حاصل عملكرد پيامبر در دوران زندگى - شرح خطبه حضرت زهرا(سلام الله علیها) جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرح خطبه حضرت زهرا(سلام الله علیها) - جلد 1

سید عزالدین حسینی زنجانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

«يابني آدم إما يأتينكم رسل منكم يقصون عليكم آياتي فمن اتقى وأصلح فلا خوف عليهم ولاهم يحزنون» [ اعراف 35.] اى فرزندان آدم! هرگاه پيامبرانى از خود شما مبعوث شدند و آيات مرا براى شما بازگو كردند هركسى كه پروا داشته و در صدد اصلاح باشد از برنامه آنان پيروى نموده و ديگر بر آنان بيم و اندوهى نيست. و نيز مسئله اى كه قرآن درباره ى آدم فرموده مسئله ى ستيزه جوئى و درگيرى افراد انسانى است كه موجب اختلافات در ميان جامعه بشرى است و از دائره اختلافات وقتى انسان مى تواند سالم بيرون بيايد كه از مكتب وحى، پيروى نمايد:

«قال اهبطا منها جميعا بعضكم لبعغى عدو فاما يأتينكم مني هدى فمن تبع هداي فلايضل ولا يشقى» [ طه 124.] گفت هر دو فرو آئيد بعض از شما بر بعض ديگر دشمن خواهد بود در اين ميان هر وقت از طرف من فردى هدايت گر و روشنگرى آمد تبعيت از هدايت او موجب عدم ضلالت و شقاوت خواهد بود [ قرآن كريم با تعبير ضمير نمايشى مى دهد كه تنها هبوط آدم و همسرش نيست بلكه آن دو بعنوان معرف نسل نمايشى داده شده زيرا نه آدم و نه همسرش باهم دشمن نبودند و آدم خود از انبياء و براى هدايت او لازم نبود پيامبرى فرستاده شود.] از آيه استفاده ميشود كه درگيريها و اختلافات در نسل آدم پايدار خواهد بود و در اين ميان روشنگر فقط مكتب وحى است كه با قاطعيت هرچه تمامتر بيان شده است كه پيروى موجب عدم گمراهى و عدم بدبختى خواهد بود.

پس امتياز برنامه ى الهى كه با سفيرانش در جامعه بشريت تبليغ ميشود فاقد هرگونه بى هدفى و سر درگمى و بلاتكليفى است كه يادگار نبوت (ع) به يكى از ويژگى دعوت پدرش تاكيد مى فرمايد: «كشف عن القلوب بهمها» قلبها و عقلها را از حيرت و سر درگمى روشن ساخت.

حاصل عملكرد پيامبر در دوران زندگى

متن: قام فى الناس بالهدايه وأنقذهم من الغواية و بصرهم من العماية شرح: قيام كرد براى هدايت مردم و نجات آنها از گمراهى، و بينائى دادن از كورى و هدايت آنان به دين پايدار و راه راست.

پس از پايان رسالت، خداى سبحان او را به سوى خود برگرفت، نه از راه دلتنگى و سير شدن از اين جهان، بلكه به علت آنكه پايان وظيفه بود و خود با اختيار نه اكراه و اجبار و ترجيح آخرت بر دنيا بسوى او رفت. «يا أيتها النفس المطمئنة ارجعى الى ربك راضية مرضية فادخلى فى عبادى وادخلى جنتى» [ الفجر 27 و 28 و 29 و 30.] اى صاحب نفس استوار (رسالت بر دوش) خشنود و سرافراز از انجام وظائف سنگين پيامبرى، اينك بسوى پروردگارت برگرد كه هم خود خشنود و هم پروردگار خشنود است، پس بعد از انجام رسالت در زمره ى بندگان مقرب من واصل به و بهشت جاويدان وارد شو.

خلاصه ى اين بخش

بشر عاقل و متفكر نمى تواند در برابر سئوالات و ابهاماتى كه در درونش مطرح مى شود بى تفاوت بماند او از خود مى پرسد از كجا آمده، و چرا آمده؟ و اصلا بشر چه عنصرى است، بايد چكار كند، و سرانجام به كجا خواهد رفت؟ مكتبها با بعد وسيعى كه دارند ميخواهند باين سئوالات پاسخ دهند ولى انبياء باين سئوالات جواب قاطعى داده و هشدار ميدهند كه سركشى از تعليمات آنان جامعه ى بشرى را در ورطه ى سقوط قرار خواهد داد. بشر در برابر هشدار انبياء بيش از دو راه ندارد:

اول- يقين به كذب انبياء دوم- تحصيل تامين به همان گونه كه خود انبياء ميگويند.

اولى محال و دومى متعين است.

قرآن حقيقت انسان را در داستان حضرت آدم (ع) مجسم نموده كه حقيقت انسان چيست، و از كجا آمده و به كجا خواهد رفت.

با تعيين كردن هدف نهائى انسان در عبوديت ابهام را از خلقت انسان برداشته.

مراد از عبادت تنها مراسم ظاهرى آن نيست بلكه تذلل و نهايت خضوع در برابر خدا، و آنهم عبارت از پياده كردن برنامه ى خدائى در تمام شئون زندگى ميباشد.

با نمايش- أن تاكلا منها رغدا- خطاب به آدم كه بطور فراخ از طيبات بهشت استفاده نمائيد و از درخت محدودى خوددارى كنيد تجسم آن در اين دنيا: كلوا من الطيبات... و وسعت حلال نسبت به حرام در هر قسمت است. پس سخت گيريها و زهدهاى هندى به ظاهر اسلامى و كوبيدن غريزه ها خلاف كتاب و سنت است. تشريح خلقت انسان و وجود دو بعد متضاد و غريزه ى زيبا طلبى و لزوم اشباع هر دو غريزه.

قرآن و فلسفه ى احكام

ثم التفتت الى اهل المجلس و قالت:

انتم- عباد الله- نصب امره و نهيه و حمله دينه و وحيه و امناء الله على انفسكم و بلغاوه الى الامم زعيم حق له فيكم و عهد قدمه اليكم و بقيه استخلفها عليكم كتاب الله الناطق و القرآن الصادق و النور الساطع و الضياء اللامع بينه بصائره، منكشفه سرائره متجليه ظواهره مغتبط به اشياعه قائد الى الرضوان اتباعه مود الى النجاه استماعه به تنال حجج الله المنوره و عزائمه المفسره و محارمه المحذره و بيناته الجاليه و براهينه الكافيه و شرائعه المكتوبه فجعل الايمان تطهيرا لكم من الشرك و الصلاه تنزيها لكم من الكبر و الزكاه تزكيه للنفس و نماء فى الرزق و الصيام تثبيتا للاخلاص و الحج تشييدا للدين و العدل تنسيقا للقلوب و اطاعتنا نظاما للمله و امامتنا امانا للفرقه و الجهاد عزا للاسلام و الصبر معونه على استيجاب الاجر و الامر بالمعروف مصلحه للعامه و بر الوالدين وقايه من السخط و صله الارحام منماه للعدد و القصاص حقنا للدماء و الوفاء بالنذر تعريضا للمغفره و توفيه المكاييل والموازين تغييرا للبخس و النهى عن شرب الخمر تنزيها عن الرجس و اجتناب القذف حجابا عن اللعنه و ترك السرقه ايجابا للعفه و حرم الشرك اخلاصا له بالربوبيه فاتقوا الله حق تقاته، ولا تموتن الا و انتم مسلمون و اطيعوا الله فيما امركم به و نهاكم عنه فانه انما يخشى الله من عباده العلماء سپس متوجه اهل مجلس شد و فرمود:

شما بندگان خدا! مورد خطاب امر و نهى الهى هستيد و حاملان دين و وحى خدا و امين پروردگار در اجراى احكام الهى و ابلاغ كنندگان آنها به امتها.

نگهدارنده ى حق خدا در نزد شما و پيمانيكه به شما واگذار فرموده، و جانشينى كه در ميان شما قرار داده ، كتاب گوياى الهى:

قرآن صادق است، كه داراى نورى بلند و شعاعى روشنگر و دلايل واضح و لطايف آشكار و ظواهرى روشن است. و پيروان قرآن، همواره در مرتبه اى هستند كه مورد آرزوى ديگران هستند.

پيروى از قرآن به بهشت رهنمون مى شود، و گوش دادن به نداى قرآن موجب نجات است.

بوسيله قرآن به دلائل نورانى الهى و واجبات خدا و محرماتى كه از آنها بايد اجتناب شود و آيات قدرت و عظمت روشن الهى و براهين آشكار و فضائل انسانى و موارديكه اذن عطا شده و مقررات واجب گرديده ، مى توان رسيد.

پس بدينسان خداوند متعال ايمان را وسيله ى پاكى شما از شرك، و نماز را براى دورى از كبر و نخوت! و زكوة را براى پاكى نفس و فزونى روزى، و روزه را براى استوارى اخلاص، و حج را براى برپائى دين! قرار داد. و عدل را براى آراستن و پيوستن دلها و اطاعت از ما را براى ايجاد نظم در ملت و امامت ما را براى ايمنى از تفرقه و جهاد را مايه ى عزت اسلام و صبر و پايدارى در برابر مشكلات را وسيله ى نيل به اجر الهى و امر بمعروف را براى مصلحت مردم و نيكى به پدر و مادر را وسيله ى حفظ و حراست از خشم خدا و صله ى ارحام را موجب نمو و خير و بركت و قصاص را براى حفظ خونها و وفاء به نذر را براى رسيدن بمغفرت و آمرزش الهى و تمام دادن كيل و وزن را براى ايجاد اعتماد و حفظ اموال از نقص و زيان قرار داد. و نهى از نوشيدن شراب را براى دورى از پليدى ها، و اجتناب از قذف [ كسى را به زنا متهم كردن.] براى مصونيت از لعنت و نفرين، و ترك دزدى و سرقت را براى ايجاد عفت و امنيت عمومى مقرر فرمود. و شرك را حرام كرد تا عبوديتش خالص گردد.

پس اى مردم بطور شايسته از خدا پروا داشته باشيد و اگر چنين كرديد از دنيا نمى رويد مگر با سربلندى و مسلمان واقعى، و در آنچه امر و نهى فرموده اطاعت كنيد ، چه اينكه از بندگان خدا فقط دانشمندان هستند كه از مقام قدس الهى بيم دارند.

/ 45