ملاك برترى انسان - ساختار علمی نرم افزار حضرت زهرا (س) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ساختار علمی نرم افزار حضرت زهرا (س) - نسخه متنی

مرکز تحقیقات رایانه ای حوزه علمیه اصفهان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

به طور كلى، رفتار پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم بر اساس احترام زن و مقام والاى او بوده است و اين رفتار تا آخرين روز زندگانى آن حضرت ادامه داشت.

ملاك برترى انسان

اسلام ملاك فضيلت و برترى انسان را (چه مرد و چه زن) تقوا و پرهيزگارى مى داند: اى گروه مردم! ما شما را به صورت مرد و زن آفريديم و شما را قبيله ها و ملتها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد. به راستى، نزد خداى، گرامى ترين شما كسى است كه پرهيزكارتر باشد.

[يا ايهاالناس! انا خلقناكم من ذكر و انثى و جعلناكم شعوبا و قبائل لتعارفوا. ان اكرمكم عند اللَّه اتقيكم. (حجرات/ 13)]
خداوند متعال در اين آيه شريفه فقط تقوا و پرهيزگارى را ملاك برترى انسان قرار داده است و از مفهوم آيه چنين استفاده مى شود كه زن و مرد از هر لحاظ برابر و مساوى اند.

هر مرد و زن با ايمان كه كردار شايسته و نيك داشته باشد، هر آينه، او را به زندگى پاكيزه، زنده مى داريم و به بهتر از آنچه كه در دنيا انجام مى دادند،پاداششان مى دهيم.

[من عمل صالحاً من ذكر او اُنثى و هو مؤمن، فلنحيينه حيوةً طيبةً و لنجزينهم أجرهم بأحسن ما كانوا يعملون. (نحل/ 97)]
در اين آيه شريفه، زن مانند مرد به حساب آمده است و در انجام دادن وظايف دينى با مردان، برابر و شريك است و اگر با ايمان بميرد، در آخرت از نعمت بهشت و زندگى پاكيزه برخوردار مى شود.

در مورد حسن رفتار و سلوك مردان نسبت به همسران، خداوند مى فرمايد: با همسران خود به طور شايسته رفتار كنيد.

[و عاشروهن بالمعروف. (نساء/ 97)]
دختر رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم فاطمه زهرا عليهاالسلام به همراه عده اى از زنان در جنگ اُحد به كمك مجروحين رفت و شخصاً به مداواى آنان پرداخت.

[نقش زن در حكومت اسلامى ]
پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم از زنان، همچون مردان بيعت مى گرفت و آنان را مانند مردان، در رديف اصحاب خويش جاى مى داد.

[زن در چشم و دل محمد صلى اللَّه عليه و آله و سلم، ص 5]
پله=3

نمونه هايى از جايگاه زن در اعصار و ملل مختلف

عنوان=جايگاه زن در ملل باستان
به طور كلى در جامعه هاى قبيله اى ملل باستان كه روش اجتماعى شان قانونى و دينى نبود و فقط آداب و رسوم قومى بر آنها حكومت مى كرد، زن ارزشى نداشت و مانند يك حيوان اهلى با او رفتار مى شد.

حيوانات اهلى را براى اين تربيت و نگهدارى مى كردند تا از گوشت، پوست و پشم آنها استفاده نمايند. از اين رو نسبت به مسكن و خوراكشان توجه كافى مبذول مى داشتند و براى ادامه و بقاى حياتشان متحمل زحماتى مى شدند. اين تحمل زحمات از راه دلسوزى نبود، بلكه فقط براى تامين منافع خويش، تن به اين كار مى دادند و از آنها دفاع مى كردند تا كسى نسبت به آنها تعدى نكند و اگر كسى دست تجاوز به سوى آنها دراز مى كرد، با عكس العمل و انتقام صاحبانشان روبرو مى شد. اينها همه به خاطر اين بود كه مالكيت خويش را بر آنها حفظ كنند، نه آنكه حقوقى برايشان قايل باشند.

چنين رفتارى را نيز نسبت به زن معمول مى داشتند. زن را در جامعه نگهدارى نموده، از وى دفاع مى كردند تا بتوانند از او استفاده ببرند و اگر كسى به زنى تجاوز مى كرد، به دفاع برمى خاستند، نه به خاطر اين كه وى عضوى از اعضاى جامعه به شمار مى رفت و داراى حقوق و احترام بود، بلكه براى اين كه زن زنده بماند تا بازيچه شهوت مردان شود و براى خانواده، غذا تهيه كند به شكار بپردازد و باركشى كند، خدمتكار خانه باشد و در مواقع قحطى و مهمانى از گوشتش تغذيه نمايند.

زن نه تنها در خانه همسر چنين وضعى داشت، بلكه در خانه پدر نيز دچار همين وضع بود، در گزينش شوهر از خود هيچ اراده اى نداشت و اين پدر بود كه تصميم مى گرفت كه با چه كسى ازدواج كند. در واقع، نوعى معامله ميان پدر دختر و همسر آينده صورت مى گرفت. زن، چه در خانه پدر و چه در خانه شوهر، تابع صاحبخانه بود و صاحبخانه مى توانست او را بفروشد و يا به كسى ببخشد و يا به عنوان خوشگذرانى، توليد بچه و خدمتگزارى به كسى عاريه يا قرض و يا اجاره بدهد و اگر مرتكب گناهى شود، حق داشته باشد او را مجازات كند- اگر چه كشتن باشد- بدون آنكه مسئوليتى داشته باشد.
[اسلام و اجتماع، ص 64]
پله=4

جايگاه زن در عصر ساسانيان

در عصر ساسانيان، بنابر قوانين متداول از قديم، زن شخصيت حقوقى نداشت و به عنوان شخص محسوب نمى گرديد، بلكه شى ء تلقى مى شد و صاحب حق به شمار نمى رفت.

[زن به ظن تاريخ، به نقل از زن در حقوق ساسانى ، بارتلمه، ص 187] دختران و زنان بيوه و مطلقه، به هيچ عنوان، قدرت انجام معامله نداشتند. پدر خانواده كه صاحب اختيار همه خانواده بود، در عوايد اموال خاص زوجه و غلامان خود تصرف مى كرد.

[زن به ظن تاريخ، به نقل از ايران در زمان ساسانيان ، كريستن سن، ص 188]
در پندنامه منسوب به بزرگمهر آمده است كه: هرگز نبايد راز دل خويش را به زنان گفت و با احمقان صحبت كرد.

[زن به ظن تاريخ، به نقل از ايران در زمان ساسانيان ، كريستن سن، ص 192]
پله=4

جايگاه زن در قرون وسطى

زن در قرون وسطا نه تنها نقش اجتماعى نداشت، بلكه خوار و ذليل و برده وار مى زيست و حتى او را عامل فساد و منفور خدا مى پنداشتند و اعتقادشان بر اين بود كه باعث بيرون راندن آدم از بهشت، زن بود.

در قرون وسطا از كشيشى پرسيدند: آيا مرد نامحرم مى تواند به خانه اى كه در آن زن هست، وارد شود؟
پاسخ گفت: هرگز؟ هرگز؟ و اگر در آن خانه مردى از محارم زن هم وجود داشته باشد و اين مرد نامحرم بر او وارد شود و زن را هم نبيند، باز گناه كرده است.(يعنى اگر مرد نامحرمى به طبقه دوم منزلى وارد شود كه در طبقه اولش زنى باشد، گناه نموده است. مثل اينكه وجود زن، عامل پخش گناه در فضا است).
[فاطمه، فاطمه است، ص 59]

/ 172