى فرمايد:

فاطمه عليهاالسلام بعد از پدرش 75 روز زنده بودند، در اين دنيا بودند و حزن و شدت بر ايشان غلبه داشت و جبرئيل امين مى آمد خدمت ايشان و به ايشان تعزيت عرض مى كرد و مسائلى از آينده نقل مى كرد.

ظاهر روايت اين است كه در اين 75 روز مراوده اى بوده است يعنى رفت و آمد جبرئيل زياد بوده است و گمان ندارم كه غير از طبقه ى اول از انبياء عظام درباره ى كسى اينطور وارد شده باشد... مسئله ى آمدن جبرئيل براى كسى كه يك مسئله ى ساده نيست، خيال نشود كه جبرئيل براى هركسى مى آيد و امكان دارد بيايد، اين يك تناسب لازم است بين روح آن كسى كه جبرئيل مى خواهد بيايد و مقام جبرئيل كه كه روح اعظم است، چه ما قائل بشويم به اين كه قضيه ى تنزيل، تنزل جبرئيل، به واسطه ى روح اعظم خود اين ولى است يا پيغمبر است، او تنزيل مى دهد او را و وارد مى كند تا مرتبه پايين، يا بگوييم كه برو و اين مسايل را بگو... تا تناسب ما بين روح اين كسى كه جبرئيل مى آيد پيش او و بين جبرئيل كه روح اعظم است نباشد، امكان ندارد اين معنا، و اين تناسب بين جبرئيل كه روح اعظم است و انبياء درجه ى اول بوده است مثل رسول خدا و موسى و عيسى و ابراهيم و امثال اينها، بين همه كس نبوده است... در هر صورت من اين شرافت و فضيلت را از همه ى فضايلى كه براى حضرت زهرا ذكر كرده اند، با اينكه آنها هم فضايل بزرگى است، اين فضيلت را من بالاتر از همه مى دانم،... و اين از فضايلى است كه مختصات حضرت صديقه عليهاالسلام است.

ز) صحيفه ى فاطميه
نتيجه رفت و آمدهاى بسيار جبرئيل و گفتگوى با فاطمه زهرا، جمع مطالبى در مجموعه اى شد كه صحيفه ى فاطميه خوانده مى شد. حضرت امام رحمه اللَّه:

ما مفتخريم كه ادعيه ى حيات بخش كه او را قرآن صاعد مى خوانند از ائمه معصومين ما است، مناجات شعبانيه ى امامان و دعاى عرفات حسين بن على (عليهماالسلام)، و صحيفه ى سجاديه اين زبور آل محمد و صحيفه فاطميه كه كتاب الهام شده از جانب خداوند تعالى به زهراى مرضيه است، از ما است.

در ظرف 75 روز جبرئيل امين رفت و آمد داشته است و مسائل را در آتيه اى كه واقع مى شده است، مسائل را ذكر كرده است و حضرت امير هم آنها را نوشته است، كاتب وحى بوده است حضرت امير، همان طورى كه كاتب وحى رسول خدا بوده است- و البته وحى به معناى آوردن احكام، تمام شد به رفتن رسول اكرم- كاتب وحى حضرت صديقه در اين 75 روز بوده است.

و شايد يكى از مسائلى كه گفته است راجع به مسائلى است كه در عهد ذريه بلندپايه او حضرت صاحب عليه السلام است، براى او ذكر كرده است، كه مسائل ايران جزو آن مسائل باشد، ما نمى دانيم، ممكن است.

4- پرورش يافتگان مكتب زهرا عليهاالسلام
امام رحه اللَّه: مكتبى كه مى رفت با كجرويهاى تفاله جاهليت و برنامه هاى حساب شده ى احياى ملى گرايى و عروبت با شعار لا خبر جاء و لا وحى نزل محو و نابود شود و از حكومت عدل اسلامى يك رژيم شاهنشاهى بسازد و اسلام و وحى را به انزوا كشاند كه ناگهان شخصيت عظيمى كه از عصاره ى وحى الهى تغذيه و در خاندان سيد رسل محمد مصطفى و سيد اولياء على مرتضى تربيت در دامن صديقه طاهره بزرگ شده بود قيام كرد و با فداكارى بى نظير و نهضت الهى خود واقعه ى بزرگى را به وجود آورد كه كاخ ستمكاران را فروريخت و مكتب اسلام را نجات بخشيد.

اين خانه ى كوچك فاطمه عليهاالسلام و اين افرادى كه در آن خانه تربيت شدند كه به حسب عدد، چهار پنج نفر بودند و به حسب واقع، تمام قدرت حق تعالى را تجلى دادند، خدمتهايى كردند كه ما را و شما را و همه بشر را به اعجاب درآورده است.

زنى كه در حجره اى كوچك و خانه اى محقر، انسانهايى تربيت كرد كه نورشان از بسيط خاك تا آن سوى افلاك و از عالم ملك تا آن سوى ملكوت اعلى مى درخشيد، صلوات و سلام خداوند تعالى بر اين حجره ى محقرى كه جلوه گاه نور عظمت الهى و پرورشگاه زبدگان اولاد آدم است.

در ناحيه ى معنويات آنقدر در مرتبه بالا بودند كه دست ملكوتى ها هم به آن نمى رسيد و در جنبه هاى تربيتى آنقدر بوده است كه هرچه انسان مى بينند بركات در بلاد مسلمين هست و خصوصاً در مثل بلاد ماها، اينها از بركت آنهاست. زنى كه دخترش در مقابل حكومتهاى جبار ايستاد و آن خطبه را خواند.

5- لزوم تشكيل حكومت اسلامى
حضرت امام رحمه اللَّه: ما براى اينكه وحدت امت اسلام را تأمين كنيم، براى اينكه وطن اسلام را از تصرف و نفوذ استعمارگران و دولتهاى دست نشانده ى آنها خارج و آزاد كنيم راهى نداريم جز اينكه تشكيل حكومت بدهيم... چنانكه حضرت زهرا سلام اللَّه عليها در خطبه خود مى فرمايد كه امامت براى حفظ نظام و تبديل افتراق مسلمين به اتحاد است.

6- زهرا عليهاالسلام الگوى زندگى امام رحمه اللَّه:

الگو حضرت زهرا است، الگو پيغمبر اسلام است.

ما بايد تبعيت كنيم و زندگى خود را براى آنها قرار دهيم.

ما بايد سرمشق از اين خاندان بگيريم، بانوان ما از بانوانشان و مردان ما، از مردانشان، بلكه همه، از همه ى آنها، آنها زندگى خودشان را وقف كردند از براى طرفدارى مظلومين و احياى سنت الهى.

اين خاندان... براى ملت ها و مستضعفين قيام كردند در مقابل كسى كه مى خواستند مستضعفين را از بين ببرند.

خطبه ى فاطمه زهرا (سلام اللَّه عليها) در مقابل حكومت و قيام اميرالمؤمنين و صبر اميرالمؤمنين و... و فداكارى دو فرزند عزيزش... اسلام را زنده كردند و براى ما و شما برادرهاى عزيز الگو شدند... ما هم الگوى آنها را، تبعيت از آنها را مى پذيريم.

همه بايد به او (حضرت زهرا سلام اللَّه عليها) اقتدا كنيم و همه بايد دستورمان از اسلام را به وسيله ى او و فرزندان او بگيريم و همان طورى كه او بوده است باشيد.

7- ميلاد حضرت زهرا عليهاالسلام
تا توجه به آنچه تا به حال بيان شد به اين نتيجه مى رسيم كه الگويى براى زنان مسلمان مناسب تر و ارزشمندتر از فاطمه زهرا عليهاالسلام نمى توان پيدا كرد و بنابراين روز ولادت آن حضرت، بهترين انتخاب به عنوان روز زن خواهد بود.

حضرت امام رحمه اللَّه:

اگر روزى بايد روز زن باشد، چه روزى والاتر و افتخارآميزتر از روز ولادت با سعادت فاطمه ى زهرا (سلام اللَّه عليها) است.

روز ولادت سرتاسر سعادت صديقه طاهره كه والاترين روز براى انتخاب روز زن است، به ملت شريف ايران، خصوصاً زنان محترم تبريك و تهنيت عرض مى كنم.

مبارك باد بر ملت عظيم الشان ايران بويژه زنان بزرگوار، روز مبارك زن، روز شرافتمند عنصر تابناكى كه زيربناى فضيلتهاى انسانى و ارزشهاى والاى خليفةاللَّه در جهان است.

براى زنها كمال افتخار است كه روز تولد حضرت صديقه را روز زن قرار داده اند، افتخار است و مسؤوليت.

8- حكم اهانت به فاطمه عليهاالسلام
روز شنبه 8 بهمن 1367، از صدا و سيماى جمهورى اسلامى، مصاحبه اى با برخى خانمها پيرامون زن و الگوى زنان پخش شد از آن جمله، يكى از خانمها درباره ى فاطمه زهرا عليهاالسلام مطلبى قريب به اين مضمون گفت كه فاطمه زهرا تعلق به چهارده قرن قبل داشته اند و ما زنان امروز بايد طبق زمان خود زندگى كنيم روز بعد حضرت امام رحمه اللَّه درباره ى پخش اينگونه مصاحبه ها در نامه اى به مديرعامل وقت صدا و سيما، چنين مرقوم داشتند:

با كمال تأسف و تأثر روز گذشته (روز شنبه 8 بهمن) از صداى جمهورى اسلامى مطلبى در مورد الگوى زن پخش گرديده است كه انسان شرم دارد بازگو نمايد، فردى كه اين مطلب را پخش كرده است تعزير و اخراج مى گردد و دست اندركاران آن تعزير خواهند شد، در صورتى كه ثابت شود قصد توهين در كار بوده است بلاشك فرد توهين كننده محكوم به اعدام است. اگر بار ديگر از اينگونه قضايا تكرار گردد، موجب تنبيه و توبيخ و مجازات شديد و جدى مسؤولين بالاى صدا و سيما خواهد شد، البته در تمامى زمينه ها قوه قضاييه اقدام مى نمايد.

9- ناتوانى از درك و ترسيم شخصيت فاطمه زهرا عليهاالسلام
امام رحمه اللَّه:

فاطمه ى زهرا زنى كه افتخار خاندان وحى و چون خورشيدى بر تارك اسلام عزيز مى درخشد، زنى كه فضايل او همطراز فضايل بى نهايت پيغمبر اكرم و خاندان عصمت و طهارت بود، زنى كه هركس با هر بينش درباره ى او گفتارى دارد و از عهده ى ستايش او برنيامده، كه احاديثى كه از خاندان وحى رسيده به اندازه فهم مستمعان بوده و دريا را در كوزه اى نتوان گنجاند و ديگران هرچه گفته اند به مقدار فهم خود بوده، نه به اندازه ى مرتبت او، پس اولى آنكه از اين وادى شگفت درگذريم!

والسلام

فاطمه الزهرا در سخنان مقام معظم رهبرى :

مجمع خوبى ها
در زندگى معمولى اين بزرگوار، يك نكته مهم است و آن جمع بين زندگى يك زن مسلمان در رفتارش با شوهر و فرزندان و انجام وظايفش در خانه از يك طرف و بين وظايف يك انسان مجاهد غيور خستگى ناپذير در برخوردش با حوادث سياسى مهم بعد از رحلت رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله كه به مسجد مى آيد و سخنرانى و موضعگيرى و دفع مى كند و حرف مى زند و يك جهادگر به تمام معنا و خستگى ناپذير و محنت پذير و سختى تحمل كن است، از طرف ديگر. همچنين از جهت سوم، يك عبادتگر و بپا دارنده ى نماز در شبهاى تار و قيام كننده ى للَّه و خاضع و خاشع براى پروردگار است و در محراب عبادت، اين زن جوان مانند اولياى كهن الهى، با خدا راز و نياز و عبادت مى كند.

اين سه بعد را با هم جمع كردن، نقطه درخشان زندگى فاطمه زهرا عليهاالسلام است. آن حضرت، اين سه جهت را از هم جدا نكرد. بعضى خيال مى كنند انسانى كه مشغول عبادت مى باشد، يك عابد و متضرع و اهل دعا و ذكر است و نمى تواند يك انسان سياسى باشد. يا بعضى خيال مى كنند كسى كه اهل سياست است- چه زن و چه مرد- و در ميدان جهاد فى سبيل اللَّه حضور فعال دارد، اگر زن است، نمى تواند يك زن خانه با وظايف مادرى و همسرى و كدبانويى باشد و اگر مرد است، نمى تواند يك مرد خانه و دكان و زندگى باشد. خيال مى كنند اينها با هم منافات دارد، در حالى كه از نظر اسلام، اين سه چيز با يكديگر منافات و ضديت كه ندارد، در شخصيت انسان كامل، كمك كننده ى هم است.

حديث ولايت، ج 3، ص 77
آن بزرگوار از يك طرف، مظهر تعبد و تسليم در مقابل تكليف الهى و مظهر مجاهدت و شهادت مظلومانه است و از طرف ديگر، مظهر عظمت و شكوه و تنوير افكار عامه ملت اسلام در طول قرنهاست. شايد مى دانيد كه نام فاطمه زهرا عليه السلام در طول قرنها بعد از اسلام تا امروز، همواره براى ملتها و آحاد مسلمان، يك نام بسيار با عظمت و توأم با تجليل و تعظيم بوده است، در حالى كه اين بزرگوار، يك بانوى جوان و يا در عنفوان جوانى بود.

حديث ولايت، ج 3، ص 126
عبادت بى نظير
در محراب عبادت ايشان ساعتهاى متمادى با خدا راز و نياز مى كردند، عبادت و سلوك ايشان براى ما قابل تصور و در نيست.

جمهورى اسلامى، 12/ 12/ 1364
عبادت فاطمه زهرا عليهالسلام يك عبادت نمونه است. حسن بصرى كه يكى از عباد و زهاد دنياى اسلام است درباره ى فاطمه زهرا عليهاالسلام مى گويد: به قدرى دختر پيغمبر عبادت كرد و در محراب عبادت ايستاد كه تورمت قدماها پاهاى آن بزرگوار از ايستادن در محراب عبادت ورم كرد. امام حسن مجتبى عليه السلام مى فرمايد: يك شب جمعه اى تا صبح مادرم به عبادت ايستاده تا صبح عبادت كرد حتى انفجر عمود الصبح تا وقتى كه فجر طلوع كرد مادر من از سر شب تا صبح مشغول عبادت بود و دعا كرد و تضرع كرد. امام حسن عليه السلام مى گويد: شنيدم كه دائم مؤمنين و مؤمنات را دعا كرد، مردم را دعا كرد، براى مسائل عمومى دنياى اسلام دعا كرد . صبح كه شد گفتم يا اماه، اما تدعين لنفسك كما تدعين لغيرك، مادرم، يك دعا براى خودت نكردى، شب تا صبح براى ديگران دعا كردى . در جواب فرمود: يا بنى، الجار ثم الدار، اول ديگران بعد خود ما .

جمهورى اسلامى، 26/ 9/ 1371
معرفت و بلاغت
بالاترين و بهترين زن نمونه كه تمام زنها و شخصيتهاى مسلمان بايد از او درس بگيرند فاطمه زهرا عليه السلام است. از نظر معرفت اين شخصيت عظيم، انسان با معرفتى است و انسان ناآگاه و عامى نيست، كسى است كه وقتى در مسجد پيغمبر در مقابل تمام صحابه بزرگ پيغمبر ظاهر شد خطبه خواند، اين خطبه مثل درس يك معلم بزرگ كه دل شاگردان را به سوى خود جذب مى كند حضار اين مسجد را جذب كرد. استادان، محدثين، كسانى كه ساليان درازى از پيغمبر آموخته بودند از شنيدن اين خطبه كه عظمت آن باقى است مانند كلمات خود پيغمبر و نهج البلاغه و سرشار از معارف اسلامى استفاده كردند و بهره بردند.

جمهورى اسلامى، 22/ 12/ 1363
يك زن است همانطور كه اسلام مى گويد. در محيط علم يك دانشمند والاست. آن خطبه اى كه فاطمه زهرا عليهاالسلام در مسجد مدينه بعد از رحلت پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله ايراد كرده است، خطبه اى است كه به گفته علامه مجلسى بزرگان فصحا و بلغا و دانشمندان بايد بنشينند كلمات و عبارات اين خطبه را معنا كنند. اينقدر پر مغز است. از لحاظ زيبايى هنرى اين سخن فاطمه زهرا عليهاالسلام مثل زيباترين و بلندترين كلمات نهج البلاغه و در حد سخنان اميرالمؤمنين عليه السلام است. فاطمه زهرا عليهاالسلام مى رود در مسجد مدينه مى ايستد در مقابل مردم و ارتجالا حرف مى زند. شايد ايشان يك ساعت صحبت كرده است با بهترين و زيباترين عبارات و زبده ترين و گزيده ترين معانى.

جمهورى اسلامى، 26/ 9/ 1371
مكارم اخلاق
تجليل از مقام فاطمه عليهاالسلام تكريم ايمان، علم، ادب، شجاعت، ايثار، جهاد، شهادت و در يك كلمه مكارم اخلاق است، كه پدر بزرگوارش براى تمام آن مبعوث شد و آنگاه كه رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله فاطمه را پاره تن خويش معرفى مى كند به جهانيان مى آموزد كه جلوه ى والاى كرامت انسانى و اخلاق اسلام را در اين چهره مقدس جستجو كنند و مادران جهان، شعاعى از اين خورشيد درخشان برگيرند و كانون حيات انسانها را گرم و روشن سازند.

جمهورى اسلامى، 21/ 11/ 1366
تجلى احسان
آن احسانش به مستمندان كه وقتى پيرمرد مستمندى را پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله به در خانه اميرالمؤمنين عليه السلام فرستاد و گفت كه برو حاجتت را از آنها بخواه، فاطمه زهرا عليهاالسلام يك پوستى را كه حسن و حسين بر روى آن مى خوابيدند و به عنوان زيرانداز فرزندان خود در خانه داشت و چيزى جز آن نداشت، برداشت و داد به اين سائل و گفت: اين را ببر بفروش و از پول آن استفاده كن . اين شخصيت جامع الاطراف فاطمه زهرا عليهاالسلام است. اين الگو است. الگوى زن مسلمان اين است.

جمهورى اسلامى، 26/ 9/ 1371
ساده زيستى
در دوران بعد از هجرت و در آغاز سنين تكليف، فاطمه زهرا عليهاالسلام با على بن ابى طالب عليه السلام ازدواج مى كند. آن مهريه فاطمه عليهاالسلام است. آن جهيزيه فاطمه عليهاالسلام است. شايد همه شما بدانيد كه فاطمه زهرا عليهاالسلام كه دختر شخص اول دنياى اسلام بود و پدرش به آن مردم حاكم بود با چه سادگى و وضع فقيرانه اى ازدواج خود را مى گذراند.

جمهورى اسلامى، 26/ 9/ 1371
در اوج زهد
در دورانى هم كه راه فتوحات و غنائم باز شده است، دختر پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله ذره اى از لذتهاى دنيا و تشريفات و تجملات و چيزهايى كه دل دخترهاى جوان و زنها متوجه آنهاست را به خود راه نمى دهد.

جمهورى اسلامى، 26/ 9/ 1371
تسليم پروردگار
بعد از مقامات معنوى و مراتب روحانى فاطمه زهرا عليهاالسلام- كه ماها قادر نيستيم آنها را درست بفهميم- خصوصيت عملى آن بزرگوار اين بود كه در همه شرايط، تسليم محض حكم الهى و راه خدا بود. همين تسليم محض بود كه در طول تاريخ اسلام، از اين بزرگوار يك مجاهد بى نظير و يك پرچم مظلوميت و حقانيت به وجود آورد. تا امروز هم اين پرچم برافراشته است و روز به روز مكانت آن موجود عالى قدر- كه در بحبوحه جوانى، در عاليترين مراتب فداكارى قدم گذاشت- افزوده شده و حقيقتاً مصداق انا اعطيناك الكوثر (كوثر/ 1) بوده است، همچنان كه در روايات هست.

حديث ولايت، ج 6، صص 72- 73
بزرگ بانوى جوان
در قضيه حضرت صديقه ى طاهره عليهاالسلام نكات خيلى مهمى وجود دارد، ليكن يك نكته كه با وضع شما جوانان مؤمن و انقلابى تطبيق مى كند، اين است كه همه اين افتخارات و كارهاى بزرگ و مقامات عالى معنوى و دست نيافتنى آن انسان والا و آن زن بى نظير تاريخ بشر و سيده ى زنان عالم، و ضمناً همه آن صبرها و ايستادگيها و موقع شناسيها و كلمات پربارى كه در اين زمانها از ايشان صادر شده است، همه اين حوادث بزرگ، در دوران كوتاه جوانى اين بزرگوار اتفاق افتاده است. يك وقت اين قضيه را به عنوان يك موضوع مرثيه سرايى مطرح مى كنيم، و مى گوييم كه اين بزرگوار سن كمى داشتند يا جوان بودند، كه اين، موضوع مصيبت خوانى و مرثيه سرايى مى شود. يك وقت اين را به عنوان يك امر قابل تدبر و حاوى يك درس- نه يك درس، بلكه درسها- مى دانيم و با اين چشم نگاه مى كنيم، آن وقت اهميت ويژه يى پيدا مى كند.

چگونه يك انسان در دوران كوتاه زندگى، از مبدأ كودكى به بعد تا زمان شهادت- كه معروف اين است كه آن بزرگوار هجده ساله بودند، و بعضى هم تا سن بيست و دو و بيست و چهار سال گفته اند- اين همه معارف و اين همه علو مقامات معنوى را در اين مدت كوتاه به دست بياورد. اين، حاكى از يك تربيت فوق العاده ى فوق بشرى است.

اين بزرگوار در دوران كودكى، آن وقتى كه در شعب ابى طالب همه راههاى عافيت بر مسلمانان و وجود مقدس نبى اسلام صلى اللَّه عليه و آله بسته شده بود، نه امكانات زيستى، نه امكانات رفاهى، نه آسودگى خاطر، دايم دغدغه تهاجم دشمنان، دايم خبرهاى بد، صداى گريه كودكان از گرسنگى بلند، انواع ناراحتيهايى كه در آن دره ى خشك وجود داشت و اين عده خانواده ى مسلمان براى مدت سه سال مجبور به اقامت شده بودند، چه سختيها كشيدند، و همه اين سختيها هم از مبدأ يكايك اين انسانها از كوچك و بزرگ حركت مى كرد و روى دوش پيامبر اسلام مى نشست، چون رهبر بود، چون همه به او متكى بودند، همه دردها را پيش او مى آوردند، همه فشارها را او حس مى كرد، در يك چنين وضعيت سرشار از سختى و محنت و فشار و ناراحتى ناشى از دعوت در راه خدا و صبر در راه خدا، اتفاقا در همين ايام جناب ابى طالب هم از دنيا مى رود، جناب خديجه كبرى هم در مدت كوتاهى به رضوان الهى و لقاءاللَّه مى پيوندد و پيامبر، تنهاى تنهاست، آن وقت اين دختر چند ساله- حالا بنا به اختلاف روايات، پنج ساله، شش ساله، هفت ساله، ده ساله- تنها كسى است كه پيامبر با اين عظمت به او تكيه مى كند. او مثل مادر از پدر بزرگوار خود پذيرايى مى كند، كه اين قضيه فاطمه ام ابيها مربوط به اين جاست.

اين عظمت را ببينيد، يك دختر بچه كم سال، در دوران سخت ترين محنتها، به فرياد بزرگترين انسانها مى شتابد، شوخى نيست.

همان عنصر است كه در طول زمان، در دوران جوانى تا پانزده سالگى و شانزده سالگى و هجده سالگى، بالاخره تا آخر عمر كوتاه، اين همه مقامات معنوى را تجربه مى كند و اين همه كار بزرگ انجام مى دهد و اين همه در تاريخ تشيع و اسلام اثر مى گذارد و خورشيد درخشانى مى شود كه تا دنيا، دنياست، خورشيد درخشان زهراى اطهر خواهد درخشيد. همه اين آثار، از حيات و زندگى و خصوصيات يك جوان نشأت گرفته است.

ديدار با فرماندهان و مسئولان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى 26/ 6/ 1376


رهنماى بهشت
مقام معنوى اين بزرگوار، نسبت به مقام جهادى و انقلابى و اجتماعى او، باز به مراتب بالاتر است. فاطمه زهرا عليهاالسلام به صورت، يك بشر و يك زن، آن هم زنى جوان است، اما در معنا، يك حقيقت عظيم و يك نور درخشان الهى و يك بنده ى صالح و يك انسان ممتاز و برگزيده است. كسى كه رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله به اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: يا على... انت قائد المؤمنين الى الجنه... و فاطمه قد اقبلت يوم القيامه... تقود مؤمنات امتى الى الجنه [بحارالانوار، ج 43، ص 24]


يعنى در روز قيامت، اميرالمؤمنين عليه السلام مردان مؤمن را و فاطمه زهرا عليهاالسلام زنان مؤمن را به بهشت الهى راهنمايى مى كنند. او، عدل و همپايه و همسنگ اميرالمؤمنين عليه السلام است. آن كسى كه وقتى در محراب عبادت مى ايستاده، هزاران فرشته مقرب خدا، به او خطاب و سلام مى كردند و تهنيت مى گفتند و همان سخنى را بيان مى كردند كه فرشتگان، قبلاً به مريم اطهر گفته بودند، عرض مى كردند: يا فاطمه ان اللَّه اصطفيك و طهرك و اصطفيك على نساء العالمين [بحارالانوار، ج 43، ص 24]

/ 172