سازش با مشكلات و سختى ها در طول زندگى
رسول خدا فرموده اند از بركات اخلاقى و فكرى زن خوب اين است كه هزينه و مخارجش كم باشد، [بحارالانوار، ج 103، ص 231: من بركة المرأة خفّة مؤنتها.] و در اداره ى خانه و صرفه جويى در مصرف، ياور و همكار شوهر به حساب مى آيد.[بحارالانوار ج 103، ص 238: المرأة الصالحة احد الكاسبين.]تمام اين ويژگيها در وجود مبارك حضرت زهرا جمع بود و آن حضرت با مديريت لازم و با صبر و بردبارى، همه ى تلخيها را به كام على عليه السلام شيرين مى كرد و در برابر مشكلات مالى عقب نشينى نمى نمود.حضرت على عليه السلام مى فرمايند:تزوجت فاطمة عليهاالسلام و ما كان لى فراش، و صدقتى اليوم لو قسمت على بنى هاشم لو سعتهم.[بحارالانوار، ج 41، ص 43- كامل ابن اثير، ج 3، ص 399 با مختصر تفاوت.]
من در حالى با حضرت زهرا ازدواج كردم، كه زيراندازى در خانه نداشتم، در حالى كه در همان تاريخ احسان و بخشش من به نيازمندان بقدرى زياد بود كه اگر به بنى هاشم تقسيم مى شد همه ى آنان را غنى و بى نياز مى كرد.اين حديث نشان مى دهد كه فاطمه عليهاالسلام دختر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله با چه مشكلاتى در خانه على عليه السلام دست و پنجه نرم كرده و خم به ابرو نياورده است.و در يك روايت ديگر از طريق امام صادق عليه السلام از جابر بن عبداللَّه انصارى نقل شده كه: روزى رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله به خانه دخترش فاطمه عليهاالسلام وارد شد، ولى زهرا را در حالتى ديد كه در نتيجه چشمان مباركش پر از اشك گرديد، زيرا لباس آن حضرت بسيار نامناسب بود. زهرا با آن وضع از يك طرف مشغول آرد كردن جو و تهيه ى نان و از طرف ديگر به بچه اش شير مى داد، پيامبر الهى فرمودند:اى دختر عزيزم! اينگونه تلخيها را در دنيا براى رسيدن به پاداش و شيرينيهاى اخروى پذيرا باش و صبر و بردبارى را از دست نده. آن بانوى گرامى اسلام گفتند:يا رسول اللَّه الحمداللَّه على نعمائه، والشكر على آلائه، فانزل اللَّه و لسوف يعطيك ربك فترضى.[ضحى/ 5.]
اى رسول خدا! سپاس خدايى را كه نعمتهايش را ارزانى داشته و باز شكر در برابر عطاياى بى پايان الهى. در اين حال اين آيه نازل شد كه اى پيامبر! ما آن قدر پاداش خواهيم داد كه راضى شوى.[عوالم ج 11 ص 267- بحار ج 43 ص 85 و 86.]
اين حديث و قضيه تاريخى نشان مى دهد كه فاطمه عليهاالسلام دختر رسول خدا در برابر مشكلات و نارساييهاى مالى هيچ گونه تغيرى نداشت و سپاس الهى را بجا مى آورد.حضرت زهرا در كنار ساير تحملات خود در برابر سختيها، روزهاى زيادى را به گرسنگى گذرانيد، ولى دردش را به كسى نگفت و حتى به رخ على عليه السلام نياورد و تا دم مرگ و شهادت چيزى از شوهر درخواست نكرد.دختر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله در خانه مولى على عليه السلام با سختيها انس گرفت و درد گرسنگى چشيد و بچه هايش را نيز با اين روش عادت داد، تا رنگ رخسارشان از ناتوانى و گرسنگى زرد شد....حضرت امام باقر عليه السلام از جابر بن عبداللَّه انصارى نقل مى كنند كه روزى پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله وارد خانه ى دخترش شد و پس از سلام و احوال پرسى فرمود:مالى ارى وجهك اصفر؟ قالت: يا رسول اللَّه! الجوع...[كافى، ج 5، ص 528 و 529، ح 5.]
چرا رنگ رخسارت اين قدر پريده است؟ فاطمه عليهاالسلام گفت: اى پيامبر خدا! از گرسنگى به اين حالت افتاده ام...اين حديث نشان مى دهد كه وضع فاطمه ى زهرا عليهاالسلام از گرسنگى به جايى رسيده بود، كه رنگ رخسارش تغيير يافته بود، و پدر بزرگوارش با ديدن او نگران گرديده و از عوامل پريشانى درونى و تغير چهره سؤال نموده است.و از سوى ديگر مى دانيم كه آن بانوى عزيز اسلام تا به يك حالت اضطرارى نمى رسيد، گرسنگى خود را حتى به پدرش رسول گرامى اسلام نيز نمى گفت.در يك داستان ديگر آمده است: پيامبر الهى روزى به خانه على بن ابيطالب عليه السلام آمد، تا با فرزندانش ديدار كند، در اين هنگام با امام حسن و امام حسين عليه السلام آمد، تا با فرزندانش ديدار كند، در اين هنگام با امام حسن و امام حسين ملاقات نمود، آنان زبان به شكوه باز كردند و گفتند: اى بابا! اى رسول خدا! به مادرمان بسپار كه به ما غذا دهد و ما را گرسنه نگه ندارد. رسول خدا كه خود در اين حال از درد گرسنگى سنگ به شكمش بسته بود، به فاطمه عليهاالسلام گفت:اطعمى ابنى قالت: ما فى بيتى شى ء الا بركة رسول اللَّه....به بچه هاى من طعام ده. زهرا گفت: بابا! در خانه ام چيزى جز بركت تو نيست....چون پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله سخن زهرا عليهاالسلام را شنيد، با آب دهانش بچه ها را به بازى گرفت و مشغول كرد و از اين طريق آنان را به خواب شبانه وادار ساخت....[سفينةالبحار، ج 1، ص 193.]
از اين حديث نيز استفاده مى كنيم كه فاطمه ى زهرا عليهاالسلام در طول خانه داريش چه روزگار سختى را گذرانيده و گرسنگى را براى خود و فرزندانش پذيرا گشته است.
جهاد زن نسبت به شوهر!
موسى بن جعفر عليه السلام مى فرمايد: جهاد زن اين است كه خوب شوهردارى كند.[وافى كتاب نكاح ص 114.]زهرا عليهاالسلام مى دانست كه سپهسالار نيرومند و شجاع اسلام در صورتى در ميدان نبرد پيروز مى گردد كه از جهت اوضاع داخلى خانه، فكرش آزاد و از تشويقات و مهربانيهاى همسرش دلگرم باشد. از اين رهگذر مى توان گفت: هنگامى كه سپهسالار فداكار اسلام يعنى على بن ابى طالب (عليه السلام) با تنى خسته و كوفته، از ميدان نبرد به خانه بازمى گشت از مهربانى ها و دلگرمى ها و نوازش هاى همسر عزيزش كاملاً برخوردار مى شد. زخم هاى تنش را پانسمان مى كرد. لباس هاى خون آلود جنگ را مى شست و خبرهاى جنگ را از او مى شنيد.فاطمه عليهاالسلام زنى نبود كه در گوشه منزل به ادامه زندگى داخلى مشغول باشد و از حوادث و اوضاع مربوط به اسلام بى تفاوت بگذرد. بلكه از گوشه هائى از تاريخ استفاده مى شود كه در جريان امور مربوط به اسلام بوده و بالاخص به حوادث جبهه و جنگ كاملاً عنايت داشته است. نه تنها پدر و شوهرش را تشويق مى نموده بلكه در مواقع لزوم در صحنه حضور داشته و كارهائى را انجام مى داده است.در تاريخ نوشته اند: بعد از جنگ احد، وقتى فاطمه صورت خون آلود پدر را ديد او را در بغل گرفت، گريه مى كرد و خونها را از چهره پدر پاك مى كرد. اميرالمؤمنين عليه السلام آب آورد و فاطمه صورت پدر را مى شست، ولى خون قطع نمى شد، سرانجام فاطمه قطعه حصيرى را سوزاند و خاكسترش را روى زخم ريخت تا خون قطع شد.[انساب الاشراف ج 1 ص 324.]
و نوشته اند وقتى رسول خدا از جنگ احد برگشت شمشيرش را به فاطمه داد و فرمود: خون هايش را بشوى. على بن ابى طالب عليه السلام نيز شمشيرش را به فاطمه داد و فرمود: خون هايش را بشوى.
[سيره ابن هشام ج 3 ص 106.]