خطاب به انصار - ساختار علمی نرم افزار حضرت زهرا (س) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ساختار علمی نرم افزار حضرت زهرا (س) - نسخه متنی

مرکز تحقیقات رایانه ای حوزه علمیه اصفهان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خطاب به پيامبر صلى اللَّه عليه و آله
سپس حضرت نظرى به مرقد پدر افكند و بغض گلويش را فشرد و در ضمن ابياتى از شعر چنين فرمود:

اى پدر! بعد از رحلت تو واقعه هاى بزرگ و قضاياى مشكلى واقع شد، كه اگر تو شاهد آن بودى مصيبت برايمان بزرگ نمى آمد.

ما همچون زمينى كه باران فراوان را از دست دهد تو را از دست داديم، و قوم تو فاسد گرديدند. پس شاهد آنان باش و غائب مباش. و براى هر اهلى مزيت و برترى بر ديگر نزديكان نزد خداى متعال است. آن هنگام كه تو رفتى و خاك بين ما و تو حايل شد مردمانى كينه هاى خود را بر ما ظاهر نمودند.

اكنون كه تو از بين ما رفته اى و تمام زمين غصب شده مردم با چهره ى گرفته با ما روبرو مى شوند و ما خوار شده ايم، و بزودى در روز قيامت باعث ظلم خانواده ى ما مى فهمد كه به كجا بازمى گردد.

تو همچون ماه چهارده شبه و نورى بودى كه از تو كسب نور مى شد و كتابهاى آسمانى از طرف خداى با عزت بر تو نازل مى گرديد.

و جبرئيل با آوردن آيات الهى با ما انس داشت و با رفتنت درِ تمام خيرها را بستى. شهر من با آن وسعتش بر من تنگ شده و دو سبط تو خوار گشتند كه در اين براى من بلايى است.

اى كاش قبل از رفتن تو مرگ با ما روبرو مى شد هنگامى كه تو از پيش ما رفتى و تلّى از خاك مانع از تو شد. ما مبتلا به مصيبت از دست رفتن عزيزى شديم كه هيچ محزونى از مردم چه عرب و چه عجم به رفتن چنين عزيزى مبتلا نشده است.

پس هر اندازه كه در اين دنيا زندگى كنيم و تا زمانى كه چشمهايمان باقى است براى تو با اشكى ريزان گريه مى كنيم.

سپس اين اشعار را درددل نمود:

تا روزى كه تو زنده بودى حمايت كننده اى داشتم و با آسودگى رفت و آمد مى نمودم و تو بال من و ياورم بودى، ولى امروز در برابر فردى ذليل خاضع شده ام و از او فاصله مى گيرم و به دست خود ستمگران را دور مى كنم.

در حالى كه قُمرى از روى غصه، شبانه روى شاخه اى گريه مى كند، من در روز روشن بر مصائبم اشك مى ريزم.

خطاب به انصار

خطابها مع الأنصار
(ثم رمت عليهاالسلام بطرفها نحو الأنصار) [كذا في د ، و في ب و و و ط : لما فرغت من كلام أبي بكر والمهاجرين عدلت إلى مجلس الأنصار فقالت:... و في ج : ثم عدلت إلى مسجد الأنصار فقالت:... و في س : ثم عدلت إلى معشر الأنصار فقالت:... و في ع : ثم انحرفت إلى مجلس الأنصار و قالت:... و في ألف أورد كلام فاطمة عليهاالسلام بعد ما وقع الكلام بينها عليهاالسلام و بين أبي بكر، فكتب أبوبكر لها كتابا برد فدك، ثم اخذه عنها عمر و مزقه فرجعت عليهاالسلام إلى مجلس الأنصار. فلذلك أورد العبارة هكذا: و اتت من فورها ذلك الأنصار فقالت:...] فقالت:

يا معشر البقية [ د و ز : معشر النقيبة. د خ ل: معاشر الفتية. و و ه و ط : معشر الفئه. ح و ع : معاشر البقية. ى : معشر النقباء. و في شرح ابن ميثم: معشر الأنصار.] ، و أعضاد الملة [ ج : يا عماد الملة. ط : اعضاء الملة.] ، و حضنة [ ب و ح : حصون. ج و ى و س : حصنة. د خ ل و ز : أنصار، والحضنة جمع حاضن بمعنى حافظ، والحصنه بكسر الحاء والحصون جمع حصن.] الإسلام! ما هذه (الفترة عن نصرتى و الونية عن معونتى و) [الزيادة من م و ع ، و في ع في هذه الفقرات تقديم و تأخير. والفترة أي الهدنه، والونية أي الفتور والضعف.] الغميزة [ ج و و و ح و ط و شرح ابن ميثم: الفترة، و في م : الغمزة.] في حقي و السنة عن ظلامتي؟!

[ ط و س و ع : والسنة في ظلامتي. ى : والسلامة في ظلامتي. والسنة هنا بمعنى التغافل والتهاون.]
(أما كان رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله أبي يقول: المرء يحفظ في ولده) ؟ [ ألف : أما كان رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله أمر بحفظ المرء في ولده؟ ج و و و ط : أما كان لرسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله أن يحفظ في ولده. ح : أما كان رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله يحفظ في ولده. ن : أما كان من حق رسول اللَّه أن يحفظ في ولده. ع : أما كان رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله أبي والمرء يحفظ في ولده.] سرعان ما أحدثتم [ ه و ط : لسرعان. و : لسرع. ب : سرعان ما اجدبتم فاكديتم و عجلان ذا إهانة. و في ألف خ ل: انسيتم قول رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله.

- و بدء بالولاية

- أنت منى بمنزلة هارون من موسى . و قوله: أنى تارك فيكم الثقلين ؟ ما أسرع ما احدثتم و اعجل ما نكصتم. ح : سرعان ما نستيم و عجلان ما احدثتم! ثم تقولون... ى : ما أسرع ما أحذرتم. ع : ما أسرع ما أخذتم و أعجل ما بدلتم.] ، و عجلان ذا إهالة!

[في م و شرح ابن ميثم: عجلان ما أتيتم. و هو إشارة إلى مثل معروف يضرب للشيى يأتي قبل أوانه.]

/ 172