ساختار علمی نرم افزار حضرت زهرا (س) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ساختار علمی نرم افزار حضرت زهرا (س) - نسخه متنی

مرکز تحقیقات رایانه ای حوزه علمیه اصفهان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بيان توفيق ابوعلم :

استاد توفيق ابوعلم كه يكى از نويسندگان معاصر از پژوهشگران مصر است، كتابى تحت همين عنوان و نام زيباى فاطمة الزهراء نوشته است كه يكى از آثار توجه انگيز در اين زمينه است و خوشبختانه توسط جناب آقاى صادقى به فارسى نيز ترجمه شده است.

وى در اين كتاب مى نويسد: فاطمه يكى از سازندگان تاريخ اسلام است. در عظمت شأن و رفعت مقام ارجمند او همين بس كه او تنها دختر بزرگوار پيامبر بزرگ (ص) و همسر امام على بن ابى طالب و مادر حسن و حسين (ع) است. در حقيقت او، آرام جان و سرور دل پيامبر خدا بود. زهرا، همان بانويى كه ميليونها آدمى را چشم و دل به سوى اوست و نام گرامى اش بر زبان ايشان است، بانويى كه پدرش او را مام پدر خود مى خواند. تاج كرامتى كه پدر بر تارك دختر خويش نهاد، مستوجب تكريم است .
[فاطمه زهرا، ص 214.]

بيان خطيب بغدادى :

خطيب بغدادى، احمد بن على مورخ و محقق قرن پنجم، در تاريخ معروف خود، تاريخ بغداد او مدينة الاسلام در قسمت شرح حال حسين بن معاذ، با سندهاى خاص خود از عائشه نقل مى كند كه از پيامبر اسلام (ص) نقل كرده است:

هنگامى كه هنگامه ى روز محشر برپا مى گردد، ندا درمى دهند كه اى انبوه مردم! سرهاى خود را پايين تر بگيريد تا فاطمه، دختر پيامبر اسلام عبور كند [الاسلام والشيعه محمود شهابى ج 1 ص 212.]
و در نقل ديگرى آورده است: ندادهنده اى در روز محشر ندا درمى دهد: چشمان خود را بپوشانيد تا فاطمه دختر محمد (ص) عبور كند.
[بخارى ج 2 ص 185.]

بيان مسلم در كتاب صحيح :

مسلم بن حجاج قشيرى (م 261 ه) يكى از ارباب صحاح شش گانه در صحيح معروف خود مى گويد: فاطمه پاره ى تن پيامبر است. پيامبر را مى رنجاند كسى كه او را رنجانده باشد و پيامبر را خوشحال مى سازد كسى كه زهرا را خوشحال كرده باشد .

بيان ترمذى در كتاب صحيح :

ترمذى، يكى ديگر از ارباب سنن در صحيح خود در اين باره مى گويد: از عايشه سؤال شد كدام يك از مردم، محبوب ترين افراد در نزد رسول خدا بودند؟ گفت: فاطمه، پرسيده شد: از مردان؟ گفت: همسرش على .

[الاسلام والشيعة محمود شهابى.]

بيان بخارى در كتاب صحيح :

بخارى، ابوعبداللَّه محمد بن اسماعيل در صحيح معروف خود، جزء پنجم، ص 17 باب فضائل صحابه (چاپ مكه به سال 1376) با سندهاى خاص خود نقل مى كند كه پيامبر اسلام فرمودند: فاطمه پاره ى تن من است. هر آن كس كه او را به غضب وادارد مرا خشمناك ساخته است .

بخارى در موارد متعددى از كتاب خود، از جمله در ج 3 ص 146 و در جزء چهارم ص 203 نقل مى كند كه پيامبر اسلام فرمود: فاطمه پاره ى تن من است، هر آن كس كه او را به غضب وادارد مرا ناخشنود كرده است .

و در جزء پنجم ص 20 مى گويد: فاطمه بانوى زنان بهشتى است .

بيان حاكم صاحب مستدرك الصحيحين :

حاكم نيشابورى، صاحب مستدرك بر صحيحين در كتاب مشهور خود از عائشه نقل مى كند كه پيامبر اسلام در مرض رحلت خود به فاطمه فرمودند:

دخترم! آيا نمى خواهى كه بانوى زنان امت اسلام و تمامى زنان جهان باشى؟

بيان ابن داود صاحب سنن ابن داود :

ابوداود، سليمان بن طيالسى سنن معروف خود مى گويد:

على بن ابى طالب فرمودند: آيا نمى خواهى كه از خودم و از فاطمه دختر پيامبر اسلام بگويم؟ او با آنكه عزيزترين فرد در نزد پيامبر اسلام بود، در منزل من از فرط دستاس كشيدن (چرخاندن آسياب دستى) دستش زخمى شد، و از فرط حمل آب با كوزه شانه اش متألم گرديد، و از جارو كشيدن و نظافت خانه لباس هايش كهنه شد. شنيديم كه خدمتگزارانى پيش رسول خدا هستند. فاطمه به سراغ پدر رفت تا كمكى از او دريافت كند و يكى از ان خدمتگزاران را براى كمك در كارهاى خانه از پدر بخواهد. ولى وقتى كه به حضور پدر رسيده بود، با جوانانى در آنجا برخورد كرده و از فرط حجب و حيا خجالت كشيده بود درخواست خود را بازگو كند، و بدون ابراز مطلب بازگشته بود [سنن ابى داود، ج 2، ص 334.]

بيان فخر رازى مفسر معروف قرآن كريم :

فخر رازى صاحب تفسير بزرگ و معروف فخر رازى، در تفسير آيه ى شريفه ى كوثر ، وجوه متعددى را نقل كرده است. يكى از اين وجوه آن است كه مراد و هدف از كوثر ، فرزندان پيامبر اسلام باشد.

وى مى گويد: شأن نزول اين آيه، در رد تعيير و شماتت دشمنان پيامبر اسلام بود. كه مى گفتند پيامبر أبتر (يعنى بدون فرزند و بى دنباله و مقطوع النسل) است. و هدف از اين آيه آن است كه خداوند متعال آنچنان نسل پربركت بر آن حضرت عنايت مى كند كه با گذشت زمان و سپرى شدن ايام و اعصار، همچنان باقى مى ماند. نگاه كن كه چه تعداد از خاندان اهل بيت، كشته شده اند، ولى باز جهان پر است از اولاد و فرزندان خاندان رسالت. ولى از بنى اميه با آن همه كثرت تعداد و نفرات، اكنون هيچ فردى كه قابل اعتنا و اهميت و توجه باشد وجود ندارد. ولى بر آنان (فرزندان و اعقاب رسول خدا) نگاه كن: شخصيتهايى از علما و دانشمندان بزرگ مانند باقر، صادق، كاظم، رضا... و امثال آنان، از خاندان رسالت، باقى مانده است .

[تفسير فخر رازى، ج 32، ص 144 چاپ مطيعه بهيه مصر.]

بيان ابن صباغ مالكى :

ما بخشى از ويژگيهاى برجسته، شرافت نسبى و ارزش هاى شخصيتى حضرتش را يادآور مى شويم: او فاطمه زهراء دختر كسى است كه درباره اش آيه شريفه ى: سبحان الذى أسرى بعبده [سوره الاسراء/ 1: پاك و منزه است خداوندى كه بنده اش را شبانگاه سير داد...] نازل شد، سومى خورشيد و ماه، دختر بهترين انسان، پاك زاد، و به اجماع و اتفاق نظر انديشمندان ژرف نگر، بانويى بزرگ مى باشد.
[الفصول المهمة، ط بيروت،/ 143.]

بيان محمد طلحه شافعى :

بدان، خداوند به وسيله روحى از سوى خود تو را تأييد و پشتيبانى فرمايد، پيشوايان پاكى كه در اين نوشتار سخن از فضائل آنانست، و رهبران نيكوكارى كه در اين كتاب مى خواهيم ويژگيهايشان را بازگوئيم، غير از پيوند نسبى با رسول خدا مزيتى ديگر بخاطر پيوند از طريق حضرت زهراء عليهاالسلام دارند، به واسطه آن حضرت، خداوند رتبه اى افزونتر و شرافتى برتر، ارزشى والا و والائى ارزشمندتر، جايگاهى برين و برترى مقام، ريشه اى پاك، و پاكيزگى ريشه مقدر ساخته است، پس در پرتو روشن بينى خود- خداوند تو را با هدايتش يارى فرمايد- به مفهوم اين آيه شريفه، [آل عمران، 61: فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائكم و نساءنا و نساءكم و انفسنا و انفسكم ثم نبتهل فنجعل لعنة اللَّه على الكاذبين.] و سبك عبارات و چگونگى اشاراتش به مقام والاى فاطمه عليهاالسلام در درجات شرافت و بزرگوارى نگاه كن، خداوند مقام حضرتش را بيان كرده و سر و رمز دقيق آن را در اينجا آورده كه او را بين حضرت رسول و حضرت على قرار داده و از پيش رو و پشت سر اطرافش را گرفته تا بدين وسيله مقام و رتبه او را بازگو فرمايد، از آنجا كه مقصود از كلمه انفسنا نفس على به همراه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم است فاطمه عليهاالسلام را بين آن دو قرار داده است زيرا بيان نگهدارى كسى به وسيله خود انسان از نگهدارى به وسيله فرزندان رساتر است.
[مطالب السؤول ط ايران 6- 7.]

/ 172