سیاست انتظار (3) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سیاست انتظار (3) - نسخه متنی

سید محمد انجوی نژاد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سياست انتظار 3

مجموعه مقالات و سخنراني هاي حجة الاسلام انجوي نژاد

امشب شب نيمه شعبان هست ، نيمه شعبان قبل از اينكه امام زمان (عج) هم به دنيا بيان ، خودش به خودي خود بسيار مبارك و ميمون بود ، همون طوري كه شب 21 رمضان قبل از اينكه شب شهادت حضرت علي (ع) باشه ، شب قدر بود ، به هر حال اين شب شب بسيار خوبيه و توقع خود من هم اين نبود كه اين همه مردم قدر بدونند . ولي ديديم كه شماها خيلي بيشتر از توقع ما قدردان هستيد و من موندم كه كي مي گه جوانان ما از دين بيزار شدن ، چقدر استناد پشت اين ادعا خوابيده ؟ جدي جوانان ما از دين بيزارن ؟ در سال 1382 هستيم ، در همين شيراز ، در كدوم تاريخ بوده كه شب نيمه شعبان جوانان اين طوري در جشن ميلاد شركت كرده باشند ؟حتي توي اين صد سال اخير ، كي جوانان ما اينقدر در مراسم ها شركت مي كردند ؟ جوان امروز ما عاقل شده ، جوان امروز اتفاقاً خيلي قدردان شده ، از اول تا آخر مجلس رو كه نگاه مي كني ، همه جوان هستند .

پس واقعاً اين ادعا يه ادعاي خيلي گزافي هست . بله زمانه سخت شده ، مردم بيشتر گناه مي كنن ، اما ارتباط با خدا خيلي قشنگ تر شده ، خيلي زيباتر شده ، يه زماني مردم افتخارشون اين بود كه صف هاي نماز جماعتشون پر بود اما كِي چنين احياء هايي در شب نيمه شعبان برگزار مي شد .

واقعاً اين در تاريخ بي سابقه است . يعني جوان 1382 شيراز مؤمن تر از جوان سال 1372 ، 62 و 52 هست . اين ظاهر بيني نيست .

نيمه شعبانِ امشب يك نيمه شعبانيست كه فقط شب عشقه ، شب قدر نيست ، شبهاي قدر مردم به طمع مي يان ، اما امشب فقط شب عشقه . روزة فردا يه روزة ديگه است . روزة عشقه . با روزة 21 رمضان تومني سَنّار فرق داره ، 1400 ساله مردم روزه مي گيرن ، تويي كه فردا روزه مي گيري ، داري برخلاف تمام روال تاريخ جامعه كار مي كني در مدينه اي كه حضرت زهرا (س) هم داخلش زندگي مي كرد ما نمونه هايي مثل شما و كساني كه اينقدر مقيد باشن خيلي كم داشتيم . خُب قبول داريم كه زمانه عوض شده و يه سري گناه هاي جديد رو بورس اومده ، اما واقعاً ارتباط عاشقانه با خداوند ترويج پيدا كرده . ببخشيد اين مقدمه اي رو كه دارم مي گم خارج از بحث سياست انتظار هست اما امشب يه كم من رو جو گرفته .

وقتي مي بينم بدون هيچ تبليغي اين همه جوانان ما استقبال مي كنند خيلي خوشحال مي شم . جوان عاشق ما براي چي اومده ؟ چرا اينطوري شده ؟ آيا شركت توي اين مراسم رو خدا بهت واجب كرده ؟ روزة فردا به تو واجبه ؟ نه ، جوان ما داره اين كار رو انجام مي ده فقط به يك دليل ، اينكه فردا كه امام زمان (عج) پرونده اش رو باز مي كنه ، توي اين پرونده احياي نيمه شعبان كه جزو نادر كارهاست و روزة نيمه شعبان كه اين هم جزو نادر كارهاست ، رو ببينه . و امام زمان (عج) چشمهاش رو به نشونة رضايت روي هم بذاره . مگه اين جوان ما مشكلي داره ؟يا الان براي حاجتي اومده ؟ نه مي خواد آقا رو راضي كنه ، براي اينكه آقا رو دوست داره ، خيلي ناراحت و دلخوره از اينكه شايد امام زمانش ازش ناراضي باشه ، مي خواد بياد عشقش رو اثبات كنه . بگه دوران آرمانها به سر نرسيده . مي خواد بگه از عشق و خدا حرف زدن هنوز هم خريدار داره .

جلسة قبل به اينجا رسيديم كه ما تا الان غفلتهايي داشتيم و تا غفلت دوم رو خدمتتون گفتم .

غفلت سوم :

در شرايط تاريخي اصل حاضر ما دشمن داريم و متأسفانه دشمن از ما پركارتره . پركارتر ، نه باهوشتر ! چرا ؟ چون دشمن ما از اقليت اومد و اكثريت رو گرفت . زماني جهان زير سيطرة ايران و روم بود ، اما با ظهور اسلام ، دنيا تحت نفوذ اسلام قرار گرفت . دشمناني كه اون زمان در اقليت بودند يواش يواش از آنجلس شروع كردند يكي يكي اين سرزمين ها رو از تسلط اسلام درآوردن . ما ابوعلي سيناها و ابوريحان ها رو داشتيم ، شروع كردن علم رو از اينها گرفتن . از 200 ، 300 سال پيش يك جوان نابغه رو كشف كردند ، اين جوان نابغه رو فرستادند حوزة علميه نجف ، تا نزديك مرجعيت تقليد جلو رفت و اين جوان علاوه بر اينكه درس خوند و از علماء كمك گرفت ، نشست نقطه ضعف هاي ايران و شيعه رو در آورد .

كار كرد ، 200 سال پيش كتابي نوشت و الان اين كتاب به صورت سانسور شده چاپ شده اما اصل نوشته هاي اون ، الان داخل اسناد استعمار انگليس هست . اين كتاب كاري كرده كه الان هم ما بعد از 200 سال نمي تونيم كار اون رو كنيم . 20 سال انقلاب كرديم و نه تنها نتونستيم عقيده مون رو به جهان صادر كنيم هنوز خودمون رو هم نتونستيم راضي كنيم . چرا ؟ چون دشمنان ما مشغوليت هايي برامون درست كردند ، جنگ رو پيش آوردن ، مسئله اقتصادي رو پيش آوردن ، دشمن داره كار مي كنه . اول از جنبة نظامي كار كرد . به مدت 8 سال استعداد نيروهاي ما رو به هدر داد ، بعد اومد از جنبة فرهنگي كار كرد . جلوه هاي تكنولوژي خودش رو به ما نشون داد و ما رو از خودمون نااميد كرد ، از هر فرصتي استفاده كرد و برتري هاي ظاهريش رو به رخ ما كشيد .

سينماگر ما وقتي مي خواد در ايران يه فيلم سينمايي بسازه ، مي ره تو يه دهاتي فيلم برداري مي كنه ، تو يه خرابه اي يا محله هاي مخروب شهر فيلمش رو مي سازه ، تحت عنوان اينكه فيلم سياه براي مملكت ما لازمه ( ما كار نداريم لازمه يا نه ) اما سينماگر اونها هم اومد فيلم ساخت ، توي اين فيلم مي خواست مثلاً يه چيزهايي نشون بده ، در حاشيه اش دوربين رو بالا برد ، با هلكوپتر مناظر زيباي كشورش رو هم نشون داد ، كشورش براش مهم بود ، تكنولوژي كشورش رو هم نشون داد ، خيابانهاي تميزش رو نشون داد ، چنان هجوم فرهنگي بر ما آورد كه ما نسبت به غرب مفتون و مرعوب شديم و احساس كمبود كرديم ، مملكتي كه بايد منتظر امام زمان (عج) باشه و سرش رو بلند كنه و افتخار كنه به اينكه تنها مملكت و پايگاه شيعه در جهان هست . ( چون مهدي فاطمه (س) در پايگاه شيعيان مي خواد حكومت جهاني مستضعفين رو پايه ريزي كنه ) اين مملكت جوانهايي داشت كه مرعوب و مفتون شدند . تبليغات دشمنان از نظر اقتصادي همين طور ما رو در تنگنا قرار داد ، سعي كردن در زمانه اي كه ما به خودمون مشغوليم و دنبال دعواهاي داخلي هستيم كار خودشون رو بكنن . لذا مي بينيم در همين شيراز يك سري از قطب هاي مهم اقتصادي دست دشمنان قسم خوردة تشيع قرار گرفت .

يه وقتي از مسير لار و عِوض رد مي شدم ، اذان مغرب بود ، رسيدم به يه دهاتي ، دو تا مسجد داشت ، يكي مسجد اميرالمؤمنين (ع) كه مسجد مردم شيعه اونجا بود و يكي هم مسجد الله كه مسجد سني ها بود . فاصله اين دو تا مسجد از هم 300 متره ، مسجد اميرالمؤمنين (ع) ، مسجدي مخروبه با دستشويي هايي بسيار كثيف بود كه در مسجد رو هم بسته بودند ، چهار تا سنگ و مهر شكسته بيرون گذاشته بودن ، حتي يه موكت هم بيرون نينداخته بودن ، ما مجبور شديم روي خاك نماز بخونيم ، ( اين داخل مملكت خودمون هست ، بغل گوش خودمونه ) اما مسجد الله كه مسجد سني ها بود ، يه مسجد بسيار بسيار زيبا ، مفروش و نوراني با دستشويي هايي تميز و آماده بود ، كه مشخص بود پول بسيار زيادي براي اون خرج كرده بودند ، اين همه تفاوت چطوري به وجود اومد ؟ حالا ما كه اهل سنت رو دشمن خودمون نمي دونيم ، اما مخالفين عقيدة ما هستند .

چرا بايد مساجد و حسينيه هاي ما اينقدر كثيف و داغون باشه . اما سالن هاي بزن بكوب ما آباد و مرتب و تميز با كلاس باشه . خُب اين كاري بود كه دشمنان ما كردند . پس قطب هاي اقتصادي رو هم در دست گرفتند ، براي اينها پول خرج كردن خيلي راحته ، يه سري تنگناهاي اقتصادي بوجود آوردند كه مثلاً مسؤولين مملكت ما بترسند و بگن آقا ما اگه يه كاري بكنيم گلوگاههاي مملكت رو مي بندند ، ما چه جوري به مردم جواب بديم ؟ مردم ما گرسنه هستن ، مجبور مي شن از آرمانهاي حكومتي كه قراره زمينه ساز حكومت مهدي (عج) باشه كوتاه بيان . به اين ترتيب باز هم غفلت كرديم از اين كه طرح هاي استراتژيك داشته باشيم ، و با برنامه ريزي كارهامون رو جلو ببريم ، غافل شديم . برنامة خاصي نداشتيم . اما ناگفته نمونه در مقابل يه تعداد كمي هم كار كردند ، ما الان دكترهايي داريم كه مي تونند خيلي خوب براي حكومت مهدي (عج) زمينه سازي كنند . اما متأسفانه اينقدر نهادهاي سياسي ما مشغوليتهاي داخلي دارن ، كه از اين افراد غافلند . غافل ! ما الان دكترهايي داريم كه مي تونن به ما بگن چگونه با غرب ارتباط داشته باشيم ؟ چگونه كار كنيم كه آرمانهامون از بين نره ، چگونه آرمانهامون رو نگه داريم ؟ چگونه جهاني فكر كنيم ؟ اين افراد هستند ، اين خيلي بي انصافي هست كه بگيم : هيچ كسي تو اين مملكت كاري نكرده ، اما اينهايي كه كار كردن الان روي بورس نيستند و اونايي كه رو بورسند مشغول برطرف كردن موج هاي داخلي هستند . مي گن : ما الان اين مشكلات خودمون رو هم حل كنيم ، خيلي كار كرديم ، لازم نيست به استراتژي هاي جهاني فكر كنيم . در حالي كه دشمنان ما استراتژي داشتن ، پنتاگون برنامه داشت ، موصاد برنامه داشت ،

ما درگيري هاي داخلي داريم . مثلاً وقتي يكي بياد در رأس فلان تشكيلات قرار بگيره ، كار خودش رو مي كنه اول كه اومد سر كار ، همه افراد رو با همة طرحها و استراتژي ها و برنامه هاشون بيرون مي ريزه ، بعد هم از ننه و باباش شروع مي كنه تا برادر و خواهر و قوم و خويش و فك و فاميل و هم خطي هاي خودش رو مي ذاره سر كار و متأسفانه كارها و برنامه ها به جاي اين كه جلو بره ، همين جوري از اين خط به اون خط مي شه ، اگر مي بينيد توي آمريكا هم جناح هاي دموكرات و جمهوري خواه هستند و اينها به جون همديگه مي افتند ، بايد بدونيد كه اينها همش بازيه ، سيستم آمريكا يه سيستم كاملاً جاافتاده اي هست ، آقا توي آمريكا انتخابات كاملاً بازيه ، اون مهره هاي اصلي دارن كار خودشون رو انجام مي دن ، با اين جناح بندي ها مي خوان مردم رو به صحنه بكشن .

توي هر انتخاباتي چند نفر رو مي يارن و مي ندازن به جون همديگه ولي در اصل پشت پرده يه كساني نشستن و دارن خط مي دن ، بقيه هم مجبورن كه اين خطوط رو اعمال مي كنند ، هيچ ربطي هم به رئيس جمهور آمريكا نداره . خودش هم مي دونه وقتي كه رأي مي ياره بايد خواسته هاي اونها رو اجرا كنه ، فقط اسمش رئيس جمهور آمريكا هست ، هيچي نيست .غفلت لذا آمريكا رو مسخره نكن ، نگو آقا ! هنرپيشه رو برداشتن كردن رئيس جمهور . اتفاقاً خيلي سيستم حكومتي قويي دارند و اصلاً رئيس جمهور هيچ كاره هست ، هنرپيشه باشه ، گاو باز باشه ، سگ باز باشه ، هرچي باشه سيستم آماده است . ايشون فقط مجريه ، مهره هاي اجرايي هم كه آماده هستن ، كسي نمي تونه به اينها دست بزنه ، فقط رئيس جمهور با چهار ، پنج نفر دور و ورش عوض مي شن ، سخنگو و وزير خارجه اش هم كه اصلاً آدمهاي مهمي نيستن ، جرج بوش در آمريكا اصلاً انسان مهمي نيست . حرف اول رو در آمريكا اون كارترهاي اقتصاديِ صهيونيستي مي زنند و ما به جاي اينكه بيايم ياد بگيريم داريم فحش مي ديم ، بابا ! ياد بگير ! ببين چقدر در حكومتش ثبات داره ، استراتژي داره ، دشمن ما در حكومتش استراتژي داره ، همة حكومت هاشون اين طوريه ، حزب هاشون برنامه دارن ، برنامه هايي دارند كه با اصولشون هيچ منافاتي نداره ، با فروع مي جنگند و اصول سرجاي خودشه . نه اينكه 4 سال يه اصولي رو ازش دفاع كنن و 4 سال بعد بيان بگن دوره قبل اشتباه كردند ، يه اصول ديگه بايد داشته باشيم ، يه استراتژي ديگه بايد داشته باشيم .

پس استراتژي درحكومت خيلي مهمه و ما از اين هم خيلي غفلت كرديم .

4 ـ غفلت از انقلاب فرهنگي :

يه مدت دانشگاه ها بسته شد و گفتن بايد انقلاب فرهنگي ايجاد بشه ، ولي بعد هم كه دانشگاه باز شد تغيير خاصي نكرد بعد از يه مدتي هم آرام آرام سيستم سرجاي قبليش افتاد ، همون روشي كه قبلاً بود يعني الان هم شما كه وارد دانشگاه مي شيد مي بينيد استادهايي هستند كه كار خودشون رو مي كنن . يعني مي يان اول براي دانشجو ، زيرآب دين رو مي زنن . اينقدر وقاهت بالا گرفته كه توي دانشگاه آزاد يكي از شهرستانها ، كه پسوند اسلامي هم داره ، كه من نمي دونم اين پسوند رو چه جوري به اينها دادند ؟ استاد وارد كلاس مي شه مي گه : آقايون و خانم ها پاشيد ! اين مسخره بازي ها چيه ؟ چرا جدا نشستيد ؟ همه قاطي بشينيد !!

هيچ كس هم نيست به اين فرد بگه چرا چنين حرفي مي زني ؟ من خودم شكايت نامه اش رو نوشتم كه دانشجوها امضاء كردن و تحويل داديم ، اما هنوز هم اين داره كار خودش رو مي كنه . خُب جوان ما در اين واقعه بايد چكار كنه ؟ از نظر جوان استاد ، انسان ارزشمندي هست ، استاد دانشگاه ، كرسي بالايي داره ، ولي واقعاً همة استادها هم اينطور نيستند ، چند روز پيش تلوزيون آمار اساتيد بسيجي رو اعلام مي كرد ، مي گفتش كه در شيراز 200 استاد عضو بسيج اساتيد هستند ، 200 تا استاد فعلاً فعاليت دارن ، استادان متدين خيلي داريم ، ولي در كل توي جامعه ما سيستمي كه اساتيد رو آموزش بده و با اصول آشنا كنه ، ابداً وجود نداره . اما در غرب مي بيني كه استاد اصلاً ضمانت شغلي نداره ، اگه يه كم از اصول كنار بره و يا دانشجو ازش ناراضي باشه ، معلوم نيست ترم ديگه بتونه تدريس كنه . ترم ديگه بهش مي گن : آقا ! ببخشيد ، آمار گرفتيم دانشجوها از شما راضي نبودن ، التماس دعا ، به سلامت ! البته اونها نمي گن التماس دعا ، مي گن گودباي ! و ماها اينجا هيچ استراتژي و برنامه اي نداريم ، كه طبق اين برنامه ، اصول و اركانِ نظام رو چك كنيم .

5 ـ غفلت از اجراي حدود الهي :

مي گن : آقا توي عربستان مغازه دار مغازه اش رو ول مي كنه مي ره ، امنيت كامل برقراره ، نگاه مي كنيم مي بينم غرب هم داره اين امنيت رو مدح مي كنه . غرب داره نسبت به امنيت مغازه هاي عربستان غبطه مي خوره ، بعد مي يايم به غربي ها مي گيم : ببخشيدا ! همين شماها با شانتاژاتون نگذاشتيد ايران ما به اين جا برسه ، جلوي حدود الهي ما رو گرفتيد ، اگر اجازه بديم حدود الهي اون جوري كه در قرآن كريم و در كتابهاي فقهي ما اومده اجرا بشه و از بيگانگان و از انتقادهاي اونها نترسيم بالاخره به اون امنيت مي رسيم .

اينها خودشون هم مي دونستند كه كار ما درست بود ، اين يه نمونه اش هست . رسماً اين نوع استراتژي عربستان رو مدح كردن ، و گفتند : آقا ! ما هم بايد اين كار رو بكنيم تا مثل عربستان بشيم . مگه عربستان چكار كرد ؟ حدود الهي رو اجرا كرد و مملكت وهابي رو اصلاح كرد . اما ما ترسيديم ، كه نه آقا ! اجرا نكنيد ، غرب چي مي گه ؟ فلان جا چي مي گه ؟ خُب شما مي خوايد حرف خدا رو گوش كنيد يا حرف غرب رو ؟ نتيجه سربلندي و عزت و امنيت و رفاه تو در حرف خداست يا در حرف دشمنانت ؟ اون دلش كه براي تو نسوخته ، بزار ايرادش رو بگيره و بره . ما كار خودمون رو بكنيم . ما حدود الهي مون رو اجرا كنيم ، بالاخره اينها هم يه روزي مي يان ما رو مدح مي كنن ، مي گن باريك الله . چي كار كردين شما ؟!


6 ـ غفلت از فتنه هاي آخر الزمان :

روايت رو دقت كنيد . داشتن دين براي مؤمن در آخر الزمان ، مانند نگه داشتن يك تكه زغال شعله ور كف دست است . دستت رو بگير ، يه تيكه زغالي كه داره ازش شعله بلند مي شه ، بزار كف دستت ، چقدر مي توني تحمل كني ؟ مرد مي خواد تا از فتنه هاي آخر الزمان در امان باشه . و ما يقيناً در آخرالزمان قرار داريم ، اين فتنه ها خيلي زياده از در و ديوار مي باره . بايد قدرت مقابله با اون رو داشته باشيم . بايد توانمون رو بالا ببريم . من چند تا از اين فتنه ها رو خدمتتون مي گم : مردم از توسل دور مي شن ، ارتباط ها با خدا و اهل بيت (س) كم رنگ مي شه ، همة درهاي ديگه رو مي زنند و در آخر كار در خونه خدا و اهل بيت (س) مي رن ، همه جا رجوع ميكنند ، آخر كار ديگه وقتي مطمئن شدند هيچ كس جوابشون رو نمي ده ، به سراغ خدا و اهل بيت (س) مي رن و به خاطر اين عدم توكل ، اونجا هم متأسفانه جواب نمي گيرند . متن روايت قدسي اين هست : فرشته هايي كه قراره حرف تو رو بالا ببرند مي گن هذا الصوت المنكر ، اين صدا به گوش ما ناآشناست ، تا حالا كجا بودي ؟

معناي توكل كاملاً از بين مي ره . اينقدر ديدگاه ها مادي مي شه كه حتي ملت شيعه اعتراض مي كنند كه مثلاً چرا حكومت اسلامي ، نون مردم بدبخت ايران رو براي افغانستان و بوسني و عراق مي فرسته ؟ چقدر معناي توكل كم رنگ شده ؟ حتي ما بعضي از ضرب المثل هاي فارسي خودمون رو هم فراموش كرديم ، مثلاً اين ضرب المثل كه مي گه : تو نيكي مي كن و در دجله انداز كه ايزد در بيابانت دهد باز يادمون رفته اون سالهايي كه ما به اين محرومين خارج از كشور كمك كرديم و ابرهاي باران بر ما باريد و ميلياردها تومان سود برديم ! شايد يك ميليارد تومن كمك كرديم اما ميلياردها تومن سود برديم . اگر تو چشم هات رو ببندي و چراغي كه به خانه رواست رو به همسايه و مسجد بدي ، براي خداوند هم كاري نداره كه خانه تو رو به جاي چراغ با معدن طلا روشن كنه ! چرا بايد معدن طلا توي عربستان كشف بشه ؟ مگه طلاها مال خدا نيست ؟ مگه خدا روزي رو تقسيم نمي كنه ؟ راه رسيدن به روزي غير از انفاق چيه ؟ اگر مملكت ما بخواد بالا بره ، بايد چيكار كنه ؟ اگه بخوايم وضعيت اقتصادي مون خوب بشه بايد چي كار كنيم ؟ غير از اينه كه بايد به طمع بدهيم تا 70 برابر بگيريم ؟ مگر مخازن الهي نزد كشورهاي دور و ور ما هست ؟ مخازن الهي در آسمان و زمين هست ، آسمان و زمين هم دست خداست . و اين خداوند هست كه اجازه مي ده به كدوم مملكت باز بشه . لذا اون سالي كه كمك نكرديم ، چند ميليارد تومن خرج شد كه ابرها رو بالاي ايران بارور كنيم ، بارور شدن ، منتها يه كم اون ورتر رفتن و روي افغانستان باريد ! يادتون هست ؟ 3 سال پيش ، روي افغانستان باريدن و همه مي گفتن مثل اينكه طالبان توسلشون بيشتر از ماست . شايد هم توكلشون !

مملكت شيعه با توكل بيگانه شده . كاري كردند كه بچه شيعه ما در زندگيش فقط قواعد مادي حاكم باشه ، بچه شيعه اي كه پير و مرادش خمينيِ كبير (ره ) هست . همون كسي كه در اوج نااميدي گفت : ياران من در گهواره ها هستند ، و ايران مال ماست و شاه بايد برود و همه خنديدند و ديدند همون طور شد ، چي شد كه شما فرزندان امام با توكل بيگانه شديد ؟ شماهايي كه يك نسل قبل از شما ، با دست خالي ارتش سرتاپا مسلح آمريكايي و ژاندارم منطقه ، آريامهر رو بيرون كردند ، اين آرمان چطور محو شد ؟ توكل رو كي از مملكت ما بيرون كرد ؟

آقا مملكت ما صاحب داره ، مي گن يه گروه از خارج اومده بود و اوضاع اقتصاد ، سياست ، تحصيلات ، خزانه و نظام ايران رو بررسي كرده بود ، وقتي برگشتند اولين كاري كه كردند يه جلسه و همايش برگزار كردند و اسمش رو گذاشتند : مقابله با امام زمان (عج) ! شايد بگيد : آقا ! چه ربطي داره ؟ گفته بودند : رفتيم توي مملكت اينها ، ديديم خودشون كه هيچي نيستند ، اما مردم مملكت مي گن : اين جا يه صاحبي داره كه اسمش مهدي (عج) هست . گفتند اصل اونه . بايد با اون مقابله كنيم . چون همه كار اينها رو ، اون داره مي چرخونه . واقعاً همينه . چه برهه هاي حساسي كه در مملكت ما پيش اومد و امام زمان (عج) رسماً دخالت كرد . بعضي وقتها به افراد تذكراتي داد . بعضي وقتها اومد و يه چيزي رو به دل آحاد ملت انداخت ، فكري كردي ، مسائلي كه ما در زندگي داريم ، با اجازه خودمونه ؟ فرمود : شماها نفس نمي كشيد مگر اينكه ما اجازه بديم . مراسم شب نيمه شعبان نمي يايد مگر اينكه ما اجازه بديم . حرفي كه فلاني مي زنه اون چيزي هست كه ما صلاح مي دونيم . اگه صحبتي كه مي خواد بكنه خوب نباشه ، وقتي از دهنش بيرون مي ياد تا به شما برسه ، ما حرفش رو تغيير مي ديم ، چيزي كه اون داره مي گه ، با اون چيزي كه تو داري مي شنوي ، زمين تا آسمون فرق داره ، ما مراقب تون هستيم .

فرمودند : اونهايي كه واقعاً نيتشون رو خالص مي كنند و توكل مي كنند ، ما خودمون براشون زندگي رو آماده و روشن مي كنيم . مملكت شيعة امام زمان (عج) ، كه داد علي (ع) رو مي زنه و شبهاي 21 رمضان 70 ، 80 درصد مردم براي علي (ع) عزا مي گيرند ، نبايد با توكل بيگانه باشه . چرا ديدگاهت مادي شده ؟ چرا اين كه فقط خودت سير باشي برات كافيه ؟ اين معني منتظر نيست . در استراتژي انتظار ، زهد ، ساده زيستي و انفاق نهادينه شده . فردا كه امام زمان (عج) بياد اجازه نمي ده كسي فقط خودش بخوره و به بغل دستيش نگاه نكنه ، براي همين همه شاداب مي شن .

و از همه مهمتر پرچم حكومت مهدي (عج) هست . مردم بدونيد ! حتي نه فقط شيعيان و نه فقط مسلمانان يا اهل كتاب ، نه ، همه مردم عالم بدونيد ! عالميان همه بدونند ، كرات و كهكشانهاي ديگه همه بدونند : لا مُؤثِرَ في الوجود الا الله قدرت دست خداست . همه چيز دست خداست . تأثير دست خداست . اين پرچم و نشانه ماست . منِ مهدي هم كه ظهور كردم نداي انا عبد الفاطمه رو هم كه سر دادم ، اين رو مي گم ، من هيچ كاره ام ، همه چيز دست خداست . خدا بايد حكومت كنه . اين عبارت لا حكم الا الله كه خوارج به اشتباه ازش برداشت كردند ، معناش همينه . هيچ حكمي ، هيچ قضيه اي در جهان جاري نمي شود مگر اينكه خدا بخواهد . بچه شيعه ! بعضي وقتها يه كم چشم هات رو ببند ، همه چي رو دست خدا بسپار ، اينقدر اين در و اون در نزن ، يه كم روي اعمالت دقت كن .

خيلي وقت ها براي خود من يه چيزهايي پيش اومده و يه دفعه چيزي به ذهنم رسيده كه فكر كردم براي تبليغ خيلي مهم و مناسبه ، بعد با خودم گفتم : اگر اين كار رو بكنم ، خيلي جواب مي ده ، اما يه دفعه به نظرم مي رسه كه توي اين كار يه كم بي اخلاصي هم هست ، ممكنه بهترين كار دنيا هم باشه ، اما جواب نمي ده . همه چيز دست خداست ، جواب نمي ده ، مگه دنبال دنيا نيستي ؟ با دروغ و غيبت و تهمت و پشت هم اندازي و چاخان و غلو و . . . هزار تا چيز كه الان توي مملكت ما باب شده ، به نتيجه نمي رسي .

بحث مقدماتي سياست انتظار تموم شد و به خود بحث سياست انتظار مي رسيم :

ما از بچگي مون اهل صحبت كردن بوديم ، اهل امر به معروف بوديم ، يه وقتي توي مشهد ، توي محله خودمون وقتي كه 17 ، 18 ساله بودم ، يه آقا پسري بود كه اينم هم سن و سال خودم بود ، كار خلاف مي كرد ، يه بار سوار تاكسي شدم ، اين هم سوار شد ، به راننده گفتم نگه دار و نشستم صندلي عقب . شروع كردم باهاش صحبت كردن و خيلي ملايم و با حال باهاش صحبت كردم ، خودم هم اشك مي ريختم ، خيلي با صفا با هم صحبت كرديم ، سرش رو انداخت پائين احساس كردم كه يه تحول خيلي عجيبي توي اين بوجود اومده . خلاصه وقتي نفس حق باشه جواب مي ده ، اون موقع هم توي فكر نفس حق و اينها بودم كه : بله ديگه ! داره جواب مي ده ! همينه ، ديدي هي بهت مي گفتم برو حرم امام رضا (ع) ، ( هر روز مي رفتم حرم . اون زمان بچه خوبي بودم ) چقدر پسر خوبي شدي ؟! نگاه كن يارو رو از كجا آوردي ! از منجلابِ فساد كشيديش بيرون ! الان كه حرفت تموم بشه ، سريع مي گه : آقا اَبا و عمامه نداري ؟ مي خوام آخوند بشم ! خلاصه خوب صحبت كرديم ، يارو همين جور كه نشسته بود ديديم همين جوري افتاد پائين ، بيچاره خواب بود ! ما هم معناي نفس حق برامون روشن شد .

سياست انتظار

1 ـ اولين قدم :

يه مثال براتون مي زنم ، فرض كنيد : سقف اين حسينيه سوراخ باشه و بارون بياد ، و دائم از سقف حسينيه آب چكه كنه ، توي اين فضاي سربسته اي كه آفتاب و حرارت هم نيست و اين آبها به اين سادگي ها خشك نمي شه . اگر يه فرد جاهلي باشه كه شروع كنه از اين ور به خشك كردن و اينجا رو خشك كنه ، از اون ور دوباره آب مي ريزه و دوباره خيس مي شه ، اونجا رو خشك مي كنه ، يه جاي ديگه . همين جوري مدت زيادي ، وقت صرف مي شه ، آخر كار نتيجه اين مي شه كه نيروي اين انسان هدر مي ره و حسينيه هم خشك نمي شه . حالا اگر در اين ميون كسي بيرون حسينيه ايستاده باشه و داخل حسينيه رو نگاه كنه و دوست داشته باشه كه حسينيه تر بمونه ، خيالش راحته ، مي ره دنبال كار و زندگيش ! مي ره دنبال يه حسينيه ديگه كه سقف اون رو سوراخ كنه ، چون مي دونه با اين آدمي كه اينجاست حالا حالا ها مشكل حل نمي شه . در بحث انتظار هم اگر ما انحرافات مكتب انتظار رو نشناسيم هرچقدر از انتظار دم بزنيم و خودمون رو منتظر بدونيم و هرچقدر براي امام زمان (عج) اشك بريزيم و هر چقدر چراغوني كنيم ، دشمني كه ما رو نگاه مي كنه مي بينه اين انحرافات داره فضا رو آلوده مي كنه و ما با اين وضع ، جلو انحرافات رو نمي گيريم .

خُب با اين حال ما بايد چكار كنيم ؟ بايد به اين كسي كه توي حسينيه داره كار مي كنه ، بگيم برو بيرون ، يه آدم عاقل بياد و حسينيه رو خشك كنه . اين فرد عاقل مي ياد داخل ، اول نگاه مي كنه مي بينه ، سقف حسينيه مثلاً 10 تا سوراخ داره ، مي گه من فعلاً اون پائين كاري ندارم . اگه بهش بگن : آقا حسينيه رو خشك كن ! مي گه : نه ، نه ، اجازه بديد من خودم مي دونم چي كار كنم ! مي ره روي پشت بوم ، اول سوراخ ها رو مي بنده . مي دونه اگر سوراخ ها رو ببنده ، ديگه لازم نيست تو حسينيه كاري بكنه . خودش خشك مي شه . اگر ما جلوي انحرافات مكتب امام زمان (عج) رو بگيريم و اگر ما كساني كه دارن خيانت مي كنند به امام زمان (عج) رو بشناسيم و راه مبارزه با اونها رو بدونيم ، ديگه ، خود به خود مشكل حل مي شه . ( انشاءالله )

الان در خود مكتب شيعه يه سري مطالب ناصحيح القاء شده كه اگر اينها رو كنار بزاريم ، انتظار واقعي خودش رو نشون مي ده ، راجع به انحرافات مكتب امام زمان (عج) ما سه جلسه صحبت كرديم و حقيقت انتظار رو هم نيمه شعبان سال 81 بحث كرديم .

در اين مملكت عده اي هستند كه از ساليان دور سعي كردند امام زمان (عج) رو از مظهر قيام و ارادة عمومي مسلمانان به يك نوع ماده مخدر تبديل كنند ، براي اين كه كسي كه عاشق امام زمان (عج) هست ، تبديل بشه به يك انسانِ اشكي كه صبح تا شب مي شينه و غصه مي خوره كه مثلاً : آقام كي مي ياد ؟ چه شكليه ؟ خال لبش چه جوريه ؟ چشم و ابروش چه جوريه و . . .

اينها تو رو با حقايق مكتب مهدي موعود (عج) ، كه قراره حاكم اسلامي جهان بشه ، آشنا نكردند ، و متأسفانه اينها كساني هستند كه دائماً دارن كار مي كنند و باز هم متأسفانه سرمايه زيادي پشت شون هست و چون اين رو قشنگ باز كردم و شما رو رجوع مي دم به همون بحث انحرافات مكتب امام زمان (عج) .

من اول بحث سياست انتظار گفتم ، ما همون طور كه در اسلام شادي داريم ، غم هم داريم ، اگر جشن نيمه شعبان مي گيريم ، احياي نيمه شعبان رو هم مي گيريم ، بايد حرف از انتظار ، انتظار واقعي حقيقي و ايده آل بزنيم وگرنه اين چراغوني ها ، اين كف زدن ها هيچ دردي از دردهاي امام زمان (عج) رو كم نمي كنه . اين پولهايي كه داريم خرج مي كنيم براي طاق نصرتها و . . . بسيار خوبه ، اما اگر درحاشيه اش مكتب واقعي امام زمان (عج) رو ترويج نكنيم هيچ سودي براي امام زمان (عج) نداره . اشك هاي بي مورد و خنده هاي بي مورد ، هيچ فايده اي نداره . اينكه توي يه مسابقة كاملاً بي محتوا و جفنگ ، به 313 نفر ( به نيت تعداد ياران امام زمان (ع) ) جايزه بديم ، از امام زمان (عج) دردي رو دوا نمي كنه . اينكه در شبهاي نيمه شعبان ، فيلم هاي سينمايي مون رو بيشتر كنيم دردي رو دوا نمي كنه . اينكه در شب نيمه شعبان برنامه هاي طنزمون رو بيشتر كنيم ، دردي رو دوا نمي كنه .

مي گن : آقا ! مي خوايم به مردم بگيم ما اهل شادي هم هستيم ! مي خوايم اين طوري مردم جذب بشن ، فراري نشن ! آخه اين چه نوع جذب كردنه ؟ با اين جوكها چطوري مي خوايم مردم رو جذب كنيم ؟ مردم ما عاقلند و عاشق . چرا قدر عقل و عشق مردم رو نمي دونيم و بهشون توهين مي كنيم ؟ چرا با اين برنامه هامون به مردم توهين مي كنيم ؟

بازم ما گير داديم به صدا و سيما ! خيلي از جاهاي ديگه هم اينجوريه . الان كه ديگه ماشاءالله يه چيزهايي رسم شده عجيب و غريب !! طاق نصرت مي زنن و توش نوار ترانه غير مجاز پخش مي كنن ، مي خندن و مي رقصن ! اين ديگه خيلي معركه است . نور علي النوره . اينها يعني چي ؟ يعني اينكه مردم مي تونن امشب بيان به سلامتي امام زمان (عج) عرق هم بخورن ! مثلاً ! نگفتم چنين كاري مي كنن !! فرقي نمي كنه .

پس حركت بايد بر مبناي اصول باشه . مي خوايم استراتژي حكومت امام زمان (عج) و استراتژي منتظر رو بچينيم . ببينيم اصول زير بنايي حكومت چيه ؟

1 ـ خيلي جدي و قوي به آينده نگاه كنيم . آقا ! امام زمان (عج) مي آيد ! تو اين موضوع رو جدي نگرفتي ؟ صهيونيستها جدي گرفتن ! بابا جدي امام زمان (عج) مي ياد . تو منتظر نيستي ؟! صهيونيست ها روزهاي جمعه كه مي شه عزا مي گيرن ! مي گن : نكنه امروز بياد ! دشمنان ما خيلي جدي گرفتن . جوان امروز ما ، با اين ديدگاه به امام زمان (عج) نگاه نمي كنه . اصلاً با خودش فكر نمي كنه كه شايد جمعة همين هفته اي كه من دارم توش زندگي مي كنم ، آقا بياد . خيلي عجيبه ، يكي از دوستان مي گفت : امام زمان (عج) رو در خواب ديده بوده ( كه حالا خواب حجت نيست ، اما شايد درست باشه ) به آقا عرض مي كنه : آقا ! الحمدلله جمكران خيلي شلوغه ! حضرت (عج) فرموده بودند : اينها همه براي حاجات دنيايي شون مي يان ، هيچ كي براي من نمي ياد ! اين مطلب بعيد و دور از واقعيت نيست . آخه ارتباط ما با امام زمان (عج) ، يه ارتباط كاملاً پوشالي و دنيايي شده . آيا ما واقعاً منتظر مهدي (عج) هستيم ؟ فردا كه حكومت مهدي (عج) برپا بشه ، مي توني به آقا كمك كني ؟ تو كه مداحي مي كني و سبك ها و شعرها رو فقط بلدي ، تو كه كتابهايي مي خوني كه توش چهار تا خواب نوشته كه صد من يه غاز نمي ارزه ، تو كه ارتباطت با امام زمان (عج) يه ارتباط تخصصي و تعهدي نيست ، ارتباط فراغتيه . آيا جدي جدي به حكومت امام زمان فكر مي كني ؟! مي گه : آقا از امام زمان (عج) بخون . حال كنيم ، بخنديم ، نيمه شعبان بهمون خوش بگذره . سعي كنيم به حكومت امام زمان (عج) جدي نگاه كنيم . اولين اصل از اصول انتظار اينه : به حكومت مهدي (عج) جدي نگاه كنيم !

به شما مي گن : آقا ! چند ماه ديگه انتخاباتِ مجلس هست . اين موضوع چقدر براي تو مهمه ؟ الان تو به اين مجلس جدي نگاه مي كني . برات مهمه . چون اين مجلس تو مي تونه در قوانين مملكت يه تغييراتي ايجاد كنه . خُب بابا ! حكومت جهاني امام زمان (عج) هم مي خواد شكل بگيره ، چرا نگران نيستي ؟ به اونم جدي و قوي فكر كن ! به همون جدي و قوي اي كه دشمنان ما نگاه مي كنند .

2 ـ جوانان ما در ضمير و ذاتشون يه نيازهايي دارند ، يك جوري امام زمان (عج) رو بيان كنيم كه با نيازهاي اينها تطبيق داشته باشه . الان بنده بايد چيزهايي رو بگم كه در زندگي شما تأثير بذاره . اگر بشينم اينجا تا صبح 10 تا خواب براتون تعريف كنم و شما هم گريه كنيد ، اما صبح اين خوابها در زندگي شما تأثيري نذاره ، هيچ فايده اي نداره . تو داري زندگي مي كني ، بايد جوري برات صحبت كنم كه در زندگيت تأثير بذاره . اين سياست انتظاري كه الان دارم برات مي گم ، زندگي تو رو تغيير بده . از فردا توي درست ، توي كار و حرفه ات و مسؤوليتت تأثير بذاره . اين معني انتظاره .

3 ـ از اين گذشته اين انتظار فقط براي خودت تنها نباشه ، فرهنگ سازي كني ، شروع كني به مقابله با فرهنگ هاي منحرف . دنبالش باشي ، پي گير باشي . ببيني اين انحرافات چي هست ؟ و بعد فرهنگ سازي كني . بري سراغ مردم ، مردم رو آماده كني . اونها رو هوشيار كني . بهشون بگي كه امام زمان (عج) منتظره . روي خودت كار كن ، روي مردم كار كن . بدون با اين كار ، هر چقدر كه به نورانيتِ جامعه اضافه كني ، فضاي جامعه براي ظهور امام زمان (عج) آماده تر مي شه . قبلاً براتون گفتم : فضاي نوراني اي كه در جامعه وجود داره بايد به يه حدي برسه تا امام زمان (عج) بياد . امام زمان (عج) در فضاي تاريك نمي ياد . مي گه : برم چيكار؟ بايد يه نورانيتي باشه . اگر مثلاً به من بگن : آقا ! بيا يه ساعت برو فلان جا صحبت كن ، نگاه مي كنم ببينم اونجا چه جور جايي هست ؟ اگر كه مثلاً جايي باشه كه يه عده اي دارن عرق مي خورن ، مي گم خُب برم اون جا چيكار ؟ اونجا فضا آماده نيست . مي رم جايي كه فضا آماده باشه .

4 ـ چهارمين اصل ، اينكه شور داشته باشي . الحمدلله ما شيعه و ايراني هستيم و بايد به اين افتخار كنيم . پيغمبر (ص) به سلمان فرمود : سلمان ! افتخار كن به قومت ! ما هم افتخار مي كنيم كه ايراني هستيم ، اميرالمؤمنين (ع) تعصبي كه براي ايراني ها به خرج مي داد ، براي هيچ قوم ديگه اي به خرج نمي داد . شيعه ايراني غيوره ، جوان ما شادابي نياز داره ، درسته جوان ما نيازهاي غريزي داره ، جوان ما نيازهاي اقتصادي داره ، نيازهاي علمي ، نيازهاي عاطفي ، نياز به مقام و پست و احترام داره ، اما دنيا بايد بدونه كه شيعه ايراني و جوان ايراني نياز به غيرت و غيوري هم داره . اگر امروز بناي مخالفت با نظام رو مي زاره و جلوي نيروي انتظامي مي ايسته ، درسته ممكنه اشتباه كنه ، اما اين هم از غيرت و غيوريش هست . دوست داره فرياد بزنه . جوان ايراني دوست داره ساز مخالف بزنه ، جوان ايراني اگر بهش اجازه بدي ، اينقدر قدرت داره و غيور مي شه كه جلوي جهان مي ايسته . چرا جوان ايراني رو اينقدر ترسو بار مي ياري ؟ جوان ايراني ما از شاهنامه خوشش مي ياد ، چون رستم رو دوست داره .

جوان ايراني ما توي هنرپيشه ها ، جمشيد هاشم پور رو دوست داره ، چرا ؟ چون ايشون يه فرد غيوره ، جوان ايراني ما قبل از انقلاب ، الگوش قيصر بود ، ميون اون همه هنرپيشه هاي چرت و پرت ، چرا اون الگو رو انتخاب مي كرد ؟ چون غيور بود ، داد مي زد و مخالفت مي كرد . جوان ايراني ما دور ورزشكاراني مي گرده كه احساس مي كنه اينها غيرت دارن ؟ برخلاف خيلي از كشورهاي جهان ، جوان ايراني عاشق مردانگيست . زن ايراني ما هم عاشق مردانگيست . اما ما در حكومت امام زمان (عج) نيومديم به غيرت جوانان بها بديم . اومديم اينها رو ترسو بار آورديم . اين ها رو داريم خيلي مامانم اينا بار مي ياريم ! اصطلاح عاديشه ديگه . جوان ايراني ما غيوره . اين غيرت در بطن ايراني ها نهاده شده . چه مسلمون باشن ، چه نباشن ، و اگر يه كسي امروز توي اين مملكت بلند بشه و نوا و نداي غيرت سر بده و بگه من مي خوام جلوي جهان بايستم ، من بهتون بگم : به همت شماها حتماً رأي مي ياره . يكي از موج هايي كه احتمالاً در انتخابات بعدي ايجاد خواهد شد ، اينه ، چون قبلاً از همه چيز استفاده كردن ، همين يكي مونده ، و اتفاقاً اين يكي هم خوب جواب مي ده . اگر كانديداها نترسن و بگن ما مي خوايم سربلند باشيم ، دست ها رو بالا مي زنيم و با هم جلو جهان مي ايستيم . حتماً رأي مي يارن . چون اين طوري غيرت مردم رو به جوش مي يارن .

چرا اينقدر به شعر يار دبستاني من علاقه داري ؟براي اينكه به تو غيرت مي ده ، براي چي شعرهاي عصار رو همه از بر هستند ؟ براي اينكه داره روي غيرت تو دست مي زاره . اين همه موسيقي پاپ ديگه هم هست ، اما فقط به اين علاقه داري . براي چي برخي از مردم با شريعتي مأنوس مي شن ؟ چون داد از غيرت و غيوري و قيام مي زنه . من همه اينايي رو كه دارم مي گم تأييد نمي كنم ، ممكنه بعضي شون مشكل هم داشته باشند اما مي خوام بگم : آقا ! جوان ايراني ما در اين ها دنبال غيرت مي گرده . بيايم يك غيرت اسلامي رو عَلَم كنيم تا هم زمينه ساز ظهور امام زمان (عج) باشيم و هم جوان ما ارضاء بشه . سينه اش رو سپر كنه . مُرد بس كه داد نزد ! مُرد بس كه خفه شد ! دوست داره داد بزنه .

يه بنده خدايي كه صد درصد با انقلاب مشكل داره ( ببخشيد اين رو مي گم ) به امام (ره) توهين مي كنه ، به رهبر ما توهين مي كنه ، مسائل مستهجن رو توي جامعه باب مي كنه ، اما در يكي از درد و دلهاش مي نويسه : كاش توي يك مملكت ديگه بودم و مي رفتم توي خيابون برعليه آمريكايي كه داره اين همه كثافت كاري توي عراق مي كنه ، و اين قدر از اسرائيل حمايت مي كنه ، داد مي زدم . اينجا اگر چنين كاري كنم مي گن : فلاني حامي نظامه .

اين ايرانيه ، ممكنه دين نداشته باشه ، اما ببخشيدا غيرت داره ! از ظالم بدش مي ياد و متأسفانه توي جامعه ما دارن ، ظالم ها رو آروم آروم تلطيف شون مي كنن ، اين كه من عرض كردم خدمتتون از امسال بحث نفرت زايي جزء وظايف كانون هست براي همينه . سعي كنيد نسبت به ارزشها غيرت داشته باشيد .

/ 1